-The flower of death-
+بالا بیار _هیچ میدونی چیو دارم بالا میارم +فقط بالا بیار _دارم عشقتو بالا میارم ---- ژانر:اسمات🔞 هاناهاکی امپرگ عاشقانه
+بالا بیار _هیچ میدونی چیو دارم بالا میارم +فقط بالا بیار _دارم عشقتو بالا میارم ---- ژانر:اسمات🔞 هاناهاکی امپرگ عاشقانه
💢 Complete 💢 +من عاشق تویی شدم که ازش متنفرم کاپل ها:ویکوک_نامجین_سپ ژانر: انگست_عاشقانه_درام_امپرگ هپی انده ___________________________________________
ترجمه داستان اروس credits:jeongislove زمانی که خدایان کهن یونانی در دنیای مدرن میان مردم زندگی میکنن. و از صدها سال پیش خانواده لی توسط افرودیت مادر اروس یا همون هیونجین مورد تنبیه الهی قرار میگیرن. sad ending angst +18
🗽 کامل شده🎠 بیون بکهیون و پارک چانیول دو سال پیش توی یه روز آفتابی به بهونه ی مسافرت، در یکی از جزایر استرالیا ازدواج کردن. ولی هیچکس جز یه سری دوستای معدود از این اتفاق خبری نداره و همه فکر میکنن دو تا دوست هم خونه ن بکهیونی که یه پچه مایه دار ولی مستقله و چانیولی که یه پسر قویه چون تموم این سالا هیچ خانواده ای ند...
"در حال ادیت" _ ازت متنفرم کیم! + به نظرت برام اهمیت داره؟ یادت رفته تو فقط یه بردهای، نه؟! Couple: Kookv genre: Drama , Romance , Mystery , Smut , Power bottom
+باید به اینجا عادت کنی بیبیگرل -نههههه،من پیش تو نمیمونمم..ولم کننننن،توروخداااا +جیغ جیغ نکن،توکه دوس نداری از همین امروز تنبیه های سختت شروع شه لیتل؟ -من لیتل نیستمدست از سرم بردار.. گردنمو بیشتر فشار داد و لباشو به گوشم نزدیک کرد،لیسش زد و گفت: +به زودی خواهی شد.. ..
Completed ✅ تمام شده كاپل ها: چانبك، هونهان ژانر: جنايي، عاشقانه، مرموز داراي محدوديت سني R خلاصه: يك تيم پليس جرايم خشن (متشكل از بكهيون، سهون، جونگده، كيونگ سو و جونگين) كه با يه سري قتل هاي زنجيره اي از قاتلي به اسم ققنوس رو به رو ميشن و تلاش در حل اون دارن... -- يه پليس به قتل ميرسه. بكهيون و همكارش سهون رو ديوا...
✦ فیک "من فقط لیتل ام" 🍼 ✦ ژانر : لیتلاسپیس - فلاف - همخونهای اسمات - تصویرسازی با عکس و گیف ✦ کاپل اصلی : دوجه (2jae) ✦ کاپل فرعی : یوگبم - جه بوم×هانا ••• در اتاقو کامل باز کرد تا وارد بشه..جهبوم تازه تونست لباس های یونگجه رو ببینه و برای چندمین بار امشب دوباره تعجب کرد..یه پیرهن خواب گشاد با یه شورت کوتاه...
شما دوتا چرا فقط تنهام نمیزارین جیمین با عصبانیت فریاد کشید ولی اونا اهمیتی نمیدادن و هنوز میخواستن هیونگشونو دنبال کنن جیمین فقط میخواست تنها باشه اما وقتی توسط یه نفر فشرده شد دوتا ادم خوشتیپ رو دید که بهش پوزخند میزدن Writer:@softyjiminshi
[کامل شده] کاپل: یونمین، نامجین، کوکوی ژانر: امگاورس، امپرگ، گرگینه، فلاف، اسمات ترجمه توسط: SHin خلاصه: جیمین یه امگای نادره که خاطرهای از گذشته نداره و فقط اینور اونور می چرخه. یونگی هم آلفایی هست که با ورود جیمین به دستهی خودش عصبانی میشه... یا شایدم خوشحال؟ This book is just a translated version. The original o...
{عشق بیپایان} این داستان یک پارت اسمات بیشتر نداره اگر دنبال اسماتی فکر نکنم مطابق سلیقت باشه:) ¦_______________________________¦ ×جونگکوکی که فکر میکرد یه آلفا میشه اما امگا شد حالا که امگاس دلش میخواد مثل یه گرگ سفید عادی زندگی کنه اما از هیچی خبر نداره..... تهیونگ آلفای بیاحساسی که هیچوقت هیچکس جز جفت با ارزشش...
+عشق یعنی وقتی یه نفر قلبت و میشکنه و حیرت انگیزه که با قطعه قطعهی قلب شکستت دوستش داری ! جیمین خوناشامی که به عنوان پرستار به عمارت قدرتمند ترین روسای مافیا یعنی جئون جونگ کوک و کیم تهیونگ میره اما حتی تصورشم نمیکرد شخصی که باید ازش محافظت کنه پسر 18ساله شر و شیطونی باشه که هرکاری برای منصرف کردن و استعفا دادنش انجا...
+سوپرایززززز.... _ج...جیمین این یعنی چی؟ =لعنتی چطور تونستی؟ +فکر کردین واقعا عاشقتونم فکر کردین گذشته رو فراموش کردم؟ _ولی ما دوست داشتیم جیمین! ژانر:امگاورس،امپرگ،انگست کاپل:تهکوک_ویمینکوک_سپ_نامجین فصل اول کامل شده~♡
🏹🕊 کیم تهیونگ، پسر شیطون و تخسیه که هیچوقت فکر نمیکرد تندیس زنده ای برای وجود یه افسانه بشه. وقتی فهمید جنسیت ثانویه اش یه امگاست، تمام امپراطوری رو در شوک فرو برد. سالها بود که از امگاهای مرد چیزی به جز خاطره ای دور باقی نمونده بود. از طرفی پادشاه جئونی که بهترین هارو برای پسر عزیز و وظیفه شناسش میخواد، تصمیم میگی...
"ان-انقدر به من نگو پ-پرنسس! من پرنسس نیستم!" "راست میگی بیبی. تو پرنسس نیستی. چطور میتونی پرنسس باشی وقتی قراره ملکه من بشی، درسته؟" -------------------- [داستانی درباره جئون جونگکوک هایبرید که موقع خودکشی در آغوش پادشاه شیاطین کیم تهیونگ میافتد. چیزی که انتظارش رو نداره اینه که پادشاه شیاطین عاشقش میشه و اونو ملکه خ...
ژانر:امگاورس-اسمات-عاشقانه-تاریخی-رازآلود-کمی درام Couple:jungkook&girl .namjin فصل دوم در حال اپ:chosen by destiny 🔆 -واسه این ولت کردم.پدرم میخواست منو به جنگ بفرسته.نمیدونستم زنده برمیگردم یا نه.نمیخواستم دختر کوچولوم هر هفته منتظرم بمونه و با نیومدنم ناامیدش کنم ماتم بردو اشک چشمامو پر کرد لبخندی زدو سرشو چرخوند...
ژانر : royalty. romance.smut کاپل : vkook میخواید داستان ولیعهد رو بشنوید؟ من یه بخشیشو براتون تعریف میکنم:) کیم تهیونگ جانشین امپراتور کسی که اصلااا فکر نمیکرد که روزی عاشق یه پسر بشه حالا تو این موقعیت گیر کرده اون عاشق خدمتکاری شده که خودش انتخاب کرده اما به نظر نمیرسه که پدرش از احساسات پسرش خوشش بیاد باید...
Couple: Vkook, Kookv Genre: Romance, Historical, Dram _اگه امپراتور بشم، تورو میکنم ملکه!! _هی منظورت چیه؟ _اونجوری دیگه مجبوری که به حرفام گوش بدی و نمیتونی رفتار بدی داشته باشی! _هاها تو خیلی بامزه ای! _ولی من شوخی نمیکردم! (الهام گرفته از موزیک ویدیو On)
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...
"مولن روژ" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی،رمنس،انگست،اکشن،اسمات" کاپل: "کوکمین/جیکوک،سپ،ناممین،نامجین، چانبک" ~•~•~•~•~•~•~•~• با آرامش شمع مشکی رنگ رو روی سکو گذاشت: _از کدوم خدا حرف میزنی پدر؟ وجود خدا توی زندگی من حتی یک لحظه ام حس نمیشه! کشیش به آرومی لب باز کرد: _خدا برای هر کسی به اندازه ای وجود داره که اون شخص...
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
𝙈𝙚𝙩𝙖𝙣𝙤𝙞𝙖 | 𝙈𝙞𝙣𝙞 𝙁𝙞𝙘𝙩𝙞𝙤𝙣 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: 𝙔𝙞𝙕𝙝𝙖𝙣 , 𝘽𝙅𝙔𝙓 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝙊𝙢𝙚𝙜𝙖𝙫𝙚𝙧𝙨 , 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 , 𝙎𝙢𝙪𝙩 ~ جان: "من.. خب.. نمیدونم چی بگم.. صبر کن از کجا اسممو میدونی؟" پسر: "من همه چیزو راجبت میدونم جان ، شیائو جان ، ۲۸ سالته ، پدرت جز تاجرای قدرتمند چینه و به خانواده رهبر پک اینجا...
✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیهست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوکترش میکنه اونم وقتی ا...
{کامل شده} «اونا خواستن شما رو دیوانه جلوه بدن ، خواستن کاری کنن که لونا لایق سمتش نباشه و با آبروریزی از سمت عزل بشه ، حتی با اینکه مطمئن بودن امپراطور به هیچ وجه برای شما حکم اعدام رو صادر نمیکنن اما تصمیم داشتن که شما رو به جزیره های دور افتاده برای تبعید بفرستن تا دیگه مایه دردسر نباشید.» yoonmin🌼 امگاورس / تاریخ...
کاپل اصلی: ویکوک. کاپل فرعی: سپ«یونگی تاپ» و ناممین. خلاصه: تهیونگ پادشاه کره جنوبیه و ده سالی هست که دنبال جفت حقیقیشه... چی میشه که وقتی با یونگی، دوست و محافظش، قایمکی رفته بیرون، پسر امگایی رو کنار دوست پسر هیونگش ببینه که شدیدا از پادشاهی که خودش باشه متنفره و دست بر قضا... همون لحظه بفهمه که اون امگای تخس... جفت...
لیام از طبقه ی پایین داشت صداش میکرد، اما زین نمیتونست نگاهش رو از ستاره های بالای سرش ، توی آسمون تیره جدا کنه .برای ساعتها بهشون خیره شده بود تا شاید بفهمه ستاره راهنماش چرا داره اشتباه میکنه؟ زین خیره شده بود تا بفهمه چرا عاشق برادرش شده! -این داستان محارم نیست- ❌-Warning: you may think it's an Incest love story bu...
[complete] - آخه چرا باید جفت من یه پیرمرد پلاسیده باشه. آلفا پسر کوچکتر رو بین خودش و میز کارش قفل میکنه و با پوزخند میگه: بابات پیره بچه جون! «الهه ماه برای همه جفت خاصی رو تعیین کرده و کیم تهیونگ تمام عمرش رو وقف پیدا کردن جفتش کرد؛ درست زمانی که از پیدا شدنش ناامید شده بود اون پسرک شکلاتی رو در حال قلدربازی تو مد...
[COMPLETED] حتی اگه از هم دیگه دور هم باشیم بازم قلب من برای تو میتپه و اینو میدونم که تیکهای از وجود تو هم دقیقا همینو میخواد. (فصل دوم: Some Guy)
چی میشه اگه منو نجات بدی...من نزدیکتم خیلی نزدیک اگه تلاش کنی. کاپل:باکودکو،ژانر:امگاروس،رمنس،گنگستری
👑عنوان: لونای تاریکی 👑کاپل: چانبک 👑ژانر: سوپرنچرال فانتزی رمنس اسمات امپرگ انگست 👑نویسنده: golabaton 👑وضعیت: کامل شده 💌✂️خلاصه بکهیون انسانی که ناخواسته به عنوان لونای جدید انتخاب میشه. از بین پنج آلفا، پارک چانیول به عنوان جفتش انتخاب میشه. آلفای خشنی که از بکهیون نفرت داره. هرچند این یک حس متقابله چون بکهیو...