Believe me [باورم کن]
[Completed] چیزی به عنوان سرنوشت از قبل تعیین شده وجود داره!؟ یا ما آدم ها با تصمیماتمون سرنوشتمون رو میسازیم!؟ اگه ما خودمون سرنوشتمون رو میسازیم پس باید پای عواقبِ تصمیم هات درست و اشتباهمون بایستیم. ژانر:romance،angst
[Completed] چیزی به عنوان سرنوشت از قبل تعیین شده وجود داره!؟ یا ما آدم ها با تصمیماتمون سرنوشتمون رو میسازیم!؟ اگه ما خودمون سرنوشتمون رو میسازیم پس باید پای عواقبِ تصمیم هات درست و اشتباهمون بایستیم. ژانر:romance،angst
「𝖢𝖺𝗋𝗋𝗈𝗍 𝖯𝗂𝖾🥕🐇🌲」 ᴥ(6Ver.)VKook/JinKook/YoonKook/HopeKook/NamKook/JiKook ᴥHybrid, Romance, Fluff, Slice Of Life, Mpreg, Smut ᴥOneShot ᴥHooryana ᴥSummery: جونگکوک هایبرید کوچولوی خرگوشی که با همسرش، زندگی آروم و بهثبات رسیدهای رو میگذرونه و از پشت سر گذاشتن تمام سختیها به قیمت داشتن هیونگش خوشحاله.
کوک پسری که مادرش مرده و پدرش براش هیچ ارزشی قائل نیست کیم تهیونگ رییس بزرگترین باند مافیایی آسیا که کشتن یک نفر براش مثل آب خوردنه چی میشه اگه این دو نفر .... ژانر : اسمات - ددی کینگ - امپرگ - هپی اند - مافیایی - لیتل کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : نامجین - یونمین ... وضعیت : تمام شده
🔥فصل دو متوقف شده فعلا 🔥 برشی از داستان : " دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا .... با ضربه جین به شکمش خفه شد صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود " یااا ...هیونگ !!!! " نباید اینجوری پشتش حرف بزنی اون همسره یونگیه ! کوک پوزخند زد " ول کن هیونگ اون یه ازدواج صوری بود مطمئنن هیونگ حتی اسم اون پسرم یادش نی...
「نگاهِ ساحرش، تهیونگ رو جادو کرده بود. تهیونگ مجنونِ جونگ کوک شده بود و جونگ کوک هم عاشق اون، اما ته داستانِ عاشقانه شون به کجا می رسید؟! "نوعِ جرم؟!" _ قتل "نامِ قربانی؟" _ جئون جونگ کوک..! "علت؟" _ اون پدرِ خوبی بود اما مردِ خوبی نبود.」 · · · ────៚──── · · · 𓄹.𝗡𝗮𝗺𝗲: Dead Soul 𓄹.𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: S...
یونگی کاش هیچ وقت پیشش واینمیستادم.....کاش دلم برات نمیسوخت...کاش نمیذاشتم زنده بمونی.... *کاش میتونستم مهربون نباشم* داستان زندگی قرار خیلی بدتر از چیزی باشه که فکرشو میکنی پس اگه تحمل نداری اصلا سمت این استوری نیا. #vkookgi #teagikook #teakookgi #hopemin #teakook #vkook #namjin #smart #bts #تجاوز #خشن #مازوخیسم #د...
•𝘔𝘶𝘭𝘵𝘪𝘴𝘩𝘰𝘵• [ جونگکوک کراش بزرگ و شدیدی روی فروشنده سوپرمارکت، پارک جیمین داره. برای همین یه برنامه پنج مرحله ای برای زدنِ مخش طراحی میکنه. با وجود اینکه جیمین فقط شیفت شبه و برای رئیسی مثل جونگکوک این وضعیت ناجوره اما اون اهمیتی نمیده! ] ▪︎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 , 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧 ▪︎ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰�...
صدای آشنایی داخل گوشهاش پیچید و گریه بیصداش به ضجه های بلند تبدیل شد. دستهای بیرمقش رو روی صورتش گذاشت و چهره زخمیش رو پشتش پنهان کرد. تهیونگ از درد میترسید، از زنده موندن میترسید، میترسید از اتاق منزجرکننده بیمارستان خارج بشه و تمام زندگیش به یکباره جلوش فرو بریزه. سرش داخل آغوش گرمی فرو رفت. عطر بلوشنل داخل...
■کامل شده■ 《روزی روزگاری ما عاشق بودیم》 انگست، عاشقانه، درام روزی روزگاری، جیمین و جونگکوک عاشق هم بودند ...
با تخسی پوزخندی زد -میترسی بکشمت نه؟ جلوش نشست و شمرده شمرده توی صورتش گفت -هیچکس...نمیتونه...منو...بکشه! -من میکشم!! -تو؟! میخوای منو به خنده بندازی؟ -وقتی یه شاهزاده حرفی میزنه پای حرفش میمونه ***** -با..باید بکشمت..اگ...اگ بکشمت خیلی از آدما..کشته نمیشن -منو بکش تهیونگ...
بعضی وقتا اون چیزی که میخوای پیش میاد ولی اونجوری که میخوای پیش نمیره.. آدما رو میشه به دست آورد ولی قلب شون رو نه! آدما میتونن به راحتی تظاهر کنن..تظاهر به دوست داشتن ، تظاهر به نفرت ،تظاهر به خوشحالی و... تظاهر کردن یک نوع دروغه که قابل باور تره! و اگر کسی که دوسش داری تظاهر به دوست داشتنت بکنه و تو باورش کنی بعد...
«کامل شده» «فیکشن ترجمه ای» «اون موقعی که داری داخل تنهاییات غرق میشی و امیدتو از دست دادی در کمال ناباوری دستی تورو میگیره و به سمت خودش میکشونه» +هی من برگشتم _کاش برنمیگشتی +اوه بیبی وقتی اینطور میشی رو دوست دارم کاپل اصلی:ویکوک ژانر:انگست_کمدی_درام_اسمات_هپی اند_امپرگ نویسنده:Malditadiash مترجم:kim_bunny2020 𝗧𝗢...
"دوستان و همراهان همیشگی من امشب اینجاییم که رقص بهترین دنسر کره رو ببینیم" معرفی میکنممم: کیممم تهیونگگگ _ با دستش بدن همسرش رو به خودش تکیه داد و شروع به نوازش بچهی پنجماههاش کرد. + غذا تو میخوری؟ - آره با اینکه چیزی هوس نمیکنم ولی پرخوری میکنم چطور؟ + حس میکنم لاغرتر شدی! _ پس تا وقتی غذا هاشون برسه جونگ کو...
بهشت در جهنم 🍸 زوج ها: کوکوی ، لیون ( لیدو و شیون ) ژانر: تاریخی ، خشن ، اکشن ، اسمات ، عاشقانه ، امپرگ هر کسی تعریفی از بهشت و جهنم و خوب و بد و راحت و ناراحت داره اما این تعریف ها خیلی اوقات نسبی ان یعنی یه زندگی سخت میتونه در مقابل مرگ بهشت باشه و یه ایده آل گری بزرگ در مقابل آزادی ، جهنم!
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجام...
کاپل اصلی: کوکمین🥯💛 کاپل فرعی: تهگی، سکرت.....🥯 💛 ژانر: هپی اند،اسمات، کمدی،امگاورس، امپرگ، سوییت، عاشقانه چی میشه اگه جئون جونگ کوک و پارک جیمین که از هم متنفر هستند مجبور بشوند توی یک خونه از یک بچه نگه داری کنن؟ وضعیت: تمام شده^_^
ᯊ منفیِ شصتونه جئون جونگکوک آلفای میانسالیه که از زندگی یکنواخت و یکرنگش خسته شده؛ اما هیچ قصدی برای رابطه و ازدواج نداره. تنها چیزی که جونگکوک میخواد یه بچهست، بدون مادر یا پدر دومش! تهیونگ امگایی که برای رسیدن به رؤیاش و وضع مالی بدش، قبول میکنه تا تولهی جئون جونگکوک رو براش به دنیا بیاره. ژانر: امگاور...
➳ Nicolay تمامشده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقهاش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرماندهی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده میکنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ
خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike...
[کامل شده] "اولین کلمه ای که یاد گرفتم جیمین بود" -مین یونگی- "عاشقتم گربه من" -پارک جیمین- کاپل: یونمین ژانر: عاشقانه، تخیلی، ژنتیک، کمی کمدی
اونها کاملا متفاوت بودن؛ یکی خالصانه شوریده از عشق و دیگری، پر از نفرت و کینه؛ عشقی که بین اون جفت حقیقی شکل گرفته بود میتونست تموم کنندهی اون انتقام باشه؟
" پدرش ... پدرش منم ؟" " نه تو نیستی ! " " بر چه اساس خودتو پدر بچه من میدونی ؟" " نه کوک منو خر فرض نکن ... توی لعنتی توی رات من ... فاککک تو اونو با من گذروندی " کاپل : ویکوک✨ ✨ژانر : امگاورس ، رومنس ، اسمات ، امپرگ
🎐 مثل کرۀ بادومزمینی و پنیر 🎐 "این، اولین باری نبود که تهیونگ مشکلات شغلی یا آسیبهاش رو از جونگوک مخفی میکرد. میدونست دلیل احمقانهی پشت این کار چیه؛ اون یک آلفا بود و به تبعیت از همین گونه، ابداً حاضر به پذیرش مشکلات و آسیبهاش نمیشد! اما جونگوک دیگه چطور باید ازش خواهش میکرد دست از این قدرتنمایی برداره و به...
فیکشن(لبخند) راجب یه پسری هست که اختلال ذهنی تقریبا خفیف داره و خیلی مهربونه و همیشه لبخند روی لبشه و میخنده و اوماش با یه آقا ازدواج میکنه که اون آقا یه پسر داره که به شدت از جیمین و اوماش متنفره اما وقتی اوما و آپاشون میمیرن قراره هیونگش چطوری باهاش رفتار کنه؟ فضای فیک به شدت غمگینه و فیک از زبان جیمین نوشته میشه ک...
➳ I Want A Husband تمامشده. ✔️ «همهی امگاهای فامیل ازدواج کردن و فقط من موندم؛ این وسط گردنگیر دوستپسرم هم خرابه! من شوهر میخوام، دردم رو به کی بگم؟» تهیونگ احساس میکنه یه نفر طلسمش کرده، چون بختش بهطرز عجیبی بسته شده؛ و این درحالیه که خواستگار پولدار و خفنش رو بهخاطر دوستپسر گردننگیرش رد میکنه و بعداً به ش...
و احساس میگوید: آنها عاشق بودند.تنها گناهشان عاشقی و تنها بهشتشان زندگی بود. زندگی ای که خیلی وقت بود به فراموشی سپرده بودنش. شاید در گوشه ای از دنیا زندگی خاموش نامیده شود.. _____________________________ _فراموشم نکن با نگاهی ناخوانا به پسرش چشم دوخت +کدوم شکارچیی طعمه اش رو فراموش میکنه؟ ____________________________...
جیمینو یادتونه؟ پارک جیمین. همون آیدلی که یکهویی افتاد توی یک فنفیکشن و با بدبختی از اون نجات پیدا کرد. ولی حالا.. چی میشه اگه اون نویسنده بخواد یک داستان جدید بنویسه و به کاراکتر نیاز داشته باشه؟ اونم نه یکی.. هفتا!!!! «ایندفعه خودت نزاییدی.. ولی گاوت زایید..» «اگه اونایی که توی این فیکشن هستن هنوز وجود داشته باشن و...
دست از سر روح من بردار ـ تو عروسک خیمه شب بازی من هستی و خودت میدونی اونا نمی تونن اعتراض کنن ـ من عروسک نیستم من من فقط یه ادم مرده هستم ـ اوه تهیونگ قلابی فکر میکنی فقط با یه خودکشی قراره همه چی درست شه اشتباه کردی عزیزم بزار طعم واقعی مرگ رو بهت نشون بدم ـ لطفا ـ ساکت شو و فقط با ساز من حرکت کن چون تو حق اعتراض...
~ لینوس [کامل شده] - "اگه معجزه میشد و میتونستم فقط یه بار با اون الهه بخوابم، تا آخر عمرم عبادتش میکردم." جونگکوک اینو گفت اما هیچوقت فکر نمیکرد یه جملهی از سر شوخی، انقدر زندگیشو تغییر بده! ◇•◇ * لینوس: یکی از الهه های یونان باستان ◇•◇ کاپل: کوکمین ژانر: فول اسمات 🔞/ فانتزی/ فلاف/ عاشقانه نویسنده: Fika First Upda...