Select All
  • black tears
    2.5K 201 17

    تهیونگ ولیعهد فرانسه که با مرگ پدرش وارد مشکلات بزرگی میشود: هیچوقت فکرش نمیکردم روزی پرنس یه کشور خدمتکار یه دزد دریای بشه _اون فقط یه هرزه همجنسگراست دلیل نمیشه برم معذرت خواهی کنم کاپل :کوکوی کاپل فرعی:نامجین ژانر:کلاسیک . دراما. ماجراجو. اسمات فیک کاملا بر اساس تخیلات بنده هست

  • RED TYPEWRITER
    25K 3.2K 47

    سناتور کیم فردی باکمالات ، مستبد و مردسالار و دولتمندی بود که خیلی ها از جمله مادلین خواهان او بودن و همین حقیقت باعث می‌شد پیچک های حسادت خفه‌کننده خرخره‌شُ بچسبه و نزاره نفس بکشه ! ************* اسم فیک : ماشین تحریر قرمز کاپل : ویکوک ، سیکرت ژانر : رمنس ، عاشقانه ، لیتل اسمات / سلطنت، امگاورس ، لیتل کمدی، هیستوری...

  • i finally found peace! (Kookv)
    74.3K 7.7K 32

    آقای جئون سعی داره پسرک مظلوم و رنج دیده ای رو که کم کم بهش دل می‌بست به زندگی برگردونه.‌.. مرهمی برای درداش بشه و اعتماد به نفس از دست رفتشو بهش برگردونه...آیا موفق میشه ؟ ⭐ - این امکان نداره...من مثل احمقا به نظر میرسم لطفا نگاه کردن به منو تموم کنین جانگکوک شی! م...من این ل..لباسو ن..نمی‌خوام... -می‌دونی چیه تهیونگ...

    Completed   Mature
  • My dream kookv
    5.8K 374 20

    چی میشه اگه به خاطر نمره هم خواب معلمت شی کاپل :kookv کاپل فرعی :نامجین، یونمین ژانر :رومنس، مدرسه ای، اصمات نویسنده:لونیکا _______________________________ «لباست؟ » «مگه همینو نمیخواستی رفتم تا همه چی خراب نشه » «لیموی من مگه قشنگ تر از چشمات هست » «زندگی من تو یه چیز خلاصه میشه چشماش » ________________________

  • mi.. sin♡[Kookv]
    148K 14K 39

    ~♡~ -ژنرال؟ هدف، موقعیت درجه‌ات یا... دوردونه‌ات؟ -شده قانون هم دور میزنم ولی..! از دور دونم نمیگذرم. ـــــــــــــــــــــــــــ بخشی از داستان: «میگی که تموم رفتارات علاقه‌است از روی دوست داشتنه! ولی چرا حتی یکبار بهم نگفتی[دوستت دارم]؟» «حق نداری بدون من نفس بکشی» «من تو عمرم فقط تورو دوست داشتم، دارم، خواهم د...

  • 𝑴𝒚 𝑵𝒂𝒎𝒆 𝑰𝒔 𝑲𝒊𝒓𝒂
    61.2K 9.2K 42

    ☆ووت و کامنت در حین خواندن فیک،فراموش نشه☆ Name: #My_name_is_kira Couple: vkook/kookv Genres: action smut horror drama... story by #sheri Telegram channel: Everythingaboutbtss up time: Full / season one "-من هرچیزی که بخوام رو به دست میارم ... این بار هدفم تویی..." ...

    Completed  
  • For you ✥ Taekook [ vkook ]
    7K 770 8

    کامل شده [ من با نخستین نگاه تو آغاز شدم... احمد شاملو ]

    Completed  
  • LET ME PAINT YOUR HEART🎻 | KV
    821 157 4

    🎻اسم: بگذرا قلب را نقاشی کنم 🎻ژانر: کلاسیک/انگست/عاشقانه/اسمات🔞 🎻کاپل اصلی: کوکوی 🎻کاپل فرعی: ووسان 🎻نویسنده: mj_storiess ⚠️خلاصه: در سال ۱۹۵۷ هوای سرد و پر از قطره های باران در پاریس، به چیز کاملا عادی و قابل پیش بینی ای تبدیل شده بود، تا قبل از اینکه اون نقاشی کوچک‌ و سرزنده " تهیونگ کیم" کنار کافه ی کوچیک و د...

  • white voice[completed]
    45.1K 9.1K 27

    به آرام ترین شکلی که میشد بهم نزدیک شدی، آنقدری حرفه ای و چیره دست، که حال نمیتوانم تو را دور از خود تصور کنم. آنقدری که باور دارم مال منی،گرچه که من آنقدر بی عرضه ام که نتوانم از اموالم محافظت کنم. همانگونه که کمی پیشتر تمامت را میخواستم،مدتی که گذشت ،قلبت را،پس از آن افکارت ،قانع تر شدم و لب هایت را التماس کردم ،سپس...

    Completed  
  • ¦MY BEAUTFULL OMEGA¦☆kookv
    25.6K 1.9K 21

    √ کامل شده ¦ این یه عشق کاملا اشتباه بود , کلا نباید از بین این همه آدم عاشق کسی می شد که به دنیا آورده بودش..... ¦☆ ¦ نام = امگای زیبای من ¦☆ ¦ کاپل = کوکوی ¦☆ ¦ ژانر = محارم , اسمات , رمنس , فلاف , امگاورس ,.... ¦☆ ¦ نوع = مینی فیک ¦☆ ¦ نویسنده = فلوریم ¦☆ √ این فیک فقط دارای یک ورژن کوکوی هست

  • DAN |Kookv|
    14.8K 1.6K 4

    _ من برای خوشحالی تو اینکارو کردم .. تهیونگ قلبش از حرفی که شنید لرزید .. پاهاش شل شد و سنگینی اش رو روی زانوش انداخت _ چ..چی؟ _ بهم گفتی لایق خوشبخت شدنم .. نفس عمیقی کشید و دوباره صورتش رو نوازش کرد _ ولی من هیچوقت لیاقت داشتن تو رو ندارم کاپل: کوکوی ژانر: رمنس، انگست، اسمات، محارم چنل تلگرام: @kookvmoment

    Completed  
  • Don't Cry | KOOKV
    280K 42.6K 25

    تو داری مثل یه گنجشکِ کوچولو نفس نفس می‌زنی! [𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱] ɢᴇɴʀᴇ: ᴿᵒᵐᵃⁿᶜᵉ, ˢᵐᵘᵗ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ᵒᵐᵉᵍᵃᵛᵉʳˢᵉ, ᵐᵖʳᵉᵍ ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᶜʰᵃᵉⁿⁿⁱᵉ, ˢᵘᵖᵉ 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_ (قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)

    Completed  
  • پارافیلا(ویکوک
    19.7K 1.3K 26

    پسری که خوشحالانه در حال رقص و دلبری روی کاپوت ماشینی.. که صاحبش کیم تهیونگه... +میخوای...چیکار کنی؟ _میخوام تورو مال خودم بکنم تا دیگه چشم هیچکدوم از هرزه های بیرون روت نیوفته. +الان اینجا چه کارم؟ _تو قراره برام برقصی و من از بدنت لذت ببرم _اینکارو نکن. +چیکار _با چشمای خمارت نگاهم نکن وقتی داری با بدن رقصانت قلبمو...

  • Black bell | ناقوس سیاه
    43.4K 4.9K 22

    ( فصل دوم ) _ آلبا ... من و ببین ..‌من خوبم خب؟... من خوبم ، نیازی به اینکار نیست... جونگکوک من و ببین ، من ناراحت نیستم ... به خودت بیا! کاپل اصلی : ویکوک . کوکوی .( ورس ) کاپل فرعی : نامجین . یونمین ژانر : عاشقانه . دارک . اکشن . هیجانی . طنز . تخیلی . اسمات نکته: فیک از هیچگونه از قوانین دنیای تخیلات و واقعی پیروی...

    Completed  
  • پارافیلا(کوکوی
    69.3K 7.1K 27

    پسری که خوشحالانه در حال رقص و دلبری روی کاپوت ماشینی.. که صاحبش جئون جونگکوکه.. +میخوای...چیکار کنی؟ _میخوام تورو مال خودم بکنم تا دیگه چشم هیچکدوم از هرزه های بیرون روت نیوفته. +حالا من چه کارم؟ _تو قراره برام برقصی و من از بدنت لذت ببرم _اینکارو نکن. +چیکار _با چشمای خمارت نگاهم نکن وقتی داری با بدن رقصانت قلبمو ب...

  • Whiskey[ویسکی]
    937K 122K 67

    Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...

    Completed  
  • The Peace Of My Life
    10.9K 1.3K 23

    [آرامش زندگی من] روزی فرا می رسد که تو را در میان هیاهوی خشمناک روزمرگی ام، در آغوش خواهم کشید. _ آن روز تو را در حبس ابد بازوانم به زندان در خواهم آویخت. دستم را بگیر. گرمایت را برایم ارزانی دار. حضورت را به رخ کش و نوای دل انگیز دم هایت را به گوش رسان. چرا که از آن روز تا ابد و یک شب، تنها و تنها تو را خواهم پرستید...

    Completed  
  • ᗰY ՏᕼᗩᗪOᗯ ՏՏ1
    42.4K 5.9K 25

    🛇درحال ادیت لطفا منتظر با شید ❤🛇 تهیونگ یه امگاست که تو دنیای ادما زندگی میکنه جونگ کوک یه اواتاره که بخاطر قدرت زیادش طلسم شده وقتی تهیونگ بدنیا میاد کوک با بوی جفتش بهوش میاد و ازش محافظت میکنه تا که تهیونگ به ۱۷ سالگی میرسه و اونوقته که میتونه اون رو ببوسه اما هیچ چیزی قرار نیست همیشه زیبا باشه .... کاپل: ک...

  • Brothers|kookv
    13.1K 1.7K 6

    من جونگ کوکم رئیس مافیای کره جنوبی از وقتی یادم میاد تنها زندگی کردم و تو کل دنیا یه مادر داشتم که اونم خیلی وقته ازدواج کرده و من خیلی وقته ندیدمش چی میشه اگه جونگ کوک مغرور و ترسناک که هیچکس جرعت نداشت حتی باهاش حرف بزنه با یه پسر لجباز لوس آشنا شه و بعد ها بفهمه اون داداشش بوده؟ Couple:kookv yoonmin namjin genre:...

  • My Little Kitten! | KookV
    24.1K 2.4K 16

    چی میشه اگه دوست‌دختر جانگ‌کوک گربه ای رو جلوی در خونه‌ی پسر پیدا کنه و با اصرار به داخل خونه بیاره؟ اون گربه قطعا قراره جای اون زن رو بگیره! ••••• کاپل: کوکوی(اصلی) _ نامجین و یونمین(فرعی) ژانر: هایبرید_اسمات_بخشی از روزمره_فلاف و کمی انگست شروع: ۱۴۰۲/۵/۵ پایان: هرچه که پیش بیاید.. ••••• ~امیدوارم لذت ببرید~

  • the legend[Kookv]
    36.6K 7.1K 24

    اون دیوونه ای بود که برای کسایی که بهش نیاز داشتن یه افسانه و برای گناهکاران ظالم یه کابوس شبانه بود تو مسیر خودش جنگید و به چیزی هم که میخواست رسید و وقتی که مردم باورش کردن و بیشتر از همیشه بهش نیاز داشتن ناپدید شد...... ~•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•~ کاپل:کوکوی دوسش داشته باشید:)

    Completed  
  • VENA AMORIS
    57.6K 6.9K 29

    همونجور که رایتر تلاش میکنه منظم باشه ، شمام ووت، کامنت، و فرستادنش به بقیه رو یادتون باشه . منم نیاز به انگیزه دارم خب (: 🌨️⭐⭐🌨️ ‏میگـن: حلقهٔ ازدواج را به خاطرِ اين در انگشت چهارم در دست چپ میپوشند که یک رگ مستقیماً از انگشتِ چهارم به قلـب شخص می رسد و آنرا "vena amoris" یا رگِ عشق می‌گویند . 🌨️💛💛🌨️ من بدون...

  • Bed Partner
    56.7K 7.3K 13

    موضوعی که مثل روز روشن بود، کراش‌داشتن کیم تهیونگ -پروفسور متشخص و معروف دانشگاه- روی جئون جونگ‌کوک دانشجوی سربه‌زیر و درس‌خون ترم دومی بود؛ این حس تا جایی پیش رفته بود که تهیونگ هر کاری انجام می‌داد تا اون پسر رو به تختش بکشونه! هر کاری! ژانر: کمدی، کالج‌لایف، اسمات، رومنس کاپل: کوکوی آپ: جمعه‌ها

    Completed   Mature
  • soul prison | زندان روح
    15.3K 2.1K 30

    خلاصه: تهیونگ فقط یه روح بی‌گناه بود که اتفاقی دشمن هزارساله‌ی ارواح رو از زندان نجات داد؛ ولی این واقعا یه اتفاق بود؟ کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی:نامجین، یونمین ژانر: انگست، عاشقانه، اسمات، دارک، رازآلود، فانتزی، امپرگ نویسنده: نیاز

  • 🌊Blue Side
    4.2K 608 5

    جئون جونگکوک، لیدره یکی از بزرگترین گنگ های سئول، قرار بود تا آخر عمرش یه بی رحمِ سرد باقی بمونه، خائنین و هرکس که مانع کارش بود رو بکشه-.. اگه فقط به مهمونی رقیب و دشمنش نمی‌رفت. اما سرنوشت این بار یه ماه آبی رو سر راهش قرار داد. 🌊 نامجون در حالی که توسط جمعیتی که یورش می‌بردن به سمت خروجی هل داده می شد فریاده وحشت...

  • FALLING🎤 | VERSE
    23.2K 2.2K 10

    🎤اسم: فالینگ (کامل شده) 🎤ژانر: درام/انگست/ریل لایف/اسمات🔞 🎤کاپل: تهکوک 🎤نویسنده: mj_storiess ⚠️خلاصه: "زیباترین روز های زندگیم وقتی به پایان رسید که عشق و دلیل نفس هام رو ازم جدا کردن، اون اولین کسی بود که توی شونزده سالگیم زمانی که هنوز نمیدونستم عشق ور چگونه مینویسن، دلم رو لرزوند." 🥇#reallife 🥇#angst

    Completed  
  • Nicolay (Kookv)
    135K 20.5K 26

    ➳ Nicolay تمام‌شده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقه‌اش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرمانده‌ی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده می‌کنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ

    Completed   Mature
  • MYEONGDONG༉коокv
    1.2K 150 6

    ❥ Name: Meungdong ❥ Couple: Kookv, Yoonmin FAKECHAT ❥ ៚ توی این دنیا جنگ فقط بر سر قدرته. میونگ‌دانگ که به قلبِ سئول معروفه، توسط دو رفیقِ قدیمی به دو بخش تقسیم و اداره می‌شه. توی این دنیا با قوانینِ خاص خودش، چه اتفاقی می‌افته اگه یکی قانون رو بشکنه؛ و جزای شکستن قانون، چیزی جز مرگ نباشه؟ "مطمئن می‌شم قبل‌از مرگم یه‌...

    Completed   Mature
  • 𝙥𝙞𝙣𝙤𝙘𝙘𝙝𝙞𝙤 (KookV)
    4.1K 526 27

    "جایی بین اون تراشه های چوبی توی سینش به قلبی تبدیل شد که فقط برای اون پسر میتپید" ژانر: رومانس، اسمات، مهیج، انگست کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین قسمتی از فیک: "+بوسه هات حس گول زدن میده فرمانده جئون. جونگکوک کمی مکث کرد و بین پوست شیری رنگش لب زد: +اینطور به نظر میاد عروسک؟ ولی من فکر میکنم تو فریبنده تر از منی." وضعی...

  • the glasses┆kv ✔️
    88.9K 14.5K 24

    📱 the glasses ┆٫ عینک kookv تمـــام شده ✔️ ⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋ جئون مارک، یک زندگی عادی داشت مثل تمام پسرهای بیست و چند ساله‌ی دیگه. با دوست‌هاش وقت می‌گذروند به دوست‌ دخترش می‌رسید؛ تا اینکه اون عینک رو پیدا کرد، عینکی که باهاش می‌تونست افکار ادم‌ها رو بخونه. ﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍...

    Completed