🍨𝘗𝘳𝘦𝘵𝘵𝘺 ᵏᵒᵒᵏᵛ
″ای کاش میتونستم صدات رو بشنوم، جونگکوک.″ Genre: Romance/ Drama/ highschool/ little smut Couple: Kookv
″ای کاش میتونستم صدات رو بشنوم، جونگکوک.″ Genre: Romance/ Drama/ highschool/ little smut Couple: Kookv
៸៸ پریِ طلایی ៸៸ ៹ ژانر: فانتزی، کلاسیک، سوپرنچرال ៹ کاپل: کوکوی ៹ خلاصه: جئون جونگکوک، مردی ۲۳ساله و کاپیتان کشتی اکتشافی فینکسه؛ کسی که به «تنها بازماندهی فاجعهی تایتانیک» معروفه... چه اتفاقی میفته؛ اگه سرنوشت دوباره راهش رو به قلمرو سایرنها، جایی که اون کشتیِ عظیم به گِل نشست و پدر عزیزش رو به سقف سرد آسم...
سال ۱۹۴۰ زمانی که ژاپنی ها کشور کره رو تسخیر کرده بودن بکهیون زندگی عادی با خانواده مهربون توی یه روستای کوچیک سرسبز نزدیک مرز ژاپن داره ..ولی چی میشه که با اومدن خانواده اشرافی پارک به اون روستا همه چیز بهم بریزه؟؟ زندگی روی وحشتناک و سختشو بهش نشون میده.. بکهیون نمیدونه چطور باید کنار کسی که خانوادشو سلاخی کرده زن...
[complete] یکشنبه روز خوبی برای عاشق شدن نبود. یکشنبهای که ابرهای کدر و بارونی رخسار آسمون رو به آبیترین حالت ممکن کرده بودند؛ روزی که تونستم به لبهای همیشه خشکت بوسه بزنم و بوی تنم رو روی لباس کهنهات جا بذارم. همون موقع باید میفهمیدم که نحسی روز یکشنبه بود که به دنبال ما افتاد؛ شاید باید تمام یکشنبهها از تقویم پ...
آشنایی تهیونگ، پسری که سالها پیش از اجتماع انسانی فرار کرد و زندگی کوچکی برای خودش توی جنگل ساخته بود، با گرگ بزرگ جثهای که بوی دردسر میداد، تقریباً خصمانه بود. اون مدتی میشد که توی جنگل از خودش رد بهجا میگذاشت و توی زندگی و آسایشش گند زده بود؛ پس مهم نبود که اون فقط یه گرگه و طبق غریزه عمل میکنه، پسر جنگل هیچ...
- Освобождайтесь и возноситесь, мрази, - рычит он, вонзив катану в глаз аспида.
Ким Чонгук- омега Чонгук один омега из шести братьев альф, но при этом это семейство вампиров , но кто же знает кем является это очень боязливая омежка.? #закончен
Давным давно, существовало одно могучее королевство, которым правил жестокий и холодный по натуре король, а рядом с этим королевством был большой лес, таящий в себе множество тайн. Но никто из жителей королевства даже и не догадывался о том, что в этом лесу жило необычное существо по имени Ким Тэхён. Тэхён жил в гарм...
قطرات باران همانند اشک هایی که از چشمانش جاری بود از آسمان میبارید بار دیگر به پای پسر چنگ زد و با صدایی لرزان که سعی در مخفی کردنش داشت لب گشود -من ..من دوسش دارم .. خیلی دوسش دارم پسر همانطور که به جلو خیره بود سعی میکرد قلبش که حالا بی قرار تر از قبل میزد را آرام کند. انگار در برزخی گیر کرده بود و راه فراری نداش...
Он надвигался на них, окруженный бесчисленной армией, которая расползалась вокруг города саранчой, не оставляя пути для побега. На копья передней линии войск были насажены человеческие головы, пустые глазницы которых преследовали выживших во снах. Только никто из тех, на кого он обрушался, не выживал. Никто. До тех п...
да здравствует наше лучшее будущее, освобождайтесь и возноситесь. playlist: https://soundcloud.com/mrakoplaneta/sets/evil-prevails visualization: https://pin.it/4GZq70s
«فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 _______...
[Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. ...
جانگ اوکامی، پادشاه ترسناک زندانه و شکی درش نیست! اما یه روز پسر لال و نحیفی به اسم مین یونگی باهاش هم سلولی میشه و همه چیز رو برای اوکامی زیر و رو میکنه... ■ کاپل اصلی: Sope ■ کاپل فرعی: Namgi, VKook ■ ژانر: اجتماعی، انگست، رمنس، اسمات ■ نویسنده: ELA ■ تکمیل شده. #1 Rank In: #Sope #Full #Namgi #Social #Angst #Harsh
[Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دستهی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روزهای آپ: پنجشنبهها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎
یک بار قسم خوردم که دوستت داشته باشم، و مهم نیست که قراره چی بشه. حتی مرگ هم ما رو نمیتونه از هم جدا کنه. اگر در این زندگی نتونم با تو ازدواج کنم، در بهشت با تو ازدواج می کنم. تو نه اولین و نه آخرین منی، تو یکی یدونه ی منی. ------------------------------------------------------------------------------------------ ー 𝐍...
𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت میکرد. اما در باطن روی انسانها آزمایشاتی انجام میداد و با تزریق ژن و هورمونهای حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد...
📝 Couᴘʟᴇ: Kooκv, Yooɴмιɴ 🏷 Gᴇɴʀᴇ: Oмᴇԍᴀvᴇʀs, Roмᴀɴcᴇ, Sмuт تو محکومی که تمام و کمال "بدهیت" رو به من پرداخت کنی. حتی اگر لازم باشه با زندگیت! Writen by: Min_Melonia 📃season one: complete✒ 🏹season two: coming soon