Mr.james _ اقای جیمز
وقتی که جیمین با خنده گفت: هه هه فرض کن تهیونگ! حامله باشی! وقتی که خودش هم خندید بلند... وبعد...اون خندها کم کم محو شد! نه! نه! نه! _جیمین... فکر کنم اینبار واقعا بدبخت شدیم! ❌تمام شده❌ __________________________
وقتی که جیمین با خنده گفت: هه هه فرض کن تهیونگ! حامله باشی! وقتی که خودش هم خندید بلند... وبعد...اون خندها کم کم محو شد! نه! نه! نه! _جیمین... فکر کنم اینبار واقعا بدبخت شدیم! ❌تمام شده❌ __________________________
خلاصه از فیک: جئون جونگکوک و کیم تهیونگ برادر ناتنی همن تهیونگ از وحشی گری آلفا ها متنفره باعثش پدر وحشی گرشه ولی جونگکوک از این خبر نداره و نمیفهمه چرا تهیونگ اینقدر ازش متنفره و بهش جبهه گرفته چی میشه این تهیونگ رفته رفته تنفرش از جونگکوک کم شه و جونگکوک عشق پنهانیش رو به زور هم شده مال خودش بکنه تا مال یکی دی...
فیکشن { گـرگـه مـاه } ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ خیلی از افسانه ها حقیقت دارن... خصوصا افسانه ی گـرگـه مـاه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ∆ افسانه ها میگویند: به هنگام زوزه ی آن گرگ ، ماه به رنگ خون در می آید قوی ترین گرگ های تاریخ که تعداد آن ها حتی به انگشت های...
نام رمان : Автор любви نویسنده عشق ( کامل شده ) نویسنده : Queen ژانر : امگاورس / اسمات/ | کاپل: vkook « هپی انده » ******************* قسمت هایی از رمان ************************ تهیونگ : من جفت تو ام من پدر اون بچم نه اون جفت لعنتیت ! کوکی : بعد اون اتفاق بعد پنج سال شدی جفتم ؟!چه شوخی بامزه ای ! تو جفت من نیستی...
[ترجمه شده] ✔️• ژانر: امگاورس، فلاف، پارانرمال ✔️• کاپل اصلی: ویکوک ✔️• مترجم: Parmin ✔️• تلفیق با قلمِ مترجم جونگکوک:"من یه آلفارو برای جفت نمیخوام. ترجیح میدم بمیرم تا اینکه با یکیشون باشم." Started: Sep 2019 Ended: Jan 2020 #/ امگاورس 🥇 #/ویکوک 🥇
"بابونه" _هیچوقت فکرشم نمی کردم تا دست بجونبونم امگام رو با یه بچه تو بغلش ببینم ژانر:امگاورس،فانتزی کاپل:کوکوی آپ:.....
"جوئن ها تنها ی پسر دارن. یک آلفای خون خالص و جفت از پیش تعیین شده تو. " "پس گفتید که قراره با یه امگا آشنا بشم و اون امگا لونای من خواهد بود ." "نگران نباش، تو از امشب لونای من هستی، برای اولین بار بهت سخت نمیگیرم " "اگر بقیه با خون شون مجازات میشن، تو با ناله هات توی تخت !" "بالا آوردن اون روی سگم واست گرون تموم می...
پایان یافته؛ جئون جونگکوک، دلال مواد؛ انتظارش رو نداشت وقتی وسط رستوران درحال کتکخوردن از طلبکارهاشه، سروکلهی جفتِ اتوکشیدهاش پیدا بشه و بدتر از اون... اون امگای آلفاطور جونگکوک رو به پشمش هم نگیره و بگه: - سروضعت رو نگاه، یقهی پیرهنت تا ناموس بازه، شلوارت از اون پارهپورههاست و قیافهات شبیه لاتهای پایینشهر...
آلفاییکه بهنظر همهچیز برای داشتن یک زندگیِفوقالعاده داره، تصمیم به خودکشی میگیره! اما پیامک دعوت شدنش به پیست پاتیناژ که اولین پیام دریافتیش بعد از ماههاست، اون رو به جفتش میرسونه. آیا امگایی که ماهرانه مقابل چشمهاش میرقصه، امید کافیای برای ادامه دادن هست؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞...
⚫️کیم تهیونگ آلفای خون خالص و ۳۶ ساله پدری مجرده که یه پسر داره... تهیونگ روانشناس معروفی بوده، البته تا قبل از این که یکی از مریض هاش به بدترین شکل ممکن خودکشی کنه و تهیونگ برای همیشه دست از این کار بکشه... ⚫️جئون جونگکوک امگای ۲۱ ساله ای که بعد از تجاوز برادرش در حضور مادر ناتنیش تصمیم به خودکشی میگیره، اما نجات پ...
اون یه امگای سلطنتیه ،واسه همین تا الآن دووم آورده ......................... - می خوام با کوک حرف بزنم. * ازش فاصله بگیر. ......................... + ترجیح میدم گرگم بمیره تا هرشب زیر خواب یکی باشم. ......................... داستانش آرومه ،پس عجله نکنید 💋 #romance#smut#امپرگ couple : vkook, yoonmin,namjin
┋⑉ 𝖭𝖺𝗆𝖾: BARBIE ┋⑉ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Romance, Fantasy, Mpreg, Smut, Angst ┋⑉ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: KookV - VKook (2Ver) ┋⑉ 𝖲𝗂𝖽𝖾 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: Meanie - HopeMin ┋⑉ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: Reyhope ┋⑉ 𝖴𝗉 𝖳𝗂𝗆𝖾: Unknown :( ┋⑉ 𝖳𝗒𝗉𝖾: ChatStory -- خلاصـهی داستـان: - جونگکوک یکی از طراحان عروسک باربی در کمپانی مَتِل، بعد از اینکه م...
* خلاصه : در کشور جنگزده ای که مردم براساس طبقهی اجتماعیشون شناخته میشن. جئون جونگکوک امگایی از طبقهی پنجم درحالی که درگیر عشق ممنوعشه، وارد رقابت برای بدست آوردن والا مقام ترین آلفای کشور میشه؛ شاهزاده تهیونگ. • نام : انتخاب | Selection • کاپل : تهکوک (تهیونگ تاپ) ، چانبک • ژانر : عاشقانه، فانتزی، اسمات، امپرگ، ا...
فقط بهم بگو/Just tell me🔞 چی میشه اگه جفت حقیقی کیم تهیونگ امگایی باشه که به آلفای دیگه ای قولش داده باشن. و تهیونگی که فقط به آلفا های مذکر گرایش داره... چی میشه که اون امگارو انتخاب میکنه؟ اون آلفا چیکار میکنه وقتی امگاش جفت حقیقیش پیدا میکنه؟ . . _انقدر از اون فورمونای فاکیت واسه کنترل کردنم استفاده نکن کیم . . Co...
ته یونگ کیم بلانکا، امگای جانگ کوک جئون آرنو، بعد از مرگ شوهرش بخاطر راحت طلبی، بی فکری و رفتار بدش از خانواده آرنو بیرون انداخته شد. اون هیچ جایی برای رفتن نداشت و کم و بیش به یه صومعه توی مرز فرستاده شد. امگایی که در نهایت روی یه زمین سنگی سرد با مرگش رو به رو شد. شروری بدون هیچ افتخاری اون زندگی تهیونگ قبل از این ب...
ᴍᴀɪɴ ᴄᴀᴜᴘʟᴇ : ᴠKᴏᴏᴋ, Sᴏᴘᴇ ɢᴇɴʀᴇ : ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ , Sᴍᴜᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ғʟᴜғғ , ᴄᴏᴍᴇᴅʏ * سپ دیرتر وارد داستان میشه(P-3) ولی همونقدر اصلی و مهمه:) ژانر: امگاورس،پلیسی، کمدی، فلاف، اسمات، انگست Intro: *******VK خب... ما دوست بودیم؛ حداقل وقتایی که از شدت هورنی بودن تو صورت هم ناله نمیکردیم دوست بودیم. ولی اوضاع از جایی عجیب ش...
[امگاورس☼]جئون جونگکوک، الفای پک سیلور مون خیلی وقته که ارزوی دیدن جفتش رو داره ولی خبری نداره که همهی دیدار اولها یه تخت پر از گل رز نیست، بلکه میتونه غیر منتظره باشه. 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ~ 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ~ ??? ~~~~~~~~~~~~~~~~ 𝑻𝒉𝒆 𝒔𝒕𝒂𝒓𝒕 : 𝒋𝒖𝒏𝒆 23 𝑻𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅 : ???
پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت نویسندهmari
( فصل دوم ) _ آلبا ... من و ببین ..من خوبم خب؟... من خوبم ، نیازی به اینکار نیست... جونگکوک من و ببین ، من ناراحت نیستم ... به خودت بیا! کاپل اصلی : ویکوک . کوکوی .( ورس ) کاپل فرعی : نامجین . یونمین ژانر : عاشقانه . دارک . اکشن . هیجانی . طنز . تخیلی . اسمات نکته: فیک از هیچگونه از قوانین دنیای تخیلات و واقعی پیروی...
( فصل اول ) جونگکوک نگاهی به کلیسا انداخت و سرشو بالاتر برد + ناقوس سیاه؟ تاحالا ندیده بودم یک ناقوس سیاه باشه ! ... اینجا میتونه یه لوکیشن بینظیر برا ضبط فیلم ترسناکا باشه ! شاید یه ویدیوی قنادی اینجا ضبط کردم ... پسر مو سیاه درحال مسخره بازی و فیلم گرفتن بود غافل از اینکه شخص دومی هم توی اون مکان بود ... اون هم نه...
جونگکوک که بخاطر امگا بودنش خانوادش تو یکی از واحد های آپارتمان زندانیش میکنند.. تهیونگ همسایه جونگکوک که از قضا جفتش هم هست... فقط رایحه جفتش رو حس میکنه و بخاطر تلخ بودن رایحه جفتش هر شب براش ویلون مینوازه تا جفتش کمی هم که شده اروم شه... کاپل:ویکوک.. یونمین.. نامجین. ژانر.. رومنس.. اسمات... امگاورس.. امپرگ...
اونا توی دنیای سطحی ادما نبودن وقتی بقیه دنیارو از طبقه ۹نگاه میکردن اونا تو طبقه ۹۸ برجشون دنیارو یه شکل دیگه میدیدن پر از خون شاید چون همیشه نگاه مافیا ها باید متفاوت باشه برای همینه که موفقن ژانر:اکشن-مافیایی-هپی اند-امگاورس کاپل :کوکوی فرعی : یونمین وضعیت : تمام شده
چی میشه اگه الفا جئون جونگکوک ملقب به jk بزرگ ترین مافیای اسیا عاشقه یه امگای توت فرنگی بشه امگای قصه ما یه فرد شیطونه که با عشوه ها و خنگ بازیاش دل مغرور ترین الفای دنیارو تو پنجه های کوچولوش بگیره و باخودش اینور اونور ببره..... _حتی فکر پوشیدن این لباسم نکن چون من این اجازه رو بهت نمیدم کوچولو +هی نمیتونی این کارو...
کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین و هوپمین خلاصه: تهیونگ امگای فقیر و باهوشیه که توسط بهترین مدرسه کره بورسیه میشه، تهیونگ به محض ورودش، توجه قلدر مدرسه که از قضا، ثروتمندترین و قویترین فرد مدرسهست رو جلب میکنه... جئون جونگ کوک، آلفایی که از امگا ها و ضعفشون متنفره... ژانر ها: امگاورس، انگست، عاشقانه، مدرسهای، اس...
جمع یه سری الفا و امگا با لجبازی و دعوا که راهی سفری متفاوت میشن از اتفاق های هیجان انگیز و ترسناک گرفته تا غیره _________________________________ - چرا نمیخوای قبول کنی یعنی اونا نباید نوه شونو ببینن نباید حاصل عشق من و ببینن این ترس مضخرف از حاملگی رو بذار کنار _ جونگکوک میفهمی چیمیگی من یه لحظه ام دیگ...
✄ 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 ᰔ ✄ 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 ୭ 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 ୭ 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿 ୭ 𝖲𝗆𝗎𝗍 ᰔ ✄ 𝘈𝘶𝘵𝘩𝘰𝘳: 𝖲𝗍𝖾𝗅𝗅𝖺 ᰔ 👻خلاصه فیکشن: ↺تهیونگ پرستار آلفایی که در حال حاضر بزرگترین مشکلش همسایه رو مخشه!!! یه تتو آرتیست که تو تصوراتش همه کار برای اذیت کردنش انجام میده... جونگ کوک تتو آرتیستی که شاید...
_ من همسر یه امپراطور نشدم، بلکه همسر یه شمشیر شدم! _ درسته من شمشیر این گل سفید هستم، درسته همسرم؟ ..... تهیونگ بزرگترین فرزند امپراطوری نیلوفر آبی کسی که به عنوان ولیعهد دوستداشتنی کشور معروفه یه فرمان سلطنتی دریافت کرده، چه کسی به خودش جرأت داده بود و از امگای زیبای نیلوفرِ آبی خاستگاری کرده بود؟ genre: Historica...
تنها بود توی شهری که هیچکس نه میدیدش ، نه میشنیدیش... قلبش رو چنگ مینداخت نگاه های قضاوتگر مردم اری از دونستن هرچیز ولی تهیونگ تحمل میکرد به خاطر نخودفرنگی توی شکمش تحمل میکرد ... ...................................... قسمتی از فیک : "هیونگ چیکار کنم نیست فرشته کوچولوم نیست ، میخوام به پاش بیوفتم التماس کن...
کیم تهیونگ آلفایی که از آلفابودنش متنفر بود؛ و جونگکوک امگایی که از تمامیِ امگاها، ازجمله جنسیت ثانویهی خودش نفرت داشت... . . شاپرک با قلبی غنیاز غمِ فراوان، همیشه لبخندِ دروغین میزد و میخندید. شاپرک غصهدار و عاشق بود... شاپرک نفهمید و ندونست که با یک پیامدادن به شخصی که دورادور دوستش داشت، قلبش بیشتر ترک بر...
خلاصه داستان: جونگکوک بخاطر قرار دادی که با کمپانی BJ بسته باید به جزیره جیجو بره و نقاشی هایی که بهش سفارش شده رو کامل کنه.. و حالا چی میشه که یه توله روباه رو تو حیاط خونش پیدا کنه؟ کاپل : کوکوی ژانر : هیبرید فلاف اسمات روزمره تایم های آپ روز مشخصی نداره ولی تند تند آپ میکنم♡ قسمتی از داستان: -توله؟چرا داری گریه میک...