Amada,KookV
"آمادا" 《_خب خب،پس اینجا یه رمال قلابی داریم درسته؟و این رمال کوچولوی قلابی قراره جیکی رو لو بده،هوم جالبه. با چهرهای متفکر گفت و دستش رو زیر چونش زد،توی همون پوزیشن دور صندلی میچرخید و با پوزخند خیره به وضعیت پسر مقابلش،بود. تهیونگ با همون نگاه تخس توی چشماش زل زد و با پوزخندی تقریبا شبیه به خود مرد گفت: _آدم باهو...