Select All
  • Star Renaissance || VKook ~ Completed
    200K 35.1K 40

    Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...

    Completed  
  • He was my Mona Lisa || TaeKook ~ Completed
    40.3K 8.4K 42

    دستیار رافائل سانتسیوی کبیر بودن، جونگوک جوان رو چند قدم به آرتیست شدن نزدیک‌تر کرده، اون با پسر لئوناردو داوینچی معاشرت می‌کنه، و نقاشی تو خونشه، به نظر میاد همه چیز آرومه تا اینکه سر و کله‌ی یه تاجر شرقی به زندگیش باز میشه، وینسنت کیم، که مخفیانه یک قاتل هم هست، و بیش‌ از حد به جونگوک توجه نشون میده، راز واقعی لبخند...

    Completed  
  • Atonement / تاوان
    164K 16.9K 34

    تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا به هم می رسن...

    Completed  
  • خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک
    345K 60.4K 61

    تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین

    Completed  
  • CHROMANDA | VKOOK
    271K 38.4K 48

    خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالا...

    Completed  
  • The monster has fallen in love
    384K 60K 50

    🔞 چی می‌شه اگه یک هیولای آدم خوار یک روزی عاشقه شکار دلبرش بشه؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: سکرت ژانر: عاشقانه، اسمات، دارک، جنایی و... وضعیت فیک: کامل شده.

  • The Beast. [vkook/kookv]
    8.4K 1.6K 22

    «عروسک من، آغاز و پایان من، غم ناتمام من.. من باز هم به دنیا میام و باز هم عاشقت میشم. من این بار خوب خواهم بود؛ و جایی پیدات میکنم که عشق من برای هردوی ما کافی باشه. تو یه دنیای دیگه.» این داستان شامل خشونت، آدم‌خواری یا کانیبالیسم (Cannibalism) هست. اگر روحیه‌ی حساسی دارید از خوندن خودداری کنید. کاپل: تهکوک،کوکوی ژ...

    Completed   Mature
  • 𝘓𝘪𝘨𝘩𝘵 𝘰𝘧 𝘥𝘢𝘳𝘬𝘯𝘦𝘴𝘴 «vkook»
    327K 40.5K 67

    _من سایه ام. _و من نوری که سایه رو دنبال می کنه. **************************************************** _توی دنیایی که تو زخمی و من درمانگر...یک عشق چطوری قراره به وجود بیاد؟. _برای به وجود اومدنش...باید منو درمان کنی. دکتر جئون جونگکوک، پنج ساله که با کیم تهیونگ رئیس یک گنگ مافیایی ازدواج کرده...اما اون از مافیاها متنف...

    Completed   Mature
  • 𝖛𝖆𝖒𝖕𝖎𝖗𝖊 𝖕𝖗𝖊𝖞 «vkook»
    13.2K 1.7K 17

    مولتی‌شات Vampire prey (تکمیل شده) افسرجئون زندگی عادی و بی‌دردسری داشت. حداقل تا قبل از دیدن اون مرد مرموز که ادعا می‌کرد از کشوری به اسم دوریات، که وجود خارجی هم نداشت اومده و 326 سالشه. ورود جونگ‌کوک به اون دنیای عجیب‌وغریب تمام زندگیش رو دست‌خوش تغییراتی کرد، که همش تقصیر اون مرد بود؛ چرا که اون طعمه‌ی خون‌آشامی ا...

    Completed   Mature
  • Life inside the Hourglass | Completed
    118K 21.8K 26

    [زندگی توی ساعت‌شنی] "اون گرگ سیاه کیه؟" "جفتِ جیمین." "جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟" یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کا...

    Completed  
  • Hidden Badge
    481K 38.3K 19

    Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم...

    Completed   Mature
  • 𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻
    217K 41.9K 54

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...

    Completed  
  • Whiskey[ویسکی]
    1M 129K 67

    Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...

    Completed  
  • Monsieur ∥ موسیو {VKook, KookV, NamJin}
    283K 28.5K 60

    🔴 #Full 🔴 توجه‼️این داستان سیاسی، جنایی و دارای محتوای بزرگسالانه است و ابدا به افراد زیر 20 سال توصیه نمی‌شه!! با آگاهی و درک درست و نسبی درمورد این مسائل، داستان رو مطالعه کنین.❤️‍🔥 موسیو با گام های موقر و جدی توی راهروی بلند شرکت قدم برداشت، راه رفتنش شبیه صحنه ی اسلوموشن یک فیلم اکشن بود و وقتی تار موهاش روی پی...

    Completed   Mature
  • INRED | VKOOK
    727K 56.6K 111

    In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دس...

  • NEMESIS | VKOOK
    205K 25.8K 39

    NEMESIS - الهه ی انتقام سروان کیم، کارآگاه بخش جرایم خشن، کسی که سال‌ها دنبال یک قاتل سریالی می‌گشت، اما هرروز ازش دورتر می‌شد و توی پیدا کردنش شکست می‌خورد... درحالی‌که تنها چیزی که توش شکست خورده بود حرفه‌ی کاریش نبود... زندگیِ تاریک و سرد تهیونگ کیم و جونگکوک کیم؛ کسایی که یک روز عاشقانه زندگی مشترکشون رو شروع کردن...

    Completed  
  • UnConscious | VKOOK
    228K 25.3K 55

    مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر ف...

    Completed  
  • House Of Cards
    500K 46.1K 44

    جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook

    Completed  
  • 🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭
    148K 14.1K 20

    (Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...

    Completed  
  • The Trap | VKOOK
    415K 40.3K 46

    𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدم‌هایی که با ماسک‌های روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی به‌نام کیم‌ویکتور(تهیونگ) می‌گشت. مردی دورگه با چشم‌های فریبنده و تیله‌های آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام می‌داد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیم‌ویکتور وارد عم...

    Completed  
  • puppeteer
    485K 41.8K 41

    ♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ

    Completed   Mature
  • 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤
    823K 99.6K 50

    ( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...

    Completed   Mature
  • Livid Heart🖤🚬 | Vkook
    246K 27K 47

    [Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم می‌رسن! جئون جونگ‌کوک، یک خلافکار خرده‌پا با زندگی...

    Completed  
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | KOOKV
    994K 122K 49

    [Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...

    Completed  
  • Paris Is Dead(VKook/KookV)
    225K 35.7K 49

    [Completed] -اگه دستمو رها کنی میفتم +هیچ وقت اینکارو نمیکنم. -حتی اگه یه چاقو تو قلبت فرو کنم...؟ ꪶ • کاپل اصلی | vkook, kookv •کاپل فرعی | Yoonmin • نویسنده | Feranki7 • ژانر | رومنس، انگست، اسمات‼️ ๑🗼

    Completed   Mature
  • 𝗦𝘁𝗼𝗰𝗸𝗵𝗼𝗹𝗺 | KOOKV
    553K 79.9K 32

    [Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید‌. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...

    Completed   Mature
  • 𝐛𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐎𝐍𝐎𝐑 {𝐯𝐤}
    486K 56K 45

    {Completed} جونگ‌کوک از ازدواج با همچین هیولایی میترسه. خیلی ها ازدواج اجباری جونگ‌کوک با تهیونگ برای برقراری صلح بین دو مافیا رو مثل یه موهبت میدونند ولی از نظر خودش سرنوشتش محکوم شده و به نابودی رسیده. هیچ راه فراری از این قرارداد ازدواج اجباری و برنامه ریزی شده وجود نداره؛ قطعا تهیونگ تا آخر دنیا به دنبالش میگشت...

    Mature
  • 𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | KOOKV
    717K 98.5K 31

    [Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی...

    Completed  
  • the Princess :::... ✔
    479K 114K 80

    ༺شاهدُخت༻ جونگکوک از مَرد بودن شرمی نداشت... اون از یک مردِ متفاوت بودن هم شرمی نداشت. اما نمیتونست بشینه و ببینه که تک تک اعضای خانواده ش جلوی چشم هاش پر پر میشند! پس توی دنیای لباس های پر زرق و برق و جواهرات گرون قیمت غرق شد و خودش رو به جای یک دختر جا زد و پا به قصرِ سلطنتی گذاشت... اما هیچوقت فکر نمیکرد شاهزاده ی...

    Completed  
  • the Rebellion ::..
    93.6K 23.7K 30

    《 شورش 》 فصل دوم فیکشنِ "شاهدخت" برای جونگکوک، همه چیز فقط از نیازمندی و بیچارگی خودش و خانواده‌ش شروع شده بود... اما کسی چه میدونه؟ شاید اگه از همون اول میدونست قراره از وسطِ بزرگ‌ترین خیانت های سلطنتی و براندازهای بی‌رحمانه ی سیاست سر در بیاره، همون نیازمندی و بیچارگی رو ترجیح میداد! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل اص...

    Mature