-The flower of death-
+بالا بیار _هیچ میدونی چیو دارم بالا میارم +فقط بالا بیار _دارم عشقتو بالا میارم ---- ژانر:اسمات🔞 هاناهاکی امپرگ عاشقانه
+بالا بیار _هیچ میدونی چیو دارم بالا میارم +فقط بالا بیار _دارم عشقتو بالا میارم ---- ژانر:اسمات🔞 هاناهاکی امپرگ عاشقانه
_ فکر کنم یه اشتباهی شده آخه یعنی چی"تبریک میگم شما حامله ای"؟ +شما آروم باشین یه لحظه _تازه اونم از کی؟؟ این احمق؟؟ +تست تعیین هویت ثابت کردن که بچه تو شکم شما از اقای جئون هستش _مطمئنم یه اشتباهی شده عقل آدم سالمم میفهمه همچین چیزی ممکن نیست شما دیوونهاین همتون دیوونهاین در واقع اونی که دیوونه شده منم کیم تهیونگ...
[ فقط ته ته ] _ تکمیل شده +تمایل به مَمایُل؟ × ببخشید ؟ +به جون عمم ممایلم کن دیگه :( * بلاک * ~•°•~ کیم تهیونگ ، مترجم حرفه ای که ۴ سال به سئول برای آغاز زندگی جدیدی مهاجرت کرده ، در این ۴ سال کسی اون رو تعقیب میکرد در حالی که خودش خبر نداشت و این برای اون استاکر عاشق خسته هم صدق میکرد اون پزشک جوان تو این ۴ سال...
داستان ازدواج اجباری با کاپیتان خشن سردی که کل رابطه فکر خودش و محموله های قاچاق موادش میگرده همسرش کیم تهیونگ به شدت ناسازگار تخسه این وسط کاپیتان بی عصاب ما میخواد رامش کنه اما خبر نداره تهیونگ .... اند کاپل ها : چانهون . کوکوی . یونمین. هونهان. نامجین باقیش خودتون بخونید حاوی صحنه های فول اسمات و خشن سادیمسمی اگه...
_خوشم اومدا...سبکشو دوست دارم...ولی خب...تیلور سوئیفت رو ترجیح میدم. + تیلور سوئیفت رو ترجیح میدم. آلفای جوان با شنیدن صدای دیگری که دقیقا همزمان با خودش و در فاصله نزدیکی این جمله را گفته بود به طرف صاحب آن نگاه کرد و تقریبا نزدیک بود که در همان لحظه از هوش برود. + پس تو هم سوئیفتی هستی؟ و جونگ کوک قلبش را حس کرد که...
- فکر کردم اگه رهاش کنم، تو دریا خوشحال تره، فراموش کردم اون یه ماهی کوچولوعه که خیلی نیاز به مراقبت داره... از دستش دادم... دریا ازم گرفتش... کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: ؟؟؟ ژانر: درام، عاشقانه، دارک، رازآلود، اسمات نویسنده: نیاز ریبوچکا به زبون روسی میشه ماهی کوچولو...
+هیچ وقت درک نکردم چرا نوشیدنی به این تلخی رو سفارش میدی _نمیدونم، شاید چون اسپرسو شبیه عشقه! +منظورت چیه؟ _تلخه ولی به شدت اعتیاد آوره، تمام بدنتو گرم میکنه، با اولین جرعه اش رنگ ها رنگین تر میشن، صداها گوش نواز تر میشن... میدونی، تلخیش به حس خوبش می ارزه... کاپل: Kookv ژانر: انگست، درام، رمنس
_کل اون زمان من اسیر بودم! قلبم بدجور اسیرش بود و سعی میکرد از هر راهی بتونه اون هیولای سرکش رو دوباره به یک انسان تبدیل کنه! ولی هر روز که بیشتر میگذشت درد سینه من بیشتر از زخم های روی تنم میشد! وقتی بهم گفت دوستم نداره از درون ترک خوردم ولی وقتی که رفت شکستم و فرو ریختم! حالا که رفتی زخم های تنم رو خوب کردم ولی ب...
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس میکنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و میتونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمیدم ته...
کیم تهیونگ سیاستمدار ۳۰ سالهای که همراه پسر ۵ سالهاش جهجونگ زندگی میکنه. همه چیز از لایحه سیاسی شروع میشه که تهیونگ با تصویب نهاییش زندگی خودش رو دستخوش تغییرات بزرگی میکنه و دست سرنوشت اون رو به جئون جونگکوک، مردی که شیش سال پیش اون رو رها کرده بود، میرسونه. *** - تو نمیتونی وقتی کسی رو با خودت همسفر کردی و...
Kookv [completed] -چرا اینجوری نگام میکنی؟ -چیه؟...اذیتت میکنه؟ -نه...عاشق ترم میکنه... :::::::::::::::::::::::::::::: کوکوی/ عاشقانه/ هیجانی/ مافیایی/ معمایی/ کمی اسمات/ ::::::::::::::::::::::::::: *فقط پارت اول برگرفته از فیلمه* 🥇#معمایی 🥇#فیک 🥇# زندگی 🥈# عشق 🥈# random 🥇#تی
تهیونگ زیبایی شگفت انیزی داشت جوری که بهش لقب آفرودیت و داده بودن الهه ی زیبایی و عشق. این قضیه زمانی شدت گرفت که جیمین و بم بم هم خونه های تهیونگ و همینطور دوستاش از خودش و حیوون تولدش عکسی و توی فضای مجازی منتشر کردن واین عکس انقد وایرال شد که حتی کمپانی های مدلینگ شیفته ی ظاهر تهیونگ شدن و برای داشتن این پسر توی شر...
از اسمش مشخصه،وانشات بوکه که قراره وانشات و یا چندشاتی های زیادی از کوکوی آپ کنم:)🍷⛓️🔞 𝑺𝒕𝒂𝒓𝒕: 1400/3/27 𝑩𝒚: 𝑲𝒊𝒎-𝑨𝒖𝒓𝒐𝒓𝒂
زوج: کوکوی KookV ژانر: رمنس، درام، روانشناختی، خشن، اسمات ردهی سنی ۱۸+ وضعیت: تکمیل شده✅ ᯽᯽᯽ ⚠این داستان شامل ناسزا و الفاظ جنسی رکیک، صحنه های خشونت آمیز آشکار و تا قسمتی توهین به یک سری از مقدسات رو در بر میگیره پس اگه زیر هجده سال هستین، یا روح لطیفی دارین و حس میکنین نمیتونین با هر یک از موارد بالا کنار بیاین از...
دستور ساده و واضح بود. جونگکوک قرار بود فقط پاش رو روی اون پدال لعنتی فشار بده و ماشینی که حامل جانشین کمپانی YK گروپ بود رو زیر بگیره. یه تصادف بزن در روی تمیز، کاری که قرار بود بابتش پول خوبی توی حسابش بشینه. اما پسر درست یک متریِ ماشین لوکس مشکی رنگ، به خودش اومد. "مواظب سایههای مرگی که اطرافت میچرخن باش، همشون...
تجاوز ⛔️ _ عاشقش شدی؟ _ هیچ کس عاشق کسی که بهش تجاوز کرده نمیشه __________________________________ 𝗥𝗮𝗽𝗲 🩸 ❤️🩹𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 ✒𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : @𝘣𝘭𝘶𝘦𝘣𝘶𝘵𝘵𝘦𝘳𝘧𝘭𝘺_𝘴𝘵𝘰𝘳𝘺 🦋 🕙𝘜𝘱 : 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘦𝘵𝘦 🗝𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 • +18 • 𝘤𝘳𝘪𝘮𝘪𝘯𝘢𝘭
عاشقانه ای آرام در شهر خیالیِ ویلت در پسِ عواطف ضد و نقیض یک مدیر مدرسه و معلم جغرافیا به سال ۱۹۳۲
کیم تهیونگ ۲۰سال از ترس رباتهایی که روی زمین آزادانه راه میرفتند، در زیرزمین پنهان شده بود و درباره درخت، اسمان و حتی خورشید خیال بافی میکرد اما در روز تولدش همون رباتهایی که رویای رام شدنشون رو داشت؛ زندگیش رو سیاه کردند. اما شاید تمام این اتفاقات کار تقدیر بود! شاید تقدیر بود که میخواست قطعات تلخ روزگار رو کنار...
[تمام شده] هر دختری توی چشمهای جونگکوک نگاه کنه عاشقش میشه، شاید یه موهبت به نظر برسه ولی جونگکوک گیه:) اسم داستان: Curse [ نفرین ] کاپل اصلی: Vkook , Kookv [ ورس ] کاپل فرعی: Sope ژانر: عاشقانه | فیکچت | طنز | درام | فانتزی
-Completed رویای شیرین❄🌨 انگشتهای بلندش به نرمی دور کمر باریک مرد حلقه شد و پوست بیرون زده از پیراهنش رو نوازش کرد، در حالیکه از گردنش عطر تلخ و قهوهی همیشگیش رو نفس میکشید، زمزمه کرد: _تو منو آبی میکنی... دمِ عمیقی گرفت و رد لبهای داغش رو روی شاهرگش به جا گذاشت و از لرزش مرد توی آغوشش، نوازش انگشتهاش رو به روی...
-Completed ما تنها بودیم ☔ جونگکوک و تهیونگ بعد از پنج سال رابطه، از هم جدا میشن و حالا جونگکوک سعی داره توی هفت روز دوباره دل تهیونگ رو به دست بیاره. آیا میتونن دوباره به هم برگردن!؟ بخشی از فیک: _من واقعا... دوست ندارم اینجوری ببینمت لاو. دوست ندارم که پیش من نباشی و من نتونم باهات حرف بزنم. من واقعا دلم میخواد که...
❥ Name: LoveInHate ❥ Couple: kookv ❥ Genre: Drama , Romance , Angst Complete ❥៚ کیم تهیونگ بعد فوت مادرش تنهاتر از هر زمان دیگری شد ... درست زمانی که یاد گرفت چطور با این موضوع کنار آمده و پیشرفت کند مردی که به عمرش ندیده بود نامه ای از مادر فوت شدش را بهش نشان داد ... بعد خواندن جملات مادرش دو راه در پیش رو داشت...
[ پایان یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐢𝐬𝐭 ✍🏻 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
خلاصهی قصه این است: ²⁰¹⁷ «_ اونقدر قویای... که حتی منو هم زمین انداختی... اونم بدون اینکه کار خاصی کنی... فقط با ساده ترین سلاحی که داری انجامش دادی... چشمات! ~~~ _ ازت بدم نمیاد، تا حالا هم انقدر به گرایشم فکر نکردم که بخوام به این نتیجه برسم که فقط از دخترا خوشم میاد... فقط... زندگی کوفتیم همیشه بهم ثابت کرده نبای...
[🏮برای اطلاعات بیشتر ورق بزنید🏮] یک بوک مختص به: 🕊️وانشات، ☕دوشاتی، 💌 سه شاتی و غیره... فقط و فقط از کاپل کوکوی بیتیاس 💅🏻 جونگکوک تاپ و تهیونگ باتم💦🧻 با تمام ژانرها: 🌝 اسمات، 💑 رومنس،💋اکشن، 🌈لیتل ،🔫اکشن و .... رایتر: ردکویین🕯️
قدمهاشو سریعتر برداشت و با لحن محکمی گفت:"بهت دستور میدم همین الان بایست!" پسر متوقف شد اما برنگشت، فقط با حرص لبشو گاز گرفت. "جی... باید باهم حرف بزنیم." جواب داد:"نمیخوام ببینمت." "بهم یه فرصت بده." جونگکوک برگشت تا نفرتشو سرش فریاد بزنه که دستهایی دور بدنش حلقه شد و تو آغوش تهیونگ فرو رفت. سر خم کرد و پیشونیش...
تهیونگ امگا کوچولویی که از سکس پارتنر و عشقش، جونگکوک حامله شده ... چی اتفاقی میوفته اگه جونگکوک بچه رو نپذیره ؟ .................... TWO SHOTS امیدوارم ازش لذت ببرین ؛) #kookv #vkook #smut #gay #bts #romance #angest #omegaverse #taehyung #jungkook
(کامل شده) خلاصه: عاشق شدن و عشق ورزیدن به کسی که نیمهگشدهی آدم باشه قطعا چیز عالیایه،ولی این مورد برای تهیونگ و جونگکوک متفاوتتر از بقیهی زوجهاست. اونا قانونا برادر هم و همچنین از هم متنفر هستند. و قطعا در مسیر عشقشون اینها تنها مشکلاتشون نخواهند بود... ژانر: رومنس، کمدی شیپ ها: ویکوک-کوکوی(ورس)، نامجین، یون...
Sweet Sin Couple: kookv Genre: Romance, smut, short story _ممنون که ولم نکردی. ممنون که حاضر شدی به خاطرم بجنگی. نمیدونم اگه تو رو نداشتم باید چیکار میکردم _تو گناه شیرین منی، حاضرم به خاطرت هرکاری بکنم
نمیخوام دوستت باقی بمونم... میخوام به عنوان یه معشوقه، مالک قسمت بزرگی از ماهیچه ی تپنده ی سمت چپت باشم! لطفا بهم نگو ما دوستیم...! ___ تعطیلات کریسمس 1993، چیزی فراتر از یک تعطیلات عادی برای کیم تهیونگ بود... اونم وقتی بعد از 11 سال دوری به کره برمیگرده و درست همون شب اول با جونگکوک، دوست صمیمی دوران بچگیش رو به رو م...