Select All
  • 𝗗𝗲𝘀𝘂𝗹𝘁𝗼𝗿𝘆
    16.6K 1.4K 20

    • خـلاصـه: درست موقعی که با خودمون زمزمه می‌کنیم "دیگه از این بدتر نمی‌شه" صدای خنده‌ی تمسخرآمیز سرنوشت توی گوش‌هامون زنگ می‌زنه. حالا جونگ‌کوک هم توی اون موقعیت قرار داشت. یک شبه از دیوار بلند حقیقت به پایین پرت شد و اجباراً روی صندلی ریاستی که هنوز میزبان لکه‌های خون پدرش بود، نشست. حالا باید اون امپراطوری بزرگ رو ا...

    Completed  
  • 𝙎𝙪𝙥𝙚𝙧 𝙨𝙩𝙖𝙧 ᵏᵒᵒᵏᵛ
    11.1K 1.5K 20

    - تهیونگ یه سوپراستاره واقعیه؛ یه بازیگر فوق العاده و یه خواننده با صدای منحصر به فرد، وقتی وارد جایی میشه کسی نیست که بهش توجه نکنه؛البته به جز یه نفر....جئون جونگکوک لعنتی اونو نادیده میگیره. -هپی اند♡ 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗/𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 𝒔𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏

  • My Ajjussi 🥀
    457K 48K 50

    فیکشن آقای من🥀 ▪︎جونگکوک: "زیاده روی کن آجوشی من عاشق زیاده روی هاتم!"🐰 ▪︎تهیونگ: "تو یه سازی اسمتو میذارم کُ... از پایین مینوازمت از این بالا ملودیت رو استخراج کن!"🐯 •ممنوعه ای در دل #عشق و #خیانت 🤍↯ #MyAjjussi 🥀 - -Couple: TaeKOok 🌙 -Author: -Smutic🥀

    Completed   Mature
  • I Wanna be mature! (Kookv)
    82.3K 10.7K 28

    بخشی از داستان : وقتی شنا کردنش تموم شد از آب خارج شد و سرشو تکون داد....ولی چیزی که نظر منو جلب کرد همون پایین بود....میدونم همتون فکر میکنین من یه منحرفم که دارم دیدش میزنم....ولی محض رضای فاک اگه همچین مردی با تن خیس و باکسری که حالا به پایین تنش چسبیده جلوتون بود این لطفو در حق چشماتون نمی‌کردین؟ البته که نه! حتما...

    Completed   Mature
  • 𝐂𝐇𝐀𝐑𝐌𝐄𝐑 | 𝐊𝐕 | 𝖥𝗎𝗅𝗅
    196K 21.3K 36

    _ولت نمیکنم. اینبار از دستت نمیدم. حتی اگه بدونم شب ها وقتی توی بغلت،بین بازوهات جا میگیرم،به امید اینکه خوابش رو ببینی چشم هات رو میبندی! حتی اگه بدونم صبح ها به امید دیدن اون، توی بغلت چشم هات رو باز میکنی! حتی اگه بدونم موقع صدا زدنم،اشتباهی اسم اون رو جای اسم من میگی! حتی اگه بدونم موقع خوشحالیهات لحظه ای ،اون رو...

  • WINTER | TAEKOOK
    10.3K 1.1K 7

    (کامل شده) خلاصه: بعد از آزاد شدن از زندان، جونگکوک از دوست پسر سابقش بی‌خبر بود. دیدار دوباره جئون جونگکوک و کیم تهیونگ پر تنش و پر نفرت بود. ولی چطور به این روز افتادند؟ چرا اینقدر از هم متنفرن؟ دلیل اینکه قلب‌هاشون با خشم می‌تپه چیه؟ شیپ: تهکوک ژانر: درام، جنایی نویسنده:V

    Completed  
  • Wild [KookV]
    310K 48K 38

    چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند...

    Completed   Mature
  • «𝐍𝐎𝐕𝐄𝐋𝐈𝐒𝐓|ناولیست✔»
    105K 12.4K 38

    [ پایان یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐢𝐬𝐭 ✍🏻 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️

    Mature
  • Whiskey[ویسکی]
    1M 130K 67

    Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...

    Completed  
  • Step Brother Dearest
    193K 21.8K 28

    [ پایان یافته ] وقتی که برادر ناتنیش اومد تا باهاشون زندگی کنه، هیچ ایده‌ای نداشت که میتونه عاشق برادر کوچیک ترش بشه. اون به همون سرعتی که وارد زندگیش شد، وارد تختش شد و اون رو ترک کرد. اما کارما اونقدرا هم مهربون نیست، بعد هفت سال، هردوشون درحالی که جایگزین هم رو پیدا کرده بودن، روبه‌روی هم قرار میگیرن، و حالا که بزر...

    Completed  
  • My Sin
    606K 62.5K 52

    Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎...

    Completed  
  • Somebody to love | persian translate
    204K 28.5K 48

    |تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...

    Completed  
  • Desiree | Vkook | Completed
    1.4M 114K 44

    خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرد...

    Completed   Mature
  • ᴡᴏᴍʙ | ᴋᴏᴏᴋᴠ✔️
    47.4K 5.1K 13

    { رَحِــم } 5 سـال زنـدگـے، 5 سـال عـشـق بـا خـیانـت بـہ پـایـان رسیـد. پسـرے ڪـہ بـراـے عـشـقـش بـہ خـودشـ آسـیـب زد، پسرے ڪـہ از خـودش گـذشـت تـا آرزوے عـشـقـش بـہ حقـیقـت بـپیـونـده. چـطـور قـرار بـود بـاور ڪنـہ ڪـہ دیـگـہ عـشـقـے در کـار نبـود؟ چـطـور بـایـد قـبـول مـےکـرد ڪـہ حـال فـقـط عـشـق یـکـ طـرفـہ خـود، مـ...

    Completed  
  • Must Be Sunny
    26K 3.2K 15

    یکی از سرگرمی‌های کیم تهیونگ، دیدن آدم‌های ثروتمنده. و اولین ثروتمند توی لیستش جئون جونگ‌کوک و دوست‌دختر فوق‌العاده‌اش جولیاست. افراد ثروتمند بعضی وقت‌ها حوصله‌شون سر میره و اون‌وقت فقرا هزینه‌اش رو می‌پردازن. و اون فرد فقیر تهیونگه. ظاهرا، جونگ‌کوک و دوست دخترش به ‌خاطر اینکه حوصله‌شون سر میره شرط‌بندی میکنن، و برنده...

    Completed  
  • Teach me
    247K 22.4K 30

    تهیونگ قراره با بهترین پسری که توی تمام زندگیش شناخته به زودی ازدواج کنه ولی تابحال هیچ چیزی رو جز بوسیدن با هوسوک تجربه نکرده و از طرفی هم میخواد توی رابطه با همسرش بهترین باشه. دوستش دکتری رو در همین زمینه بهش معرفی میکنه که توی این قضایا کمکش کنه. اما اتفاقاتی رخ میده که تمام معادلات بهم میریزه. Name: Teach Me Cou...

    Completed  
  • Endowment [kookv]
    247K 29.4K 17

    - واقعا که یه امگای احمقی! - و تو از امگاهای باهوش و قوی خوشت میاد. مگه نه؟! - آره، همینطوره. چیزی که تو اصلا نیستی! - قسم می‌خورم یه روزی می‌فهمی هوش و قدرت واقعی اون چیزی نبوده که فکر می‌کردی. - منتظر اون روز می‌مونم. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، فانتزی، اسمات، رمنس، امپرگ

    Completed   Mature
  • Along the Seine River | Vkook | Completed
    319K 48.1K 45

    ┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه...

    Completed   Mature