~°•Senario/ Imagine •°~
این بوک شامل دو شات سناریو هست که به خواست شما هر کدوم رو که بیشتر دوست داشته باشین، به عنوان وانشات مینویسم و براتون آپ میکنم 🙃♥️
این بوک شامل دو شات سناریو هست که به خواست شما هر کدوم رو که بیشتر دوست داشته باشین، به عنوان وانشات مینویسم و براتون آپ میکنم 🙃♥️
داستان مث همه فیکای دیگه مشخصا داره درمورد عشق عجیب و نامتعارف بین شیائوژان و وانگ ییبو حرف می زنه اما خب روند و سیرش متفاوت تر از جاهای دیگس خودم می دونم سلطان اعتماد ب نفس منم ک با این تعداد فالوور شروع کردم نوشتن😂 اما خب دوستم داشته باشین دیگ منم سعی می کنم خوب بنویسم😁. این اولین تجربه
بعد از اون بود که چیزی رو به خاطر نمی آورد تنها وقتی به خودش اومده بود ک دورو برش پر از خرد شیشه شده بود نمیدونست چه اتفاقی افتاده و کی اون گلدون آبی وسط میز جلو مبل فرو رفته بود فقط صدای بم و دلنشین ییبو رو که مدتها دلتنگش بود کنار گوشش میشنید
بیاید اینجا امروز میخوام براتون یک داستان تعریف کنم. داستان پسری که جنون داشت، جنون سرعت. پسری که لقبش گاو وحشی بود و البته باید بگم کاملا متضاد با ظاهر معصوم و دوست داشتنیش. و همه چی از همین جنون سرعت و یک مسابقه خیابونی شروع شد. روز های آپ: شنبه و چهارشنبه
ژوچنگ گفت:بس کن شوخی خنده رو،یکمی جدی باش! تا کی میخوای تنها زندگیت رو بگذرونی؟! ۲۴ سالت شده،فکر نکن نمیدونم به خواهر دوستم چی گفتی؟!!! ژان خنده روی لبانش را جمع کردو به پنجره ای که به سمت بیرون باز بود نگاه کرد. ژوچنگ روی صندلی روبه روی ژان نشست و ادامه داد:چرا رد کردیش؟ ژان با پوزخند گفت:به خدا حقش بود،خودش رو همچین...
📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 دلا! سخت است اگر مانند یک فرماندهی عاشق امیر یک سپاه اما، اسیر یک نفر باشی... #S_M_H چندشاتهمراهمنبنوش🔫🖤 آنگست،برومنساماباپایانیخوش... #ییبو_تاپ
سال ها پیش... سه گونه انسان وجود داشت... انسان هایی که بال داشتند... انسان هایی که شاخ داشتند... انسان هایی که هیچ کدوم رو نداشتند اما قدرت بدنی خوبی داشتند... دسته سوم... دو دسته دیگه رو از زمین اخراج کردند... بعد ها... وقتی حضوری ازشون احساس میکردند عنوانی تازه به اونها دادند فرشته و شیطان... با گذشت سال ها... همه ف...
{ژانر: Romance/Smut/omegaverse/Angst/mystery/happyend} {کاپل اصلی: ویکوک} {کاپل فرعی:یونمین/نامجین} {اپ: نامعلوم} {تریسام نیست!} {کیم تهیونگ الفای اصل قدرتمندی که با معشوقش زندگیه اروم و لذتبخشی داره. حالا چی میشه جفت ضعیف و یتیمیش سرو کلش توی زندگیش پیدا بشه؟ چی میشه جونگکوک به قدری تحقیر بشه تا تهیونگ مجبور بشه تا ا...
ماه آبی داستان حدود بیست سال بعد از پایان mo dao zu shi شروع میشه منتها با یه کوچولو تفاوت😉 داستان ام پرگه ... پس اگه نمیپسنید ... لطفا نخونید امیدوارم خوشتون بیاد
قصه ی لان ژانی که تازه بعد از رفتن عشقش به احساس عمیقش پی برده... اما حالا ... کاری هم میتونه بکنه؟ وی ینگش هیچ وقت برنمیگرده... مگه نه؟
وقتی که دوباره دیدمت... تو همون نگاه اول شناختمت... تو رو نمیدونم اما من سیزده سال تمام به فکرت بودم
داستان پری دریایی کوچولو رو که شنیدی... پری دریایی که عاشق انسان ها بود و تلاش کرد یکی از اونها بشه... اما این یه داستان دیزنی نیست... پس پایانش چطور خواهد بود؟
با کمک چنگ از روی صندلی بلند شد و نگاه کوتاهی به تصویر خودش توی اینه انداخت... این شخص رو به روش... الان دیگه یه مرد نیست... از امروز اون یه دختره... دختری که امشب... شب ازدواجشه! امشب اون... به مالکیت دشمنش در میاد!
کیم سوکجین، افسر ارشد سئول بخاطر اتفاقات تلخ و وحشتناکی که توی گذشته خانوادش رو از هم پاشوند حالا با تراژدی های زیادی مواجهه و وارد دنیای انتقام سخت خودش میشه و به سمت خانواده ای کشیده میشه که منشع تمام بدبختیارو دربر میگیره... اما جونگ کوک تنها دارایی و خانواده کیم سوکجین ناخواسته وارد محور اصلی این بازی خطرناک شده و...
سلام سلامم👋🏻 فازی ایز هیر همونطور که میبینید ما یه خانواده داریم.🥳..حالا اعضای این خانواده کی هستن🤔 پاپا جین....یه طراح بازی خفن و فعال در توییتر 😅 ددی نامجون یه آهنگساز مشهور که همیشه توی دردسره🎹 یونگی هیونگ خانواده که عسل خالصه🍯 هوسوک که حسابی پر انرژیه⚡️ دوقلو های ویمین که تا میتونن آتیش میسوزونن🔥 و در نها...
[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی که عشق و خطر به هم میرسن! جئون جونگکوک، یک خلافکار خردهپا با زندگی...
Fall♡ حدود پنج سال از بازگردانی این فف میگذره کار در اصل برای من نیست و برای نویسنده پرتغالیه اون زمان هم تو پرتغال و هم اینجا خواننده های خودشو داشت مخصوصا کشور خود نویسنده شاید تایپتون نباشه چون سلیقه ها عوض شده و من فقط برای عده ای ک گفتن بزار بمونه و دوست داریم به احترام اونا این فف و نگه میدارم ♡ KOOKV♡
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگکـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم...
⋆ ─ بــــــــخــــــــشی از فیــــــــــــــــک: - میشه... لمست کنم؟ - میخوای؟ - فاک... آره... چشمهاش با بدجنسی درخشیدند و رعشهای به تنم انداختند که همزمان با فاصله گرفتن لبهاش، بیاختیار نالهای کردم و به لحن مرموزانهاش گوش سپردم: - چقدر میخوایش؟ - خـ... خیلی. - اونقدری هست که با نگام برام بیای؟ ⋆ ─ خـــــــ...
اینجا بوک های مختلف که خیلی خفنن و مورد علاقه ی خودم هستن رو معرفی میکنم حتما سر بزنید بهشون بهترینن!
نام رمان : تاوان / Atonement (کامل شده ) کاپل : تهکوک ژانر : عاشقانه/ درام /کلاسیک ( ۱۹۴۵ - ۱۹۵۵ میلادی ) امگاورس / امپرگ ( اسمات ) یکی لابه لای تیره ترین روز ها ، چشم انداز قلب و ذهنش آینده ای روشنه ... یکی لابه لای آسوده ترین روز ها ، قلب و ذهنش غرق در ناچاری گذشتشه ... گذشته و آینده ای که در نقطه ای ناچارا ب...
Adonia ⛪ - نگاهم کن! - دارم نگاهت میکنم... - نه خوب نگاهم کن. - چطوری تهیونگ؟! - همینطوری، همینطوری که زور صدات به اسمم میرسه و میفهمم نگاهت کاملا برای من بوده. Couple: Vkook, Secret Genre: Romance, Angst, Mysterious, Smut Writter: Ivanna
داستان درباره پسریه که شهرت بدی داره و همین شهرت بد باعث شده یکی از سهامدارهای بزرگترین شرکت تجارت الماس بهش جذب بشه و اونو برای خودش بخواد. و البته که تهیونگ هرچیو بخواد؛ به دستش میاره!
جونگ کوک امگای پرتقالی قصهمون ، روی یکی از دانشجوهای آلفای کلاسش کراش میزنه پس دست به کار میشه و طبق چیزهایی که توی فن فیک ها خونده بود ، تصمیم گرفت با اشتباهی فرستادن نودش ، مخش رو بزنه . ولی پرتقال خنگمون تاحالا از خودش نود نگرفته بود ! پس سراغ هیونگ عزیزش یعنی تهیونگ میره تا ازش کمک بخواد :) Couple: Vkook Genre...
(SHORTSTORY)✔ " حالا چیزایی که میگم رو تو کله پوکت فرو کن عزیزم: ۱. حق لمس کردنم رو نداری. ۲. حق فضولی تو کارام رو نداری. ۳. فقط حق داری تاییدم کنی. ۴. از درس خوندن خوشم نمیاد و قصدی براش ندارم، حق مجبور کردنم بهش رو نداری." کیم جونگکوک هشدار های جدیش رو به شوهر شیطان صفتش کیم تهیونگ داد؛ کسی که بیتوجه به خشم همس...
_گفتی نامرئی؟ _اره...نامرئی _مطمئنی فقط خواب نبوده؟ _نه.....اونا رو میبینم....توی بیداری ولی خب....برای شما نامرئین! وقتی جونگ کوک، یک پسر 21 ساله اهل بوسان برای کالج به سئول میره و اتفاقات عجیبی براش رخ میده. _واقعا نامید کنندست که کسی حرفات رو باور نکنه.....مگه نه جونگ کوک؟ __________________________
#بی_ال🔞❤️🔥⭐️🩸🧛🏻🔥 #اسمات کاپل#ییجان#ومپایبر#خوناشام ♥️وانگ ییبو(تاپ) وانگ ییبو،یک خوناشام(وَمپایر)است که سنی حدود دو هزار و هفتصد(2700) سال دارد محبوبیت زیادی بین زنان و مردان عادی و همنوع های زن و مرد ومپایر خود دارد،برای اغواگری تنها یک نگاه از سمت او کافیست تا هر جنبده ای را شیفته ی خودش کند شیائوجان دانشجوی...
نام فیک: برای دوست داشتن هیچ وقت دیر نیست «It is never too late to love» ژانر: امگاورس، اسمات ، هیستوری ،دراما نویسنده : هنرمند کاپل : لان وانگجی و ویینگ ، وانگشیان نسخه امگاورس آنتمید #Untamed نویسنده فیکشن ییژان «#𝒔𝒆𝒙𝒚_𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆_𝒃𝒖𝒏𝒏𝒚» «کامل شده» ««+ غذا خوردی؟ - خوردم واقعیتش این بود که وانگجی نمیدانس...
رمان استاد تعالیم شیطانی(اصلی) . Mo dao zu shi . . عاشقی که 13 سال تموم هر لحظه باور داشت که معشوقهش یروزی برمیگرده... معشوقه ای که با آشوبی که بین قبیله های مختلف به پا کرده بود، توسط مردمِ خودش کشته شد. 🥀 نغمهای که وانگجی برای معشوقهاش نواخته بود، باعث میشه یه روز ناگهانی معشوقهاش رو دوباره ملاقات کنه... ⛓
همه چی تو مسیر خودش بود که یکی رفت و این مسیر بهم ریخت دلیل کارش مهم نبود، مهم این بود که همه چی رو و کل مسیر زندگی همه رو بهم ریخت...