Select All
  • 𝖬𝖺𝗀𝗂𝖼 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖻𝗋𝖺𝗋𝗒 ✔︎「KV」
    9.9K 1.8K 19

    [جادوی کتابخانه] [تهیونگ، پسری که توی زندگیش هر احساساتی که از اطرافیانش دریافت کرده چیزی جز ناراحتی و تنفر نبوده، دقیقاً شبِ تولدش توی نسیمِ سوزناکِ دوازدهِ نیمه‌شب در سی‌اُم دسامبر و دانه‌های برفِ نشست کرده روی زمین، خودش رو داخل یک کتابخونهٔ بزرگ و عظیم می‌بینه، ولی اونجا چی‌کار می‌کرد؟] ••••••••••••••••••••••••...

    Completed  
  • Pity or love (KookV)
    12.3K 945 13

    ترحم یا عشق تهیونگ با یه مارک به دنیا اومده بود که معنیشو نمیدونست اما وقتی معنیشو فهمید همه چی تغییر کرد و حضور جونگکوک تو زندگیش پر رنگتر شد. » کوکوی » عاشقانه » هپی اند » روزمره » تخیلی

  • Forget me!
    3.1K 503 15

    _هیچ معلومه تو کجایی ؟ _برگرد پشت سرت هستم یک لحظه هنگ کردم _چی ؟ چرا دروغ میگی؟ پشت سرم که دوست برادرم هست ! _گفتم برگرد تهیونگ ●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○ با مشت زدم روی شونش کنترل اشک هام خیلی سخت بود با داد گفتم _چرا من لعنتی؟ چرا من؟ چرا تقاص اشتباه های اون رو از من گرفتی ؟ _چون عزیز تر از تو کسی براش نبود ضربه خو...

    Mature
  • 𝐂𝐚𝐤𝐞
    16.8K 2.8K 12

    [پایان یافته] تهیونگ، پسر دیوونه‌ای که از زندگی روزمره و آدم‌های بی‌درک و احمق اطرافش خسته شده بود. چی می‌شه اگر پسری با عطر قهوه و شکلات تلخ وارد زندگیش بشه و تمام معادلاتش رو به هم بریزه؟ "_ همراهم از چیزی که فرستادین، خوشش نمیاد. رییس کافه یه تای ابروش رو بالا داد و آرنجش رو روی پیشخوان گذاشت، خم شد و گفت: _ کی به‌...

    Completed  
  • Russian Roulette |Kookv|
    3.2K 502 34

    _تو خورشید روس منی _این یعنی چی ؟الان به خورشید ملیت دادی ؟ _توی روسیه دما بالای منفی ۴۰ درجس ،خورشید اونقدر کم یاب و دوره که با هر بار اومدنش تا مدت ها توی قلبمون حسش کنیم تو برای من مثل خورشید روسیه ای همونقدر گرم همونقدر کم یاب •رولت روسی بازیه شانسه ،هیچ کس نمیدونه تیر هفتم مال کیه... ژانر فیک: رمنس،اسمات،اکشن،ا...

  • 𝘿𝘼𝙈𝙉 𝘼𝙍𝙏𝙄𝙎𝙏|𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷
    5.4K 1.1K 15

    -فقط بگو جز مغازه ام چی میخوای تا بیخیال من بشی؟ +مدلم شو -چ.. چی؟!

  • 𝐖𝐡𝐨𝐫𝐧𝐢 𝐊𝐢𝐦 ✒🍥《𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯》~[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 ]~
    223K 32.2K 22

    "دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجام...

    Completed   Mature
  • Mad wolf | kookv
    113K 19.4K 36

    « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » با لحن سردی گفت الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ، تا ابد هم میمونم» ژانر: فانتزی/ امگاورس/ انگست/ رمنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین

  • for me...
    241K 27.2K 61

    for me.. "در ازای دریافت مبلغ مورد نظر حضانت فرزند اول شما به جئون جونگکوک داده میشود" کاپل:کوکوی، یونمین. وضعیت:کامل شده... روزهای آپ: روز های زوج

  • 𝖹𝖾𝗉𝗁𝗒𝗋 ✔︎「KV」
    120K 19.7K 56

    [زِفیر] [این عجیب‌ و محال‌ترین واقعه‌ای بود که می‌تونست رخ بده! چون جونگ‌کوک هیچ‌وقت فکرش رو هم نمی‌کرد که جفت مقدر شده‌‌ش رو زمانی ببینه که برای اتحادِ دو منطقه، پا به اون اتاق برای مذاکره می‌ذاره! اما الههٔ‌ ماه و همینطور سرنوشت همیشه چیزی فراتر از تصورات رو برای گرگینه‌ها رقم می‌زنن...] ••••••••••••••••••••••• «...

    Completed   Mature
  • mojito 𓏲 KV
    14.2K 2.6K 16

    مـــوهیـتو! تی. کیم، نویسنده‌ی معروف داستان‌های کلیشه‌ای نوجوانان بود. پس از اتفاقی، یکی از کتاب‌هاش ازش عصبانی می‌شه و اون رو به داخل خودش تبعید می‌کنه و نویسنده به مدتی نامعلوم داخل کلیشه‌ای ترین کتاب خودش، موهیتو، گیر می‌کنه. ──────⊹⊱✫⊰⊹────── ژانر:کمدی، ایو، فانتزی، امگاورس. کاپل:کوکوی.

  • 𝕋𝕙𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕡
    3.9K 614 21

    𝙏𝙝𝙚 𝙬𝙝𝙞𝙥 ⇢ɢᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴇᴀᴍ, ᴀɴɢꜱᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴛɪᴄ, ʙᴅꜱᴍ ⇢ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴠ, ꜱᴇᴘ ⇢ᴡʀɪᴛᴇʀ: ɴᴇᴍɪꜱᴏ « تهیونگ پسری که از بچگی روی دوست برادرش "کیم سو‌هیون" کراش داشته و حالا یک سالی از رابطه شون میگذره. رفتارهای عجیب و اذیت کننده دوست پسرش بعد از رفتن برادرش نامجون به نیویورک بعدتر از روز های گذشته میشه... چه اتفاقی میفته اگه دوس...

  • 𝙥𝙞𝙣𝙤𝙘𝙘𝙝𝙞𝙤 (KookV)
    3.1K 457 26

    "جایی بین اون تراشه های چوبی توی سینش به قلبی تبدیل شد که فقط برای اون پسر میتپید" ژانر: رومانس، اسمات، مهیج، انگست کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین قسمتی از فیک: "+بوسه هات حس گول زدن میده فرمانده جئون. جونگکوک کمی مکث کرد و بین پوست شیری رنگش لب زد: +اینطور به نظر میاد عروسک؟ ولی من فکر میکنم تو فریبنده تر از منی." وضعی...

  • Cocaine | کــوکائـین
    16.2K 1.6K 5

    ༆ 🥢 • وانشات‌ || Cocaine • نویسنده || LeeTelma • وضعیت || تمام شده • کاپل || Kookv • ژانر || محارم، فلاف، اسمات - لبخند کجی روی لب‌های جونگوک نشسته بود، ابروهاش بالا پرید و با تعجب به تهیونگ نگاه میکرد تا ادامه بده. - بیا توی اون خونه تا بیشتر اذیتش کنیم. باشه هیونگ؟ - داره ازت خوشم میاد تهیونگ. [ این وانشات، در چنل...

    Completed