نامه های خوانده نشده..!
نوشته های ویکی:)
من به یاد نمیاوردم قبل از دیدنت دقیقا کی بودم ، سرگرمی هام چی بود و چه چیزهایی قلبم رو به تپش مینداختن ولی بعد از اینکه عاشقت شدم فهمیدم تمام زندگیم رو به تو گره زده بودم، خواب شب و غذا خوردن و نفس کشیدنم رو باهات هماهنگ کرده بودم و تغییرات همیشه وحشت زدهم میکردن ، اگر منو به یاد میاری ،باید بهت بگم تو تغییرم دادی...
نگه داشتن یک رابطه دشواره. به خصوص اگر معروف باشی و چشمهای زیادی روت باشه. جونگکوک و تهیونگ همیشه از این موضوع اطلاع داشتن و با این وجود، به رابطهای شانس دادن که حالا چیزی جز تیکههای شکسته ازش باقی نمونده بود. یا جایی که وی و ایان اعضای معروفترین بند راک Tears of Fears و شیپِ مورد علاقهی افراد متعددیان. از نظر ط...
𓆩MINE𓆪 𓂃𓈒 INFORMATION: همه چیز از وقتی شروع شد که جونگکوک تصمیم گرفت دبیر زبان ژاپنی مدرسهشون رو سرکار بذاره... 𓂃𓈒 COUPLE: VKOOK 𓂃𓈒 GENRE: SLICE OF LIFE, COMEDY, AU, ROMANCE 𓂃𓈒 WRITER: HARRY 𓂃𓈒 TELEGRAM CN: YOLOHARRY
قرار گذاشتن با انیگمایی که با سوراخ نصف آلفاهای سئول خاطره داشت، موضوع قابلپذیرشی برای امگای هجده ساله نبود؛ اما تهیونگ نمیتونست درخواست همسایهی مهربونش رو مبنابر بر آشنایی با پسرش رد کنه، پس قبول کرد تا با اون مرد قرار بذاره و حتی روحش هم خبر نداشت که این یک قرار، به مراتب بیشتر و بیشتر و درنهایت باعث ایجاد شرطب...
در فرانسوی واژه ی وجود داره به نام «raison d'être» ریزُون دِتیغ معنیش میشه دلیلی برای وجود داشتن، دلیلی برای زندگی کردن، دلیلی برای ادامه دادن، دلیلی برای پیشرفت کردن مثل وقتی که کسی رو پیدا میکنی که بی دلیل میشه دلیلی برای حال خوبت!دلیلی برای زندگی کردنت! مثل وجودِ تو که شد دلیلی برای من _______________________...
ژانر:روزمره،چت توییتری،امپرگ کاپل:کوکوی،هوپمین،یوجین(یونگی،جین) نویسنده:Popsicle (پایان یافته***) داستان از این قراره که کارکتر ما یعنی کیم تهیونگ که یه مربیه دنس هست دوست پسرش میشه منیجر شاگردش! با مخالف های خانواده هامون به 3سالی هست رابطه شون مخفیه..... چی میشه دوست پسر آقای کیم بزنه به سیم آخر و همه چیو بگه؟ ویه ا...
کیم تهیونگ، جراح محبوبی که همه بهخاطر کارهای خیر و درستی که انجام میده اون رو قدیس صدا میزنن؛ اما چی میشه که با دزدیده شدن دختر کوچولوی پنج سالهاش، واقعیت زندگی این مرد بینقص و درستکار برملا بشه؟ میدونی از چی میسوزم جئون؟ من یه عوضیام که صد بار هم بمیره و زنده بشه کافی نیست، کثافتکاریهاش پاک نمیشن؛ اما تا...
نیکتوفیلیا ______________________________ سایه ای که از تاریکی میترسید. | یک داستان کوتاه |
_میخوای منو بکشی درسته؟ اصلا تو دلیلی برای اون رفتار های مسخره ای که توی دفترت نوشتی داری؟ یا فقط یه سادیسمی هستی که از کشتن آدما لذت میبره؟ جونگکوک سری تکون داد و صورت خیس از اشک پسر رو با دست هاش قاب گرفت. پیشونیش رو به پیشونی پسر چسبوند و گفت: _تو... تو تمامِ منی تهیونگ؛ چطور تونستی همچین فکری بکنی؟ من عاشقت نی...
➳ Eucalyptus پیداکردن جفت حقیقی یه رویداد شیرینه؟ صدالبته؛ اما نه برای تهیونگی که مقابل جفت عصبانی و قدبلندش ایستاده و ممکن بود هر لحظه ازش مشت بخوره! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، فلاف، امگاورس، اس.مات، مدرسهای
کوک یه پری دریاییه که توی تولد هیجده سالگیش از روی کنجکاوی و بدون اینکه به مادر و پدرش بگه شب از دریا بیرون میاد چی میشه همون موقع تهیونگ رئیس مافیای خشنمون کنار ساحل در حال هوا خوری باشه و کوک چشمشو بگیره ولی کوک دیگه نمیتونست خانوادشون بببینه شاید خانواده جدیدی در راه بود؟ ولی تمام راها به تهیونگ ختم میشد..؟ کاپل :...
«من متوجهم که مشکل از کجاست؛ شماها زیادی جدی هستید. یه چهرهی به ظاهر باهوش، صرفا نشون دهندهی هوش نیست آقایون. تمام کارهای ابلهانهی دنیا، با همین حالتِ چهره انجام میشه. لبخند بزنید آقای محترم. لبخند!» •.☁️Title: Deadlock •.☁️Status: Completed •.☁️Couple: KookV •.☁️Rating: NC-17 •.☁️Tags: Age difference, Unequal r...
[فروشندهی کتاب] ____ - خب پس من چه غلطی کنم؟ من قرار نیست این کتابه رو به این سلیطه خانوم ببازم! - چه میدونم خب! میخوای برو به کتابفروشه بگو حاضرم بهت بِدَم فقط این کتابه رو بده به من. جیمین با لحن آغشته به خندهش گفت و به شوخی خودش خندید. اما اگر میدونست که تهیونگ قراره اون رو جدی بگیره و دست به عملی کردنش بزنه،...
+میشه... میشه بغلم کنی؟! اروم با دست اشکاشو کنار زدم و با لبخند غمگینی گفتم -تهیونگ من همیشه اغوشم برات بازه، هر چقدر میخوای گریه کن، سکوت کن، خودتو خالی کن... فقط قول بده بعد این بارون چشمات یه رنگین کمون نشونم بدی ******** -ما همه چیز رو اونطور که میخواستیم عوض کردیم و نشدنی ترین هارو شدنی کردیم... پس فک نکنم خیل...