Select All
  • Saint (AU)
    3.2K 779 11

    کیم تهیونگ، جراح محبوبی که همه به‌خاطر کارهای خیر و درستی که انجام می‌ده اون رو قدیس صدا می‌زنن؛ اما چی می‌شه که با دزدیده شدن دختر کوچولوی پنج ساله‌اش، واقعیت زندگی این مرد بی‌نقص و درست‌کار برملا بشه؟ می‌دونی از چی می‌سوزم جئون؟ من یه عوضی‌ام که صد بار هم بمیره و زنده بشه کافی نیست، کثافت‌کاری‌هاش پاک نمی‌شن؛ اما تا...

    Mature
  • Nyctophilia |VKOOK|
    4K 794 9

    نیکتوفیلیا ______________________________ سایه ای که از تاریکی میترسید. | یک داستان کوتاه |

    Completed  
  • Prince| KOOKV
    7K 1.1K 33

    _میخوای منو بکشی درسته؟ اصلا تو دلیلی برای اون رفتار های مسخره ای که توی دفترت نوشتی داری؟ یا فقط یه سادیسمی هستی که از کشتن آدما لذت میبره؟ جونگ‌کوک سری تکون داد و صورت خیس از اشک پسر رو با دست هاش قاب گرفت. پیشونیش رو به پیشونی پسر چسبوند و گفت: _تو... تو تمامِ منی تهیونگ؛ چطور تونستی همچین فکری بکنی؟ من عاشقت نی...

    Completed   Mature
  • Eucalyptus (Kookv)
    2.2K 736 4

    ➳ Eucalyptus پیداکردن جفت حقیقی یه رویداد شیرینه؟ صدالبته؛ اما نه برای تهیونگی که مقابل جفت عصبانی و قدبلندش ایستاده و ممکن بود هر لحظه ازش مشت بخوره! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، فلاف، امگاورس، اس.مات، مدرسه‌ای

  • Innocent Angel
    50.6K 5.9K 12

    کوک یه پری دریاییه که توی تولد هیجده سالگیش از روی کنجکاوی و بدون اینکه به مادر و پدرش بگه شب از دریا بیرون میاد چی میشه همون موقع تهیونگ رئیس مافیای خشنمون کنار ساحل در حال هوا خوری باشه و کوک چشمشو بگیره ولی کوک دیگه نمیتونست خانوادشون بببینه شاید خانواده جدیدی در راه بود؟ ولی تمام راها به تهیونگ ختم میشد..؟ کاپل :...

  • Deadlock [KookV]
    150K 21.2K 23

    «من متوجهم که مشکل از کجاست؛ شماها زیادی جدی هستید. یه چهره‌ی به ظاهر باهوش، صرفا نشون‌ دهنده‌ی هوش نیست آقایون‌. تمام کارهای ابلهانه‌ی دنیا، با همین حالتِ چهره انجام میشه. لبخند بزنید آقای محترم. لبخند!» •.☁️Title: Deadlock •.☁️Status: Completed •.☁️Couple: KookV •.☁️Rating: NC-17 •.☁️Tags: Age difference, Unequal r...

    Completed   Mature
  • The BookSeller [KookV]
    4K 688 12

    [فروشنده‌ی کتاب] ____ - خب پس من چه غلطی کنم؟ من قرار نیست این کتابه رو به این سلیطه خانوم ببازم! - چه می‌دونم خب! می‌خوای برو به کتاب‌فروشه بگو حاضرم بهت بِدَم فقط این کتابه رو بده به من. جیمین با لحن آغشته به خنده‌ش گفت و به شوخی خودش خندید. اما اگر می‌دونست که تهیونگ قراره اون رو جدی بگیره و دست به عملی کردنش بزنه،...

    Completed  
  • bunny and bear (Taehkook)
    45.5K 4.5K 81

    +میشه... میشه بغلم کنی؟! اروم با دست اشکاشو کنار زدم و با لبخند غمگینی گفتم -تهیونگ من همیشه اغوشم برات بازه، هر چقدر میخوای گریه کن، سکوت کن، خودتو خالی کن... فقط قول بده بعد این بارون چشمات یه رنگین کمون نشونم بدی ******** -ما همه چیز رو اونطور که میخواستیم عوض کردیم و نشدنی ترین هارو شدنی کردیم... پس فک نکنم خیل...

    Completed