Step Brother
اون فقط قرار بود برادر ناتنیم باشه نه کسی که تمام فکر و ذهنم پیشش باشه..
شايد از کارايى که پدرت ميکنه خوشت نياد و باعث آوارگيت بشه اما همين ممکنه سرنوشتتو عوض کنه...
Marcel. Marcel the nerd. Marcel the weirdo. Marcel my boyfriend.
{book 2} ✓ - ❝ I'm tired of pity, of everyone looking at me like "poor Zayn, infatuated with his best mates's girl". I know it's not okay and if it were so easy to forget about her I would've done it already. It's not. But I just need time, not people to pity me and force me to move on. Why can't they understand that...
لیلی وندوور دانش آموز سال آخر دبیرستان .رکوردش به عنوان "شر ترین" توی دفتر انضباطی ثبت شده عاشق پسر خوشتیپ و جذاب مدرسه پسری که همه حاضرن هرکاری انجام بدن تا بتونن یک ثانیه باهاش حرف بزنن بعد سه سال اون بالاخره با دوست دخترش بهم میزنه یسسسسسس!! این خوب نیست؟!! از نظر لیلی معرکه به توان هزاره! از الان ميتونه برای پیشنه...
گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*
من دوباره روی تختم دراز کشیدم. "چرا همه میمیرن تا هم اتاقی تو باشن؟" هری روی تختش نشست و پوزخند زدو گفت : خوب کی میتونه نخواد؟ من به طور باور نکردنی خوشتیپ، پولدار و دختر بازم و حس خیلی خوبیم دارم." "حس خیلی خوبی داری؟" من ازش پرسیدم وقتی داشت بلند میشد. "من میتونم کل شب سوارت شم." اون کم کم خودشو به تختم نزدیک میکرد...
گاهی وقتا فکر میکنی عشق تنها چیزیه که بهش نیاز داری و با تمام توانت سعی میکنی تا زنده ای عشق رو با چشمای خودت ببینی و وقتی یه نفرو پیدا میکنی که فکر میکنی میتونی عشق رو باهاش تجربه کنی،با هر مشقتی که شده،اونو با چنگ و دندون نگه میداری اما دقیقا زمانی که فکر میکنی همه چیز داره خوب میشه «عشق زندگیت رو نابود میکنه.»
این زندگیه منه... درسته گاهی وقتا مزخرفو آزار دهندس... ولی زندگی من به خودم ربط داره و توئه لعنتی نمیتونی توش دخالت داشته باشی!
اسم من انجل فیتیس هست...ساکن منطقه ده، بدترین و افسرده ترین منطقه کشور(اخر الزمان) ... من از خانواده ام محافظت میکنم با تمام توانم ولی من چقدر میتونم دووم بیارم؟من زندگی رو پس زدم و اغوش مرگ رو پذیرفتم ولی زندگی کار اش با من تموم نشده بود و هنوز نقشه های کثیفی در راهم قرار داده بود...هری بین ادمهای قوی و دروغگو بود ول...
فكر كن يه روز بيان به يه بچه يتيم بگن كه پدر و مادرت زنده بودن اما الان مردن و مسوليت ٣ تا بچه ي قد و نيم قد كه تا حالا نديدي رو بهت بسپرن. **************************** يه پسر ساده كه به زور پول براي خودش درميا ه حالا بايد خرج سه تا دختر دیگه رو هم بده .
النا یه دختر سوم دبیرستانیه،خانوادش جزوه طبقه متوسط جامعه هستند ولی اون مرتکب اشتباهاتی میشه و برایه جبارانش دست به کارایی میزنه ولی اون نمیتونه از پس این اشتباه بر بیاد کاراش رو میشن اون بی پناه میشه و به مردی(هری استایلز)که رو برگردونده دوباره رو میاره و برای بار دوم بهش اعتماد میکنه ولی اون مرد دوباره دل اون رو میش...
*EDITING* cause im a pure sucker lol highest ranks: #68 in fanfiction, #3 under "starry" bless ya souls "Just get over it Marcel, look at me. I'm taken, I'm popular, and everyone loves me-now look at you." "B-but you don't understand-" "I do. Idio...
تنهام نذار... تنهام نذار... تنهام نذار که از تنهایی خوابیدن خسته شدم.
تو این دنیا هیچ اتفاقی بی دلیل نمیافته... یه برخورد کوچیک، یه صحبت ساده و... شاید همه اینا دست به دست هم دادن تا آینده رو بسازن... و عشق اون چیزیه که شاید تو مدت زیادی که در های قلبت رو براش باز گذاشتی،اما هنوز سراغت نیومده ولی نگران نباش اون فقط منتظر یه وقت مناسب برای اومدنه... عشق برای رزالی خیلی دیر اومد ولی مطمئ...
داستان کوتاه طنز اناهیتا هماپور و لیلی مسگرلو https://www.facebook.com/sly.sylviana
بالای صخره ها نشستم و به دریا خیره شدم خیلی دلم برات تنگ شده اما من نمیتونم بدون تو دنیا خیلی سخته..خیلی سخت میخوام بیام پیشت حاضرم کل دنیامو بدم اما فقط یه بار...فقط یه بار لبخند خوشگلتو ببینم من نمیتونم دیگه نمیتونم بدون اون نمیتونم خدایا دیگه نمیتونم
سلام.. نمیدونم چیشد دستم خورد داستان پاک شد.. دوباره گذاشتمش.. خخخخ.. راستی این داستان درباره ی زینه.. امیوارم لذت ببرید... بووووووووس
کرولاین گِرِی: نوزده ساله، موهای بلوند و چشم های خاکستری، قد 167 سانتی متر کاترین گِرِی: هجده ساله، موهای قهوه ای و در پایین بلوند ، چشم های ابی تیره ، قد 165 سانتی متر کالن گِرِی: بیست ساله، موهای طلایی- زرد، چشم های خاکستری -سبز ، قد 168 سانتی متر -------------------- کرولاین، کاترین و کالن دختر عموهای هم هستند...
وقتي يه برگه جلوت ميذارن كه باهاش ميتوني سرنوشتتو عوض كني ؛ امضا كردنش آسونه اما اگه يكي بياد كه بخواي به خاطرش از كاري كه زندگيتو نجات ميده دست بكشي چي؟ كسي كه هر لحظه كه كنارشي از بهشت بهتره ... كسي كه شيطان هاي درونتو از اعماق وجودت بيرون ميكشه و هر لبخندش لبخندت ميشه و هر ثانيه اش ، زندگيت...
خیلی وقت ها پیش میاد هیترا بدون تحقیق راجب لری و بدون این که چیزی راجبشون بدونن سریع قضاوت میکنن.ما خیلی سعی میکنیم جلوی این قضاوت غلط رو بگیریم.اما واقعا اینقدر بحث لری گسترده ست که اصلا نمیشه تو یه جا جاش داد! ما اینجا سعی میکنیم تا جایی که میشه پروف های لری رو براتون بذاریم