Select All
  • Princess for Daddy | l.s. Mpreg (boyxboy)
    17.8K 2.7K 21

    | Persian translation | "اوه ددی، کاش میتونستم همین الان ببوسمت" هری با ناله گفت. "منم همینو میخاستم بیبی بوی"لویی جواب داد. داستانی که لویی خوانندست و هری ی مدل معروفه و البته بیبیِ لویی. writer: @Usingtabeletslarry

    Mature
  • Unbelievers (L.S)
    23.8K 5K 24

    لویی داره اخرین سال از کالج رو میگذرونه و قصد داره امسال رو به بهترین شکل ممکن تموم کنه. ولی اون علاوه بر یه جفت کفش ورزشیش، ذهن پر از تیکه و طعنه ش و دوست صمیمی دلقکش، یه خانواده پیچیده، یه آینده نا معلوم و از همه بدتر یه دشمن فنا ناپذیر داره که زندگیش و جهنم کردن. البته اینکه یه جایی تبدیل به دشمن های 'با منفعت' بش...

    Mature
  • Escape The Stars | Larry
    15.5K 214 6

    فرار ستارگان - کیهان. "سرت رو از پنجره بیرون ببر و با من به آسمان بالای سرت نگاه کن؛ همه‌ی اون ستاره هایی که حالا از وجودشون حیرت زده میشی دیگه وجود ندارن، چون تو داری به گذشته نگاه میکنی." شروع: ١٣٩٩/٤ پایان: - متأسفم بابت دیر آپدیت کردن.

    Mature
  • Mr taster [Larry.Stylinson]
    52.1K 11.9K 23

    [{کامل شده}] برای این که تو مسابقه بزرگ آشپزی ایتالیا شرکت کنی نیاز داری یه سر آشپز موفق تمام فوت و فن پاستا پختن رو بهت یاد بده و چه سر آشپزی میتونه بهتر از لویی تو یک ماه از هری یه ستاره برای آشپزی ایتالیا بسازه؟؟ Lou, top Happy ending °°^^{Cover by notoriouse} °°^^ تاریخ شروع : 22 اسفند هزار و سیصد و نود و نه. 1...

    Completed  
  • I killed someone for you [L.S]
    2.6K 620 22

    - من از ارتفاع میترسم اما چون دیوانه وار عاشقتم هر روز بخاطر تو این سقوط رو تجربه میکنم . [Completed] #sad 10

    Completed  
  • Flames [L.S]
    26.7K 5.3K 42

    "یادته چی بهت گفتم؟ شعله ها...یا گرم میکنن ، یا همه چیز رو برای همیشه ، تبدیل به خاکستر! حالا...بهم بگو! چرا جفتمون رو سوزوندی؟"...

    Completed   Mature
  • • THΞ WINDOWS |L.S|
    11.1K 2.6K 24

    ❧ Larry Stylinson 🌱 •ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ• - فقط یه لمس کوچیک لازمه تا اشک هاش رو دیوانه وار شلیک کنه! چه برسه به دستهایی که احاطش کرده بودن.. انگار تنها چیزی که واقعا نیاز داشت همین بود! همین گوی کوچیکی که هیچ چیزی غیر از خودشون و احساساتی که جریان داشت توش نفوذ نمیکرد.. و چی میشد اگه این تنها چیزی باشه که میخواست تا ا...

    Completed  
  • Game Or Love?|Larry
    66.9K 10.3K 37

    [ C o m p l e t e ] چه اتفاقی ميوفته،وقتي لويی تاملينسون مغرور توي نوجووني زخم عميقی روی قلب يه پسر بچه ی عاشق ايجاد ميكنه و ده سال بعد با همـون پسر روبرو ميشه؟ ⚠️ Mpreg ⚠️ 📌تمامی نوشته ها تراوشات خیالی ذهن نویسنده میباشد و هیچگونه شباهتی با اشخاص در واقعیت ندارد❗️

    Completed  
  • Let Me Show You How To Love Yourself [L.S|Z.M]
    24.5K 5.8K 41

    •| Completed |• [Persian Translation] هری استایلز به همراه زین و لیام توی آپارتمانی در لندن زندگی می کنه. لویی پسر جذاب و شجاعیه که شغلش مجله نویسی هست و از همون اول که به واحد توی راهروی مقابل خونه هری نقل مکان می کنه، از هری خوشش میاد. البته که هری هم از لویی خوشش میاد اما اون مشکلاتی داره و باید اون ها رو حل کنه قب...

    Completed   Mature
  • Cherry Wine {l.s.}
    254K 9.1K 33

    "open hand or closed fist would be fine" or the au where Harry used to be abused and Louis is his neighbor.

  • A year with you [Larry Stylinson]
    752 181 9

    تو اولین سالگرد هری و لویی، هدیه ی لویی کلکسیونی از تک تک ماه هایی ست که با هم گذروندن. از ماجراجویی های دیوانه وارشون، تا دعواهای از سر حسودی، تا دوست دارم گفتن هاشون تا خوابیدن با هم...... لویی همه شون رو نوشته. All rights reserve to @larrywank

  • To fill a coffin with a butterfly | L.S
    455 106 4

    "سلام... من می‌خوام گم شدن یه نفر رو گزارش کنم." مرد ریز اندام گفت و روی صندلی آهنی تاشو رنگ پریده‌ای که رو به روی میز معاون کلانتر بود نشست. "اون شخص چه نسبتی باهاتون داره؟" معاون بی حوصله و بدون اینکه سرش رو از برگه‌های رو به روش بالا بیاره پرسید. "بهترین دوستم..." صدای مرد ریز اندام توی دفتر کوچیک پیچید و انعکاسش ب...

  • The Mind Games | L.S
    20.1K 4.5K 26

    •| Completed |• [Persian Translation] نایل و هری بهترین دوستای همدیگه هستن و هری یک ساله که روی برادر ناتنی نایل، یعنی لویی، کراش داره و در طرف دیگه لویی از هری خوشش میاد اما اون از کام اوت کردن و حرف های مردم می ترسه. اما آیا لویی میتونه با ترسش مقابله کنه؟ Writer: @mychemicooll

    Completed   Mature
  • Bodyguard
    90.7K 14.5K 48

    [COMPLETED] 💣"بادیگارد" یعنی محافظ شخصی، کسی که وظیفه داره از جونت محافظت کنه. 💥حالا چی می‌شه اگه وظیفه‌شناسی جاش رو به احساسات بده؟ 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈بادیگارد≈ 〽شیپ: لری/ لویی تاپ 〽وضعیت آپ: تکمیل شده 〽ژانر:عاشقانه،درام،هیجان انگیز، تریلر، مولتی فندوم 〽نویسنده:melorin_stylinson ...

    Completed  
  • His Eyes...
    3.7K 747 7

    [COMPLETED] فکر می‌کنم وظیفه سوگواری برای کسانی که مردن اما کسی رو ندارن تا براشون سوگواری کنه هر روز به عهدهٔ یه نفر می‌افته، به همین خاطر بعضی وقت‌ها آدم بی‌دلیل غمگین می‌شه. 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔻🔺🔻 ≈چشم‌هایش...≈ 〽شیپ: لری/ هری تاپ 〽وضعیت آپ: تکمیل شده 〽ژانر: درام، عاشقانه، کلاسیک 〽نویسنده:melorin_sty...

    Completed  
  • ⚜️ SKELETONES ⚜️[L.S|Z.M]
    27.2K 3.1K 15

    - ما باید هرجور شده پیداش کنیم...به هر قیمتی که شده! من هرگز خانوادمو دست اون حرومزاده ها نمیسپارم... • دارای محتوای خشن، اکشن و هیجانی • • Completed • Written by : Cnstylinson

    Completed  
  • HURRICANE •L.S•
    5.7K 1.1K 10

    تنها چیزیکه میدونم اینه! اون یه طوفان بزرگه... یه نابودگر عظیم... -M.Preg- •دارای محتوای تاریخی • احساسی • خرق عادت • •Short Emotional Story• Written by:@Cnstylinson

  • ᴛʜᴇ ʟᴀsᴛ ʜᴜᴍᴀɴ {ʟ.s}
    91.4K 20K 95

    پروژه ی kx1 , پروژه ای که خیلیا منتظر رونمایی شدن ازش هستن اما چی میشه اگر همه چیز از کنترل خارج شه؟ rojii_tommo🌻 1 in fanfiction🖇 1 in harrytop🖇 1 in larrystylinson🖇

    Completed  
  • I Found You (mpreg)
    176K 6.1K 44

    Louis finds a Distressed hybrid alone in an abandoned home with his young son who was just shot by his father's gang. What happens when Louis allows Harry and his little boy live with his young daughter and himself?

    Completed  
  • granulated glass [L.S]
    3.3K 639 6

    ❌چند ماه آپ نخواهد شد❌ - تو، هریتِ از آسمون افتاده، حواستو جمع کن چون از این به بعد مـــــــن دشمن توئم. لویی هریت رو توی بغلش می‌گیره و تن داغ و کوچولوش رو به خودش فشرده جیغش رو با بوسیدن لب‌هاش خفه می‌کنه. - دیگه نبینم کس دیگه‌ای رو نگا کنیا، مسخره‌ی لوسِ زر زرو.

    Mature
  • Punishment of love [L.S]
    6.1K 1.5K 33

    - من همه چیو نابود کردم... دریامو از دست دادم... آرامشمو از دست دادم... من "ما" رو نابود کردم... حالا چجوری باید ادامه بدم...؟ چجوری باید بدون اون ادامه بدم...؟ با دستای خودم تنها رنگی که تو زندگیم بود و پاک کردم... از خودم دورش کردم... بازم ترسو بودم... بازم احمق بودم... مثل همیشه...

    Mature
  • 𝒔𝒕𝒖𝒑𝒊𝒅𝒔 ✫ 𝑳.𝒔 𝒁.𝒎 [completed]
    21.4K 4.9K 30

    #1 : larry Cover credit by : @writter_in_purple _ازش فاصله بگیر درازِ تخمی! +کوتوله جهش یافته بهتره دستت رو بکشی! ×××× _تو مجبورم کردی انتخاب کنم! +و تو من رو انتخاب نکردی! ×××× فان، مارول، دی سی.

  • Human » Larry (Persian Translation)
    22.7K 3.9K 12

    "من از بوسیدن هری خوشم میاد."

    Completed  
  • Monstrum (Persian Translation)
    4K 953 7

    *Under Editing* تمام 17 سال زندگیش، لویی تاملینسون فکر می‌کرد که یه زندگی معمولی مثل بقیه داره. اون به عنوان یه پرنس زندگی کرد، و مشخصا انتظار داشت پادشاه بعدی بشه. اما شب تولد 18 سالگیش، لویی متوجه شد زندگیش ساده نبود (و دیگه هیچوقت هم یه زندگی عادی حساب نمیشد) وقتی توسط پادشاه اهریمن از خانواده‌ش جدا شد. لویی سریعا...

    Mature
  • Close My Eyes || [L.S]
    2.1K 363 12

    Our eyes are trying so hard to understand the moment ---------- مردم عادی با باز کردن چشم ها رو به دنیا و اطرافیانشون از حقیقت زندگی آگاه میشن ، اما من وقتی که چشم هام رو میبستم حقیقت تو برام آشکار میشد

  • Sweet but Psycho (L & H)
    4.3K 657 7

    هرچند پررنگ‌ترین نماد پاکی و بی‌گناهیه، در راهپیمایی قدیس‌ها جایی نداره چون تنها گناه‌ در ذهنش هک شده. ~Sweet But Psycho جایی که هری سربازرس خبره‌ی اسکاتلندیارده و لویی.. چی میشه در مورد اون پسر گفت؟!

  • taming mr.Tomlinson (Persian translate)
    1.7K 282 4

    هری و لویی معلم دبیرستانن و بعضی وقتا حتی بیشتر از دانش آموزاشون بچگونه رفتار میکنن کرم ریختن های همیشگی شون و سر و کله زدن های متوقف نشدنیشون ممکنه اونا روبه جایی برسونه که اونا هیچوقت انتظارشو نداشتن

  • Calendar! |L.S|
    29.6K 5.8K 17

    جایی که لویی به طور یواشکی، عاشق یکی از هم کلاسی هاشه. و از روزی که اون رو برای اولین بار دیده، روز های سپری شده ی روی روزشمارش رو با خودکار سبز رنگ خط می‌زنه. ______ -دوستت دارم لو. آوای خارج شدن این سه تا کلمه از بین بوسیدنی ترین عضو صورتت، باعث میشه احساس کنم ضربان قلبم زیر سرِ تو در حال اوج گرفتنه. حتی اگه در ای...

    Completed  
  • Petrichor/ L.S
    14.9K 2.6K 20

    [COMPLETED] بوی مرا بشنو و بر کویر قلب من، ببار. پنج اکتبر دو هزار و نوزده تا نه مارچ دو هزار و بیست.

    Completed   Mature
  • 1950 ~ A 20th century LS story
    566 96 5

    او فریاد زد: عشق! اسلحه‌ها پژواک صدایش را به سمت او شلیک کردند. ~~~~ زمانه بی‌رحم است و انسان‌ها بی‌رحم‌تر از آن. در میانهٔ قرن بیستم و در این آشفته بازار بی‌رحمان، چه بر سر هری استایلز و عشقی که در سینه می‌پروراند آمد؟