Iranians be like
Of the Iranians, for the Iranians , by an iranian. Don't read this book if you don't have any janbe. And if you have matni chizi,dm me I'll put it with your own name. ˹Highest Ranking: #1 in Humor ˺
Of the Iranians, for the Iranians , by an iranian. Don't read this book if you don't have any janbe. And if you have matni chizi,dm me I'll put it with your own name. ˹Highest Ranking: #1 in Humor ˺
نثرِ داستان منظومِ ناظر و منظور اثر وحشی بافقی ناظر و منظور درباره عشق بین پسر شاه منظور و پسر وزیر ناظره. Best rank: #5 in romance
کرگدن پرسید : عاشق یعنی چی ؟ دم جنبانک گفت : یعنی کسی که قلبش از چشمهایش میچکد ...
"think I got my self in trouble, so I fill the bath with bubbles." WARNING: CONTAINS TRIGGERING SCENES, SUICIDE AND LANGUAGE. book 1 in the suicide series;
بچه ی من یه کلونه. کلون پارک چانیول... من میتونستم یه دختر ساده باشم اما نیستم. من خودم زندگی سخت رو انتخاب کردم و حالا باید تاوانش رو پس بدم... Warning : R rated episodes : 4th Y 5th Y 8th Y Highest 🏅 #1 on Chanyeol
«امپراتوریِ هیچ» -«تو فکر کردی کی هستی بدبخت؟ یه قهرمان؟ قهرمانها یا پا به توپ دارن، یا دست به میکروفون یا چشم به دوربین! قهرمانهایی از جنس تو هیچی نیستن! تو تبدیل میشی به نیم خط توی کتاب تاریخ دبستان!» -«برام مهم نیست کسی اسمم رو به خاطر نیاره. همین که بدونم یه قطره از یه دریا بودم نه یه مرداب، برام بسه...» A Harr...
شماره ی ناشناس: دوستت دارم. هری:باشه. شماره ی ناشناس:عزیزم فکر کردم تو هم دوستم داری. هری:باشه منم دوست دارم عجیب غریب. شماره ی ناشناس:وات د فاز نایل این بازی رو بس کن هری:تو کی هستی؟ شماره ی ناشناس: وایسا ببینم..تو کی هستی؟ هری:من هریم و تو؟ شماره ی ناشناس:اوه ببخشید رفیق شماره ی اشتباهی بود. ---- وقتی لویی موقع اس...
^_^ Hey there Everyone this is Parnia from Fictionkorea.tk داستان رو شاید خونده باشین... ازین به بعد سعی میکنم اینجا هم آپ کنم تا بچه ها همه جوره بتونن داستان رو دنبال کنن داستان درباره ی رقصه! از نوع باله... کای خب میدونین تو کار باله بوده از بچگی و توی این داستان هم آرزوش باله ست و یه سری مشکلا تو زندگیش داره... ام...
هری يه سياره نداشت. چيزی که اون داشت يه کهکشان ناشناخته بود:) [Dedicated to all the broken girls in the whole wide world:")]
تنها چيزى كه در موردش مى دونست شكل كتونى هاش بود. كانورس هاى پر زرق و برق و صورتى. Translated by: @kimiyamd Copyright © 2016 Howmiatranslates
٨ دليل براى گريه نكردن. توجه:براى كسانى كه ناراحتى ندارند پيشنهاد نميشود.
لوهان تو جذابترین و باحال ترین گروه مدرسس،و سهون تازه واردی که از روز اول همه توجه هارو جلب کرده ومشکل به وجود آورده. تلاش لوهان برای به چنگ آوردن سهون میتونه موفقیت آمیز باشه؟ تو این راه باید چه چیزایی رو از دست بده؟؟ ᯽᯽᯽ زوج: هونهان ژانر: مدرسهای، عاشقانه وضعیت: تکمیل شده✅ *اصل فیک به زبان استانبولی بوده و اجاز...
«آزادی گناه» من یک انسان آزادم! من اجازه دارم تمام قوانین انسانیت رو درهم بشکنم... از مخالفانم بهرهکشی کنم... هر کس سر راهم بایسته رو بکشم... اعتقاداتی که از نظر خودم غلطه رو نابود کنم... چون من یک انسان آزادم! A Harry Styles Fanfiction
«طبقهی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سالها... خاطرات کمکم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد میآرم. شب و روزها میگذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهرهی یه دختر جوان رو توی چارچوب در...
[first book in the 'sad' series] highest ranking: #8 on short story (omg what. thank u so much. this means a lot. i love you xx) note: if you don't read girlxgirl stories and you don't like them, then don't read this. you don't need to hate (: all rights reserved. © calumisnotasian (2015)
«احمقها» من معمار نیستم ولی میدونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمیتونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت دهها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفهی این و اون سرک میکشم : ) A Zayn Malik Fanfiction