Back To Life (ZAYN)
+چرا زندگی انقدر مزخرفه؟ -نمیدونم درباره ی چی حرف میزنی، خیلی وقته زندگی نمیکنم! • زمستان فرا میرسد و با سرمای سوزناک خویش راه چاره ای برای پناه گرفتن را زمزمه ی بادها میکند..باید پناهگاهی ساخت •
+چرا زندگی انقدر مزخرفه؟ -نمیدونم درباره ی چی حرف میزنی، خیلی وقته زندگی نمیکنم! • زمستان فرا میرسد و با سرمای سوزناک خویش راه چاره ای برای پناه گرفتن را زمزمه ی بادها میکند..باید پناهگاهی ساخت •
زیر دست قاتل هزار چهره و ناشناس تقلا برای زنده ماندن میکرد اشک برای نفس کشیدن و منصرف کردن اون از مرگش میریخت... اما قربانی نمیدونست ک اون تنها کسی نیست در بین دستان او تقلا زنده ماندن کرده! اون هم همانند قربانی های دیگر..... صدای شلیک منظم سه گلوله پیچید.... مثلث خونی با شلیک گلوله ها روی بدن قربانی حک شده بود. یک...
چطور ممکنه زندگی که از هر لحاظی بی نقصه و سال ها برای ساختنش تلاش کردی توی یک لحظه نابود بشه؟ توی یک تصمیم...یک اشتباه! [Sexual content +18]
فقط ادامه بده و هیچ اهمیتی نده که بقیه چی میگن و چی فکر میکنن هر کاری میکنی فقط بخاطر خودت بکن این که یکبار سقوط کردی به معنی این نیست که قراره دوباره شکست بخوری تو دختر گم شده ای این موقعیه که سکوت, زیادی پر سر و صدا میشه ••••••••••••••••••••• کتاب نوشته خودمه خوشحال میشم اگه حمایتم کنین
*ZAYN MALIK (AU) STORY* "از اول نباید وارد این بازی میشدی تیانا." "مهم نیست آخرش چی میشه، برد یا باخت فرقی نداره. کنار همیم و فعلا همین مهمه."
- اوه تو... ازم خوشت نمیاد هنوز؟ عیبی نداره شاید... شاید به اندازه کافی برات گل نیاوردم که... که بخای دوسم داشته باشی... عـ- عیب نداره من... فردا برات... رز سفید میارم، اونا... خوشگلن قـ- قول میدم بعدش... حس بهتری میگیری با لحن دست و پا شکستش گفت درحالیکه لبخند نسبتا تلخی رو لبش بود. دستشو تو موهاش کشید و عقب زدشون: ...
شاید با انتخاب تو بزرگترین اشتباه زندگیمو مرتکب بشم ولی برام مهم نیست.من دیگه نمیتونم جلوی قلبم رو بگیرم و فراموشت کنم.تو انتخاب قلب منی!
امیلی بعد از ۷ سال پسری رو ملاقات میکنه که همبازی بچگیاش بوده! اما اون پسر تغییر کرده ! نه یه تغییر کوچیک ! تغییری که باعث شده زندگی اون خراب بشه ! fanfiction about zayn malik
فكر كردم از اين جهنمى كه توشم خلاص شدم اما حالا دوباره توى يه جهنم ديگه دارم ميسوزم...
شخصیت ها: زین نایل هری لویی لیام (در داستان شخصیت هایی اضافه میشن) این یک ف.ف طنز هست از زندگی پسرا از جاهایی ک میرن حرفایی ک بهم میزنن و... اگه می خوای از خنده منفجر شی بیا این جا 😉 پشیمون نمیشین❤️.
تنهام بزار -نه به این زودی عزیزم تا قبل از این تمام این قدرت ها در گوشه های جهان پنهانی زندگی میکردن حتی خودشون هم همو نمیشناختن اما حالا سرنوشت اونارو مجبور کرده برای زنده موندن همو بکشن اما شاید عشق همه چیو عوض کنه اما به این سادگیا نیست
این داستان درباره دو تا دختره که تازه خواننده شدن و توی یه ماجرا با وان دایرکشن آشنا میشن و اتفاقاتی بینشون میافته... *در حسرت آغوش تو*
" رگه هاى بنفش چشمات منو ياد بنفشه ميندازه ، انگار چشمات مخلوطى از بنفشه هاى زيبا و اقيانوس زلال و آبيه ؛ مثل بنفشه زيبا و ظريفى ، اما در كنار اون مثل اقيانوس سرد و غير قابل پيشبينى اى..." ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ | بنفشه ها | | آسمون |
هر کس توی زندگیش یک سری اشتباهاتی داره ...🥀🕸 و بعضی از اون ها میتونن سرنوشتش رو به کلی تغییر بدن !! و بزرگ ترین اشتباهی من عاشق اون شدن بود... من عاشق زین مالیک شدم .. قاتلی شدم که با تمام "گناهکار" بودنش... " بی گناه " بود 🍾
پروانه ها اون پروانه ها همجا هستن ازشون متنفرم تنها راه خلاصی ازین کابوس باز کردن چشمامه. وقتی شیش ساله داشتم شاهد قتل و کشته شدن اعضای خانوادم بودم... میتونم بیاد بیارم اون شب رو ...قرمزی خون رو...لحظه ای که زیر میز بزرگ چوبی پنهان شده و زانوهامو تویه شکمم جم کرده بودم و از گوشه ی پارچه ی براق سفیدی که مامانم با عشق...
"الا... الهه شب های من... عطرتنت... چشمایه درخشانت... واون صورت معصومت همه اینها میتونه منو دیوونه تراز قبل بکنه..."
یه دختر هفده ساله که وارد یه دبیرستان جدید میشه،"افراد جدید و اتفاقای عجیب غریب" اون زندگی آرومی داره و عشق هم به همین آسونی و بی پروایی وارد دنیای جذاب اون میشه... Zayn Malik Fanfiction Written by Iamnotshadi
فردای من گذشته زندگیمه که همیشه با سکس و شامپاین به پایان میرسه . بعد از تو معنی عشق همراهت چندین متر داخل خاک دفن شد و من... من شدم تیلور هیل سو استفاده گر ترین هرزه، توی این دنیای خاکی منتظرم باشید...
وقتی پرستار یه بیمار روانی باشی حتی عشق جور دیگه ای وارد زندگیت میشه +18 _داستان کاملا متفاوت هست پس آدم های متفاوت این داستان رو انتخاب میکنن، شما جزو شون هستی؟
من برای تاج و تخت... دنیای پر زرق و برق این سلطنت ساخته نشدم. من ساخته شدم...برای چیزی فراتر از دنیای بیرون... #Haryystyles #dirty #fun #barbarapalvin #niallhoran #royal #princess #amorous #1d #oned #onedirection
Patient 119 (BOOK 2) [Sexual Content] " تو كجا بودي وقتي من تنها بودم و اونقدر گريه ميكردم تا خوابم مي برد؟! تيلور رو به فاك ميدادي ... آره تو فقط همين كارو مي كردي."
مرسی که این داستان رو واسه خوندن انتخاب کردین :) COPYRIGHT © @LadyMidnightStories Zayn Malik FanFiction
"دكتر استايلز توي اتاق معاينه منتظرتون هستن" Warning ⚠️ Sexual Content * پارت ١٣ به بعد اينجا آپ ميشه * پارت هاي قبلي رو در اينجا بخونيد : http://my.w.tt/UiNb/oN48j5XRBD * يا به اين آيدي بريد : @kimnem
دلتنگي هميشه براي كسي نيست كه كنارت نيست. گاهي وقتا دلتنگي براي كسيه كه كنارت هست، اما حواسش بهت نيست.
عشق میتونه یک اشتباه باشه یا یک حقیقت دربند گناه.♡عشق میتونه تکرار بشه و عشق قدیمی رو تصحیح کنه یا اثباتی باشه برای درست بودنش ☆¡¿
سعی کردم زندگی عادیای برای خانوادهام بسازم.. ولی تمام تلاشهام به بنبست خورد! نمیتونستم جلوی صدایی رو بگیرم که از درونم زمزمه میکرد: «تو هم یکی از مایی!» Zayn Malik FanFiction Copyright © 2017 Dark Angel Started: October 23, 2017
وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض میشد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.
"اقای استایلز،این اشتباهه" "هییششش،تو منو دَدی صدا می کنی بیبی گِرل" [Sexual content]