Select All
  • Delirium[L.S]
    9.5K 1.3K 26

    جام ها خالي...پر از تلخي هوشياري در قهقراي تلخند ...مغروق رقصان در ساحل ...جام شراب هستيِ مملو از نيستي...بي قراري عاجزانه براي عطر ساغر ... با طمأنينه تر از شبح اپرا براي هم آغوشي با تابوت ...ساقي منجي تر از تلالو زمرد انگشتر معبود ... با خوني به قرمزي صليب مسيح...ساقي مصلوب... Cover by @gisustylinson 💚💙🥀

  • Doom [Larry Stylinson]
    4K 516 11

    تو دنیایی که واست ناشناخته س، باید منتظر هر چیزی باشی! حتی محکومیت بی گناه به حکم مجازات.

  • Everything Has Changed
    3.2K 464 11

    *هر شب میبوسمش... #zouis #larry

  • Truth or courage
    28.5K 3.2K 31

    _گفت : جرأت یا حقیقت؟ +گفتم : مگه فرقی هم داره؟ _گفت : نه +گفتم : حقیقت؟ _گفت : دوسم داری؟ +گفتم : میشه جرأت رو انتخاب کنم؟ _گفت: باشه، جرأت! توو چشام زل بزن... "Cover by :IWontBeThe One

  • Baby Boy . PersianTranslate (L.s)
    126K 9.9K 42

    "ددی ...همون *پت نیمِ جنسی نیست؟" "اگه تو بخوای میتونه باشه"

    Mature
  • my little blue[L.S/completed]
    19.4K 3.5K 22

    تموم چیزی ک لویی بهش فکر میکرد ی پسر سفید با بال های کوچیک آبی بود! اون همیشه اونو زیر نظر میگرفت و برق بالهای پولکیش و زیر نور خورشید تحسین میکرد! BY:ARSHIYA Louis top

    Completed  
  • Don't leave me
    628 69 4

    هیچ فکرشو نمیکردم نفس کشیدن انقد سخت باشه. + کمکم میکنی؟! اون چشماشو روی هم میذاره و بعد یه فشار کوچیک که انگار یه شاپرکو بین پلکاش لمس کرده اونارو از هم باز میکنه... : باتو!

  • Raising Harry [L.S ][ Persian Translation ]
    17.6K 2.3K 8

    "گاهی نیمه ی گمشده ی شما همون شخصیه که کل زندگيتون میشناسیدش" هری از وقتی بچه بود، توسط جی به سرپرستی گرفته شد و لویی برادر بزرگه ی جدیدش شده بود. درباره زندگیشون بخونین همونطور که اونها بزرگتر و عاقلتر میشن. درباره لویی و مادرش که هری رو بزرگ میکنن بخونین. written by @Harrysvelvetybumhole

  • *Ghost*{L.S}
    6.8K 615 30

    +تو منو نمیشناسی -چرا..چرا خوب میشناسمت..تو لویی..لویی تاملینسون که عاشق رنگ ..رنگ سبز چشمای م.. +:خفه شووو ..

  • EXPERIMENT (L.s)
    322K 45.3K 75

    تنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#

  • Forever in your memory | L.S - AU
    91.8K 13.4K 30

    ' همیشه در خاطر تو ' " و همینه ، عشق همینه . در عین پیچیدگی به سادگی گفتن یک جمله ی صادقانست " هر چیزی که مال منه مال توعه تا برای خودت بکنیش " نویسنده : ____Marry@ - فن فیکشن لری استایلینسون - کامل شده آغاز : تابستان ۱۳۹۶ پایان : بهار ۱۳۹۷

    Completed  
  • |Larry Stylinson|
    46.1K 6.8K 58

    اینجا هیچ وهم ، خیال یا افسانه ای نیست.. اینجا همه چیز شیرین و قابل لمسه..! درست مثل یه فلش بک به خاطرات خوب قدیمی:)

  • Beautiful Teragedy (L.S)
    12.7K 1.3K 18

    لویی پسر خیلی خوبیه . نوشیدنی نمی خوره ، فحش نمیده و محافظه کارانه لباس میپوشه . اون فکر میکنه اینجوری میتونه از گذشته ی تاریکش فرار کنه . گذشته ی که به خاطرش ، همراه بهترین دوستش زین، به ایسترن امده تا یه شروع تازه داشته باشه . لویی فقط یه هدفداره : دوری کردن از دردسر . هری استایلز ، خود دردسره ...پسر بد دانشگاه . یه...

  • 28
    3.8K 610 8

    لویی پسری بیست ساله است که از بدو تولد در یک محیط کاملا تحت کنترل زیر نظر سازمان اطلاعاتی کشور بریتانیا بزرگ شده . در نوزده سالگی پدر لویی بخاطر خیانت به این سازمان اعدام و پسرش یعنی لویی بازداشت میشه .. بازداشتی که همراه با شکنجه های روحی بوده و ... هری استایلز روانپزشک بیست و پنج ساله قراره به صورتی لویی رو از شرای...

  • MoonOff [L.S]
    69.8K 8.6K 46

    نمیدونم کی و چطور•تمامِ روح و جسمم فقط و فقط مال اون شد•که خودم هم نفهمیدم. «لری استایلینسون»

  • battle with devils(lord Edvard Stylse)larry
    5.3K 816 22

    نبرد با شیاطین 1

  • Behind Closed Doors [Persian Translation. Completed]
    16.9K 2.2K 19

    هری در هم شکسته! . . . . . لویی هیچ حس مسئولیتی نسبت به هری نداره! Highest rank #1 Thanks depressed smolders bean for your permission<3

    Completed  
  • Just Hold On(completed)
    441K 50.8K 60

    Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤

    Completed  
  • Sharp Grey
    9.6K 1.1K 23

    اشتباهات ما،مثل زمين خوردن مي مونن،گاهي ما خودمون زمين ميخوريم و گاهي ديگران ما رو با اشتباهاتشون زمين مي زنن؛اما حالت سومي هم وجود داره،حالتي كه ما خودمون اشتباه مي كنيم تا زمين بخوريم! لويي دوبار توي زندگيش اشتباه كرد؛اولين بار يكي ديگه رو زمين زد،اولين اشتباهش نابودش كرد ولي دومين اشتباهش اونو از نو ساخت،با اين تفا...

  • CLOWN ( larry stylinson )
    8.8K 1.3K 18

    - دلقکا ادمایه جالبین - تو اینطوری فکر میکنی ؟؟ اوهوم - - خب پس بزار یه حقیقتی رو در موردشون بهت بگم ... وقتی همه دارن به کارای بامزشون میخندن و خوشحالی میکنن اونا دارن به رازایی فکر میکنن که شبا مانع از به خواب رفتنشون میشه - پس داری میگی تو یه رازایی داری ، هوم ؟؟ - اره شاید شایدم ... یه داستان داس تان ؟؟ چه جور...

  • Other
    1.2K 179 7

    همیشه همه چیز اونطور که ما میخوایم پیش نمیره ولی خب انگار بیشتر وقتا شانس یاره

  • PAYBACK TO SCIENCE[NEW][L.S]
    500 46 2

    نامیرا کردن انسان غیرممکنه اما نه زمانی که جهان چند دانشمند بی حدومرزو دیوونه رو درون خودش خلق کرد و سرنوشت اونها رو رقم زد.. دانشمندان سده ی سوم هزاره ی دوم. کسانی که بدون خواسته ی خودشون دنیارو متحول میکنن و نسل جدیدی از انسان رو به اون میبخشن.. و حتی خودشون جزو اونها میشن..؟ اما هرچیزی یه بهایی داره و هرپدیده ای نی...

  • vampire of UK (L.S)
    46.1K 6.3K 86

    کی میدونه ؟؟؟ ... فاصله بی تفاوت بودن تا وابستگی و دوست داشتن فقط یه خط باریکه ... اونا وابسته شدن ... همدیگرو دوست داشتن ... انسان و خون اشام ..... قانون مرگ رو نادیده گرفتن ... بهش اهمیتی ندادن ... اهمیتی ندادن به چیزی که بین عشقشون فاصله مینداخت ... انجامش دادن ... حالا اونا عاشق بودن ... خون اشام در برابر خو...

    Mature
  • Boys Divisional School Of Manners - Persian Translation
    164K 15.4K 46

    هدف از یه مدرسه ادب و تربیت چه کوفتی می‌تونه باشه؟! چیزی که من توقع داشتم نبود! اینو باید بگم! اساساً یه فیک BDSM. شامل لری/نیام/زیام/زاستین/. تمامی حقوق متعلق به boybands77@ هستش. این کار با دریافت « اجازه » داره ترجمه میشه!! all rights reserved to @boybands77

    Mature
  • توضیحات
    617 60 4

    سلام اسم من طراوته و از 21 شهریور 1393 روز جمعه ساعت 9 شب دایرکشنرم از بچگی داستان مینویسم و از پاییز فن فیک و همه ی داستان هام همراه با کاوره فیلم و عکسه. داستانی که واستون میذارم اسمش (هم خون) هستش که شخصیت های برجستش هری و لویی هستن. خون آشام و گرگینه ایه اما ترسناک نیست همه ی پسرا توش حضور دارن. چند تا نکته ر...

    Mature
  • my angel
    8.3K 1.5K 6

    تو دنیای سیاه و سفید یه پسر فلج یه پسر با صدایی به رنگ سبز پیداش میشه و میشه فرشته ی اون پسر فلج

  • The Leon (Larry stylinson)
    2K 166 6

    استایلز ،یه مرد ناامید ۲۷ساله،بخاطر اینکه عاشق یه زن عوضی بود ولی اون زن هرزه اونو به یه تیکه اشغال تبدیل کرد،به لندن رفت،برای اینکه پول در بیاره ادمای عوضی رو میکشت،ولی کم کم این کار رو،یه وظیفه میدونست،وظیفه ای در مقابل دنیا که به اندازه سهم و توان خودش،دنیا رو از یه سری کثافت پاک کنه و اون یه فرد وظیفه شناس بود.

  • The prince and the pauper (L.S)
    21.6K 2.9K 22

    "دوستت دارم هری!" "م..منم همینط..." "اوه عالیه!عشق بین یه گدا و یه شاهزاده؟..."

  • Dangerous love (L.S)
    2.7K 352 4

    "بکشش هز" هری با دستای لرزونش تفنگ رو سمت لویی نشونه گرفت... "منتظر چی هستی؟!" "م..من،نمیتونم..." "وات د فاک؟چرا؟!" "چون من،من...من دوسش دارم!؟"

  • DANTE L.S
    3.3K 387 5

    لويى يكى از مشهورترين طراح هاى كلاه توى دنياست........... ولى اونقدر خنگ هست كه نتونه يه كارمند درست حسابى پيدا كنه.......... و درست زمانى كه اون بيشترين احتياج رو به كارمند داره سر و كله ى يه پسر جوون و خوشتيپ پيدا ميشه كه قصدش يه چيزى خيلى بيشتر از كارمند بودن بوده..........