Little Man (L.S)
یه خواب طولانی . . . و وقتی بیدار میشی همه چی عوض شده !!
توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.
این داستان شامل نوشته های جنسی، استفاده از الکل و خودآزاری میشه. اگر اذیت میشید، من خیلی جدی بهتون پیشنهاد میکنم که یه داستان دیگه بخونید. لویی تاملینسون همیشه باور داشت یا مجبور بود باور کنه که استریته. ولی وقتی که یه پسر چشم سبز به اسم هری استایلز شمارشو براش میزاره، هیچ نظری درمورد اینکه زندگیش چطوری تغییر میکنه ند...
ازینکه گی ام معذرت میخوام، لویی. -دوست صمیمیت، هری. Larry Stylinson AU
اردوی تابستانی! لویی باخودش فکرمیکرد از خونهای که براش حکم جهنم رو داره دور شدن ازش بهتره!!ولی چه اتفاقی میوفته که پشیمون میشه و تنها آرزوش برگشتن به همون جهنمه!!! Warning:Self harm and mentions of rape. if these attend you please don't read it.
دقیقا موقعی که داشتم بهش اعتماد میکردم بهم ضربه زد همون روزی که توی خونه، زیر بارون دیدمش از همون موقع بهش شک کردم همون روزی که اون فلش هری استایلز رو کشید به خونه ی ما
به دنیا خوش اومدی ، رویا پردازی رو متوقف کن ، قصه ی تو از همین الان شروع میشه ، مراقب باش کتونی هات گلی نشن. [this story contains mature content , read it on your own risk] ...................................................................................... سیلویا بخاطر تجربه های خانوادگی وابستگی رو دلیل تمام مشکلات...
تنها سرگرميش گذروندن زندگيش بود.اون توى وضعيتى بزرگ شده بود که به جز گذران زندگيش چيزى ياد نگرفته بود.هيچوقت هيچ احساسى به دنياى اطرافش نداشت ولى شايد اين فقط به اين دليل بود که دنيا هم واسش احساسى خرج نکرده بود. اون نميتونست قبول کنه ولى واقعيت زندگيش ايجاب ميکرد با احساسش کنار بياد. اون با چنگ و دندون بفکر نجات زندگ...
لویی پسر ساده روستایی که با هزار امید برای ادامه تحصیل به شهر میاد و به بهترین دانشگاه شهر دعوت میشه اما هری!کسیه که فقط برای اثبات شخصیت خودش به دوستاش لویی رو بازی میده!
همه چى از اونجا شروع ميشه كه لويى اشتباهى وارد يه كافه ميشه.......... ولى خب كى ميدونست كه پشت در هاى اون كافه دقيقا چى ميگذره...؟؟؟؟
تو دلم به قیافه ی مظلوم لویی خندیدم.اون هنوز مردد بود.با این حال دهنش رو باز کرد و من یه قطره از محلول تو دهنش ریختم +دوربین گوشیت رو روی تخت تنظیم کن. دستور دادن به لویی یه چیز واقعا جدید و عجیبیه برام.اون از تو کمد پایه گوشیش رو برداشت و با فاصله تقریبا 2متر از تخت روی زمین تنظیمش کرد و گوشیش رو رو پایه گذاشت.
یه پسر بد با لبهایی که خوب میبوسن اون میتونه هریو گول بزنه و اون آیندشو نابود کرده ولی با این حال نمیتونه دوسش نداشته باشه! پسری که خوب میبوسه ولی خیلی بده
من همیشه اعتقاد داشتم یه روزی یه شخصی توی زندگی هرکسی میره و عوضش میکنه... و بالاخره اون "شخص" برای لیام رسید . . . اوه ببخشید "شخص" نه "اشخاص" اونا دوقلو هستن...دوقلو دوست داشتنی لیام... فقط بیشتر تو فاز کلاب و رابطه های جنسیه? باید میگفتم ولی اگه باهاش مشکلی ندارین از دستش ندین? Cover by @ghazxl
زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1
لویی فکر می کرد این تنها راهیه که میتونه هری رو پیش خودش نگهداره ...
+لی من...من متاسفم _متاسفی؟؟؟زین تو میفهمی چی داری میگی...تو و اون دوتا دوست گیت زندگی منو نابود کردین...از اینجا گمشو +باشه قبوله ولی صبر کن فقط یه سوال میپرسم و اگه جوابش منفی باشه واسه همیشه میرم...تو...منو هنوز دوس داری؟؟؟ _نه +نه؟ _نه زین سرشو انداخت پایین... +باشه ولی بدون من تا اخر دنیا دوست دارم
هری با انتقام گرفتن از لویی به چه چیزی میخواد برسه...؟ چه اتفاقی افتاد که اونو به فکر انتقام انداخت؟
"قمار فقط یه باتلاقه. کافیه گوشه ی پات بیوفته توش تا تورو تا عمق وجودت تو خودش خفه کنه زرنگ باشی دیرتر خفه میشی... احمق باشی زودتر..."
پروفسور «هري استايلز» استاد آواشناسی دانشگاه همراه با دوست زبانشناسش «ليام پين» شرط میبنده که میتونه دختر گلفروش و عامی لندنی به اسم الیزا دولیتل رو تبدیل به يه كنتس متشخص کند که تو مهمونیهای اشرافی بدرخشه
مادرش هيچوقت بهش نميگفت پدرش كيه و كجاست،اما يه روز پدرش با پاى خودش مياد....(+18)
[Completed] زین سعی میکنه دنبال رستگاریای بگرده که لیاقتشو نداره ، و بعد از خیانت کردن به لیام بهش نامه میفرسته و همیشه اونا رو با " Love, Cheater." امضا میکنه تا به احساسات کمی که توی خودش نگه داشته اضافه کنه .
وقتی کسی که فکرشو نمیکردی زندگیتو به بهترین شکل ممکن زیر و رو میکنه :) Cover by : @itsCipher
«احمقها» من معمار نیستم ولی میدونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمیتونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت دهها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفهی این و اون سرک میکشم : ) A Zayn Malik Fanfiction
. يك سرى از وقايع داستان مناسب سن خيليا نيست. خواهشاً اگه سنتون +١٥ نيست محترمانه بهتون پيشنهاد ميكنم نخونين. . . . . . . . . . . . يه جايى شنيدم هر قدم توى رقص يعنى ده قدم نزديك شدن به عشق. پس چرا اون عاشق نشد؟ نكنه اينجا عشق يعنى حوس؟
توی لس انجلس برده داری قانونی شده.پنج تا دختر که خونوادشون مردن،توسط پنج تا از پولدارترین ادمای لس انجلس دزدیده میشن.اونا از هم متنفرن اما باید با هم باشن تا کشته نشن.اما همه چیز به همین سادگی نیست و پشت این ماجرا یه داستان طولانی وجود داره... انا دی ارماس : کارولینا( کارول) باربارا پالوین: امیلی مایلی سایرس: مایلی کا...