COMMON
اولین بار اونو ...
- جدیدا کم حرف شدی؟ - حوصله ندارم. تن صداش پر از خشم بود. چشماش دیگه روشن نبود و بیشتر به دوتا سیاه چال شباهت داشتن. - شاید حرفات رو جای دیگه میزنی،واسه کسی دیگه..ولی بدون پیداش کنم زنده زنده آتیشش میزنم.
من یه عروسکم عروسکی که لبخند به لبش دوختند عروسکی که سوخت همه ی وجودش ولی همچنان لبخند میزد چون دوختنش 🔞🔞
𝙰𝚗𝚊𝚕𝚢𝚣𝚒𝚗𝚐 𝚝𝚑𝚎 𝚟𝚘𝚒𝚌𝚎𝚜 𝚘𝚏 𝚘𝚞𝚛 𝚐𝚎𝚗𝚎𝚛𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗☯︎ 𝚊 𝚕𝚒𝚝𝚝𝚕𝚎 𝚋𝚒𝚝 𝚘𝚏 𝚟𝚘𝚌𝚊𝚕 𝚌𝚘𝚊𝚌𝚑𝚒𝚗𝚐✔︎ ⚠︎𝙴𝚟𝚎𝚛𝚢𝚝𝚑𝚒𝚗𝚐 𝚖𝚞𝚜𝚒𝚌 𝚛𝚎𝚕𝚊𝚝𝚎𝚍⚠︎ 𝙹𝚞𝚜𝚝 𝚌𝚑𝚎𝚌𝚔 𝚒𝚝 𝚘𝚞𝚝✌︎
زین و لیام ، زوجِ جوون، با کلی مشکل و دردسر تو رابطشون... از زمانی که لیام اخراج شد ، همیشه به طرز وحشیانه و وحشتناکی مست به خونه می اومد... بنظرتون زین صبر میکنه تا دوباره رابطشون جون بگیره؟یا کلافه و خسته میشه از این لیام همیشه مست و وحشتناک و میزاره میره؟؟!! در واقع چه اتفاقی میوفته؟... [Completed]
من عاشق شغلمم. وقتی دور میله میچرخم، این تویی که سرگرمم میکنی لیام!
[completed] حادثه های کوچیک... اتفاقات بزرگ... تغییرسرنوشت... یه دیدار ساده... یه اتاق با نور و در و دیوار سفید.... یه پرونده ی قتل... یا یه عشق ابدی.... اینا همش داستان زندگی من و توئه.... نمیدونم پایانش طناب دار دور گردنمه یا دستای گرم تو... ولی امیدوارم بفهمیش چون اگه تا ابد هم برا من نشی قلب من به نام تو خواهد مو...
[ COMPLETED ] "بمون" زین ناامیدانه زمزمه کرد و لب هاشو به شقیقه ی لیام فشرد انگار میتونست دردی که داشت توی وجودش بیشتر و بیشتر میشد رو کم کنه. ولی اون نمیتونست و مهم نبود چقدر سخت تلاش میکرد، اون نمیتونست کاری کنه که لیام بمونه... • اخطار: این فنفیک ممکن است قلب زیام شیپر شما را به درد بیاورد :)) Original Larry fanfic...
[ COMPLETED ] زرد و قرمز باهم گره میخورن، ولی اینجا توی یه جهان دیگه... All deserved rights to the rightful owner of the original fanfiction.
{completed} -من از همه چیز میترسم، از مردم، از رنگ ها، از دردها، حتی از خودم و هرچیزی که توی گذشته لعنتیم بود! اما چرا از تُ نمیترسم؟! از عشق تُ، از رابطه با تُ، من هر ذره از وجود لعنتیو میخوام؛ پس بیا و منو با روحت ارضا کن! Baby, let me love you Goodbye.
زین مالیک!پسری که خودشو تو اتاق تاریک حبس کرد تا دوباره روی کسی که مقصر زندگی سیاهش بوده رو نبینه! اما حالا اون برگشته...برگشته تا کارایی که قبلا نکرده رو انجام بده و بتونه زین مالیک رو!عشق ابدیش رو دوباره بدست بیاره! و این لیام پینه که چیزایی رو میفهمه که شاید زندگیشونو عوض کنه! همه چی سریع اتفاق میوفتاد و اونا هر ل...
At first, if you haven't read the first season of this ff, go to @tragichillers and read it then return and read the second season... Hope you guys enjoy this💎🙏🏻
فصل دوم " ps , I love you " يك روز مي آيي كه من ديگر دچارت نيستم .. [ با حرص سرش فریاد زدم و گفتم: مگه دوسش نداشتی؟ پس چرا نجنگیدی؟ پس چرا دوست داشتنت اینقدر زود تموم شد؟ با صدایی که غم ازش میبارید گفت: دوست داشتن تموم نمیشه فقط از یجایی به بعد دیگه زیاد نمیشه، خودش نذاشت زیاد بشه، خودش نخواست، میفهمی؟!:) نمیفهمیدم،...
لیام : من دوست دارم زین : شوخیه جالبی بود لیام : من شوخی نمیکنم تو چی ؟ زین : متاسفانه منم دوست دارم لیام : تا ابد دوست دارم عشق من (my love ) زین : منم دوست دارم عزیزم
[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستارههای آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1
لیام _تحمل کن زین من...به خاطر من تحمل کن... زین _ تا همینجا هم فقط به خاطر تو تونستم پینو...
ز, ليام من ميترسم اونا مي خوان منو اعدا.... ل, هييشش هيچکس تا وقتي من اينجام جرعت نميکنه نزديکت شه تخس کوچولوم .کافيه دستشون بهت بخوره تا کاري کنم از ب دنيا اومدنشون پشيمون بشن
+Who is Liam Payne? -He's my bodyguard and I love him... Ziam Fan-Fiction
خب همع پروفای لریو میدونیم ولی پروفای زیام کمتر دیده شدن پس یه بوک براشون لازمه شاید شمام باهاش زیام شیپر شین کی میدونه؟!.. #۱ in non_fiction
وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض میشد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.
[COMPLETED] [ ابديت يا بى نهايت ... ؟ ] ∞ داستان دو پسر جوان كه رابطه خوبى با هم ندارن اما به كمكـ هم براى نجات مهم ترين آدماى زندگيشون تلاش ميكنن ، و احتمالا اونجاست كه همه چيز عوض ميشه ........
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
زین: وقتشه با قسمت تیره زندگیم اشنا شی زین کمی مکث کرد و دستاشو برد تو موهاش تیلورعم سرشو انداخت پایین مشغول ور رفتن با انگشتاش شد - خب..منتظرم بلاخره زین دست از سکوت کشید زین:هیچ چیزی اونطور که تو فکر میکنی نیست...
Highest Ranking : #1 in zayn malik #1 in liam payne #2 in romance پایم را روی مین گذاشتهام! اگر تِکان بخورم مردهام... باید همینجا که هستم بمانم تا آخر دُنیا دُرست وضعیت ِسرباز جنگی را دارم، کنار تو و زیباییات... 👈🏻 لیام پین عاشق دو تا گوی خورشیدی بی احساسه.. چشم هایی که قراره زندگیش رو نابود کنن :) #liamTop #Ha...