The ONE
_a soulmate au
سبزه صورتی زیبا و جوان ولیکن کیست که بینای زیبای او باشد؟ آن جوان طلایی! *** پسر مسلمان جدید در مدرسه las cinas! دانش آموزان مرفه خالی از هر دغدغه شایعات عجیب! چه عاقبتی در پی دارد؟!
"تو فرشته شکلاتی زندگی منی" "نیاز دارم بغل بشم، بغلم میکنی؟" • شکلات هایی که هنوز خورده نشده بودن •
By: @Kersten_Noelle Translated by: @thatcurlyfrog @thatbluetommo «قانون سخته، اما قانونه.» الک لایتوود پلیس نیویورکه. توی خونوادش صفی طولانی از پلیس هست. اون عاشق شغلشه. عاشق دنبال کردن قانونه. یه روز کلاهبرداری که پدرش سالها به دنبالش بوده رو به خونش میاره. و فقط میفهمه اون چقدر ظالمانه زیباست. اون کلاهبردار، مگن...
جیان بین (ایون) ♡ چی زی کان (ایان) کاپل تیان جی مردان شمشیر زن ( Men With Sword) ◇♡◇ لباسهای متفاوت، مکان های مختلف و حس های متفاوت. نکته اشتراک خوابهاش که باعث میشد، همه اینها بهم مرتبط باشن، احساساتش بود. به وضوح میتونست غم، شادی، نگرانی و حتی ترس توی خوابهاش رو حتی الان که بیدار شده بود، حس کنه. تو همه خواب...
قصه ی لان ژانی که تازه بعد از رفتن عشقش به احساس عمیقش پی برده... اما حالا ... کاری هم میتونه بکنه؟ وی ینگش هیچ وقت برنمیگرده... مگه نه؟
گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*
[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستارههای آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1
دین یه خون آشام قدرمنده که مدت زیادیه تبدیل شده و از همه فاصله گرفته, تا اینکه یه پسر تنها رو پیدا میکنه تا ازش تغذیه کنه... (براساس خاطرات خون آشام) ✅کامل شده
"اما اگه بیافتم، اونوقت میمیرم و دیگه نمیتونم کنارت باشم." _" اگه احساس کردی داری میافتی فقط دستاتو باز کن و چشماتو ببند. باور داشته باش که تو میتونی پرواز کنی."
من کارم با زندگی تموم شده بود...اما...بعدش تو اومدی! *شیپ ملک از سریال شدو هانترز*
الکی با دوست پسر دنیویش به مشکل برمیخوره و مگنسی که دنبال معشوقش میگرده؟ نویسنده اصلی داستان nevenkaS18@ *با اجازه نویسنده ترجمه شده*
این فیک دارای صحنه های خشن و خشونت جنسیه.اولین داستانیه ک مینویسم و پارت به پارت نگارشش بهتر میشه پس لطفا بخونیدو نظر بدید ممنون
عشقِ مقدسِ بینِ شیطان و فرشته... شیطان فقط یک کلمه ست و تعریف آن به درون خودت برمیگردد، شیطان در ذهن من از فرشته مقدس تر و پاک تر است. فرشته... فرشته ای روی زمین که باید پیدایش کرد... فرشته ای که مرهم دردهای یک شیطان میشود... و چه چیزی مقدس و ناب تر از عشق بین شیطان و فرشته... دو موجود آسمانی و عشقی آسمانی... ولی عشق...
میتونی صدای گریه بهشت رو بشنوی؟ این اشک های یک فرشته است... . من سالهاست که با عشق پنهان تو در بهشت خداوند فرمان برده ام... ~ WangXian FanFic🐇 ~ MoDaoZushi🍂
۴ تا جوجه دانشجو که تنها دغدغه ی زندگیشون نمره ی دانشگاس و فکر میکنن تمام دنیا دور خودشون میچرخه و تنها چیزی که بهش فک می کنن اینه که کرم بعدیشونو کجا بریزن. غافل از اینکه یه اتفاق عجیب انتظارشونو میکشه ! یه اتفاق عجیب؟ شایدم یه موجود عجیب! موجودی که اجازه ورود به این دنیا رو نداره.... کاری که انجام دادن واقعا ارزششو...
هدف از یه مدرسه ادب و تربیت چه کوفتی میتونه باشه؟! چیزی که من توقع داشتم نبود! اینو باید بگم! اساساً یه فیک BDSM. شامل لری/نیام/زیام/زاستین/. تمامی حقوق متعلق به boybands77@ هستش. این کار با دریافت « اجازه » داره ترجمه میشه!! all rights reserved to @boybands77
هرچقدر هم كه باهوش باشي... هرچقدر هم كه قدرتمند باشي... هر طور كه باشي ..... آنچه كه قرار است رخ دهد ، رخ خواهد داد ! -------------------------------------------------- راه افتادم به سمت خونه. برف شروع کرده بود به باریدن .ذهنم خالی شده.. حتی نمیدونم به چی فکر کنم . چیکار کنم . هری جفت منه ...و قاتل من ؟
موجوداتی برای تسخیر ... جهانی برای مالکیت ... انجمنی برای پیوستن ... تمدنی برای گسترده شدن ... 📚Scintific and Imaginary Fanfaction 💫Age range : +3 😐 [✏ Written By : sab_Louisto ] - Hope you enjoy it ;)💙 #2 in scientific 😎
یادت است ؟ من آدمی بودم که بی مورد از خنده اشک میریختم وسط جمعیت . اما حالا کنج دیوار توی تاریکی مطلق ...فرار میکنم از دنیای رنگی . پناه برده ام به سیاه و سفیدها! تمام زندگی ام خلاصه شده در یک شیشه الکل ... بی رنگ و شکستنی با یک ضربه .... عشق ...مرگ ...انتقام ....
*خطر اسپویل* یه وانشات برای ادامه دادن یه صحنه ی فوق العاده کتاب وقتی الک مگنسو نشان دار میکنه و میبوستش جلد سوم. شهر شیشه ای تک شاتی کوتاه اولین کار ترجمه خودم
الک از معجون حقیقتی که مگنس برای روز مبادا ساخته میخوره و همین مشکلاتی رو براش ایجاد میکنه:)) این پارت هر چهارشنبه یه قسمت جدید بهش اضافه میشه.بوچ بوچ *-*
خب سلام همگی! اینجا قراره چند تا وانشات از ملک آپ بشه🔥 امیدوارم خوشتون بیاد و لطفا برای روحیه دادن بهم حتما ووت و کامنت بذارید💌
وقتی رئیس یه شرکتِ کله گنده تو اوج محبوبیت و رفاه مالی داره زندگی میکنه.... وقتی فکر میکنه تنها خواستش از زندگی، بودن با عشق زندگیشه... و وقتی که سر و کله یه آدم جدید پیدا میشه... یکی که خودشو از دید بقیه پنهان کرده و باعث به وجود اومدن تغییرات اساسی تو زندگی رئیس شرکت میشه... . . . . مینی فیک #هکر اینجا عاپ میشه تا...
خدای زیبایی . این اسمیه که دوستای نُوا و بقیه ی رفقاش تو مدرسه صداش میزنن . اون پولدار و عالیه . و این اولین چیزیه که مردم ازش میدونن . فقط ۱۸ سالشه و دانشجوی ارشده . وقتی مادرش ترکش کرد و پدرش به کلی تغییر کرد ، رفتاراش سرد و بی احساس شد . عصبی و خشن بود. وقتی پدرش عشق جدیدی رو پیدا میکنه ، و تصمیم میگیره اجازه بده ز...
لولا دخترى جادوگر، كه از پدرى فشفشه و مادرى جادوگر است.زمانى كه نامه ى هاگوارتز براى او ميايد زندگى اش متحول ميشود و در انجا او با جيمز پاتر اشنا ميشود اما نمي داند كه چه دردسر هايي پيش رو دارد.