Alpha till Omega
ماجرای آشنایی دو کیونگسو، امگای ثروتمند و کیم جونگین، آلفایی که از هویت خودش متنفره ..
ماجرای آشنایی دو کیونگسو، امگای ثروتمند و کیم جونگین، آلفایی که از هویت خودش متنفره ..
• Persian Translation 🔥 فیک ترجمه ای توسط چانبک وورلد 📎 Telegram Link: @chanbaekworld ✨ نویسنده : ParkBacon 📎 Wattpad Link: https://www.wattpad.com/story/64304564-take-a-chance مترجم : OhMinA خلاصه: چانيول كاپيتان تيم بسكتبال دبيرستان پيوجونه. بكهيون دانش آموز انتقالي جديد با پاهاي لاغر و صورت بچگونه ست. وقتي بكه...
نام فیک: دانشگاه کاپل اصلی: چانبک ، هونهان کاپل فرعی: چانلو ، کایبک ژانر: اسمات +21 ، کالج ، رمنس ، روزمره خلاصه: پارک چانیول یه پسر اینچئونی که برای تحصیل در دانشگاه سئول بورسیه میشه آیا اون میتونه در مقابل پسرای زیبای سئول خود دار باشه؟ سلام با فیکشن جدیدی از سبک خودش اومدم و امیدوارم همراهیتونو کنارم داشته باشم🕊 ا...
Kai was always popular kid at school. But he had a secret, that no one except him knew about. He was hiding it well - nobody realised, until this deaf guy Sehun, transfered into his class. Kai hated him for being deaf and also for opening eyes of his friends. Also available at: http://www.asianfanfics.com/story/vie...
بکهیون تازه فارغ التحصیل شده و دنبال یه شغل میگرده و وقتی یک مدیر عامل جذاب بهش پیشنهاد کاری میده در قبول کردنش تردید نمیکنه. با اینکه این شغل با شرایط عجیب و غریبی همراهه... 🗝🗝🗝 ژانر:فلاف/رومنس کاپل:چانبک/کایسو نویسنده:kkeumgi مترجم:تیم ترجمه pny ادیتور:avina پوستر:RT
سهون وقتی فهمید قراره چهارده روز از تعطیلات سالنو رو با خانوادش روی کشتیتفریحی بگذرونه حس کرد این فاجعه ترین تعطیلات زندگیشه! البته این حس فقط تا وقتی ادامه داشت که پسرِ برنزه ی سکسی رو به طور تصادفی توی کشتی دید.. آیا کیمجونگین میتونه این تعطیلات رو براش فراموش نشدنی بکنه؟! نام داستان: چهارده روز باتو کاپل: کایهون...
کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو...
دوستای جونگین متوجه میشن که تنها چیزی که تو زندگیش کمه یه شوگر بیبی عه برای همین تصمیم میگیرن کادوی تولدش یه نفر رو وارد زندگیش کنن....... کاپل ها : کایهون (اصلی) ، چانبک و چنمین (فرعی) ژانر : رومنس ،اسمات
خلاصه : زندگی لوهان نسبتا خوب پیش میرفت، اون شوگر ددی ای داشت که به لطفش میتونست خرج تحصیلش رو بده و امکانات لازم برای خانواده.ی پر جمعیتش رو فراهم کنه؛ اما با وارد شدن پسر جذاب آقای اوه به زندگیش همه چیز یهو عوض شد! بیبی بوی بودن برای پدر اوه سهون دیگه اون قدرها هم کار آسونی به نظر نمیرسید! 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸...
📌خلاصه: کای یه برادر دوقلو داره که مخفی نگهش میداره تا در برابر این دنیای ظالم که میتونه معصومیت برادرش رو خدشه دار کنه حفظش کنه. تنها کسی که حق داره اینکارو با برادرش بکنه خودشه.! فقط خودش... ولی کای نمیدونه که یه نفر دیگه چیزی که ماله اونه رو بدست میاره. 🖍️نکته: کای و جونگین دوقلوهای همسان هستن اما جونگین جثه ی کو...
📯 خلاصه : داستان زندگی روزمره چهار عضو اکسو که تصمیم گرفتن بعد از برنامه های فشرده کاری و کنسرت های متعدد، چند روزی رو به خودشون استراحت بدن و باهم به مسافرت برن...؟! به نظرتون چه اتفاقاتی تو این دابلدیت قراره بیفته؟ 🍒نام داستان: جرعت یا حقیقت؟! 🍎کاپل: چانبک، سکای 🍉ژانر: روزمره، فلاف، اسمات 🍓نویسنده: @angelicp...
جونگین ولیعهد امپراطوری بزرگ باکجس و سهون برادر کوچکش که از کودکی خارج از قصر زندگی میکرده... چی میشه اگه برادر کوچک تر یه روز به قصر برگرده و باعث شه قلب جونگین با تموم نفرتی که ازش داشته به تپش بیوفته..... کاپل:#کایهون #چانبک #کریسهو ژانر:تاریخی، رمنس، اسمات، فانتزی "باد پائیزی ابرهای سپید را در آسمان می پراکند سب...
خلاصــــه: جونگده امـگایی که هیچ دل خوشی از آلفاها نداره و تـظاهر به بتا بودن مـیکنه، با همسـایهی پر سر و صداش مـینسوک، که از شانـس کجش یه آلفاس، آشنا مـیشه. رابطـهای که از یک کشـش ساده شروع و با برملا شـدن رازهایی قدیمی به چالـش کشیده میشه. رابطهای که با وجود تمام مـقاومتهای جونگده، چارهای جز بـوجود آمدن، نـدار...
بکهیون میدونست چیزی نمونده بود تا دوباره وارد هیت بشه. اما این دفعه، از اونجایی که نمیخواست با حمله ی موجی از تام کت ها که سعی در اغوای او داشتند مواجه شه، بکهیون یک نقشه ی سری داشت.از انجایی که بکهیون گربه ی شیطون و کنجکاوی بود، همیشه دلش میخواست قلمروی گرگ هارو ببینه. اما، اگه قصد رفتن به انجارو داشت، نیاز به یک نفو...
بکهیون و چانیول دوستای دوران بچگی، طی یک اتفاق از هم متنفر میشن.! بعد از سالها دوری، خانواده هاشون تصمیم میگیرن این دوپسر رو باهم به یه کلبه وسط جنگل که خارج از سئولِ بفرستن تا به مدت ۲۴روز قبل از کریسمس باهم زیر یک سقف زندگی کنن و رابطه ی از هم پاشیدشون رو درست کنن!!! چه اتفاقاتی قراره در این ۲۴روز بیفته؟ نفرت یا...
دعوتنامهی ازدواج سهون رو روی میز کارش پرت کرد و فریاد کشید: ─لعنت به هردوتـون. •─────⋅ৎ୭⋅─────• بکهیـون برای انتقـام از بـرادرش سهون، که با دوستپسـر سابقش روی هم ریختن، یه دوست پسر برای خودش اجـاره میکنه. پارک چانیـول؛ اون یه پلـیبـوی هاتـه که قراره دوست پسـر اجـارهای بکهیون با دستمـزد خیل...