Select All
  • The Kissing Analysis
    554K 23.5K 22

    "I need notes," Sherlock explained. "No." - As of January 30th, 2019, this fic has been revised, edited, and cleaned up to its absolute best for your reading pleasure! Happy shipping, folks! - Noms Warnings: *OOC Mary (not Mary friendly, i'm sorry

    Completed  
  • Things only SHERLOCK fans undrestand (P.T)
    27.8K 5.2K 36

    "چیزایی که فقط فنای شرلوک میفهمن" من قبل از اینکه با واندی آشنا بشم، فن شرلوک بودم. حتی خیلی قبل تر از اینکه بفهمم فندوم یعنی چی،یا فنگرل چه موجودیه. پس پلاک ۲۲۱بی خیابان بیکر، اولین خونه ی منه‌‌. شما رو دعوت میکنم همراه من به خیابون بیکر بیاین. قراره یکمی تو خونه‌زندگی شرلوک بچرخیم و بعد خیلی آروم یه گوشه بشینیم و آل...

  • INCREDIBLE ; Vkook AU(+18)
    114K 9K 24

    +بزار بیبیت باشم -پس صدام کن! +د...ددی -بیبی ددیو میخاد؟ +زیاد!! |و چی میشد اگه هرگز نمی دیدمت| 𝔄𝔯𝔢 𝔶𝔬𝔲 𝔞 𝔴𝔞𝔱𝔠𝔥𝔢𝔯 𝔬𝔯 𝔞 𝔭𝔩𝔞𝔶𝔢𝔯? . Tip:this is a smut fanfic (+18) Couples:vkook-hopmin-namjin-sope Geners:smut-fun پ.ن:(عمده این فیک به صورت فانه)همه چیز مشخصه پس لطفا سوال بی مورد مخصوصا درباره کاپلا...

    Mature
  • Brothers (Taekook)
    234K 28.7K 27

    *به من نگو هیونگ،من برادرت نیستم* **پس چی باید صدات کنم؟** *ددی*

    Completed  
  • Blind Guy [Vkook|Yoonmin]
    112K 21.6K 23

    ‌‌‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Blind Guy 」 • پسر کور Complete • کاپلی° • ژانر : عاشقانه | روزمره [-اگر یک روز بگم که من اون مردی که فکر میکنی نیستم... اگر بگم یک هیولای زشتم...چیکار میکنی؟ پسر خنده ی قشنگش رو دوباره نشونم داد. -ماسک لعنتیت رو از روی صورتت پایین میکشم و بهت ثابت میکنم: هیولاها وجود ندارن...] 💎°آیدی تلگرام و واتپد نو...

    Completed   Mature
  • dna 🌈 lgbtq+
    650 35 2

    🌸very [un]helpful  stuff for the  family that is  the most hated. 🦄 credits  @ mary_rider @mary_rider 💕 persian 

  • Exile for love
    6.2K 688 15

    یه شهره بنظر کوچیک با اتفاقای بزرگ ، یه شهر با ادمای متفاوت ، یه شهر که بنظر مردم بیرون از اون یه شکنجه گاهه و برای ترسوندن بچهاشون استفاده میکنن. از اون ور آدمهای اون داخل اون بیرون رو جهنم میدونن. یه راه بی برگشت ، یه شهر به نام L.G.B.T همه فکر میکنن این اسمشه ولی کسی هم میدونه مخفف چی هست؟خواهید فهمید.

  • Smile Tell Me You Love Me
    790 82 1

    تا حالا به این فکر کردین که اگه بهتون خیانت شه چیکار میکنین؟ اون حتی بعد از دوماه هم نمیتونست فراموش کنه.... جونگ کوک رو!

    Completed  
  • Now Or Never
    118K 14.3K 43

    داستان درمورد تهیونگ پسر غمگینی است که عشقش را بخاطر قمار از دست داده و بعد از مدت زیادی عذاب وجدان پسری با شباهت بسیار به آن عشق مرده در زندگی او وارد میشود ...

  • sweet school's diaries
    184K 22.3K 48

    -جونگ کوکا کاش میتونستی لبای خودتو بچشی -نیازی بهش ندارم چون خودم یه چیز بهتر دارم ژانر:مدرسه ای،عاشقانه،زندگی روزمره کاپل:ویکوک-یونمین-نامجین وضعیت:تمام شده

    Completed  
  • Manquant
    73.7K 8.5K 28

    جانگکوک، جین و جیمین ۳ تا پسرین که تو پرورشگاه بزرگ شدن ، اما طی یه اتفاق مشکوک پرورشگاه اتیش میگیره و اونا مجبور میشن با اتفاقات جدید رو به رو بشن...

  • BARCODE [VKOOK/YOONMIN]
    215K 31.2K 53

    ‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...

    Completed   Mature
  • I need your green light
    3.7K 663 12

    جونگ كوك تازه از يك مسافرت طولاني برگشته... اون قراره به عنوان مدير بخش تو يك شركت حساب داري مشغول كار بشه... اما با چيزي مواجه ميشه كه هيچوقت انتظارشو نداشته... پسري كه رو به روش ايستاده نميتونه دوست دختر سابقش باشه...

  • Supermarket Flowers 💐
    900 163 1

    با اينكه كوكي فلج بود... يه قلب پاك داشت مثل همه عاشق ميشد، غصه ميخورد؛ آخه اونم آدم بود...! يه معشوق داشت اسمش تهيونگ بود... عين خودش بود، زندگي تجملاتي نداشت. پس هر روز براش يه شاخه گل ميخريد گلاي زيبا ولي ارزون گلاي سوپرماركتي...!

    Completed   Mature
  • داستان های ترسناک کوتاه
    17.4K 2.2K 7

    اگه معتاد آدرنالین هستین یا از ترشحش لذت میبرین.. اینجا میتونین محرکش رو پیدا کنید :) داستان های ترسناک کوتاه من ترجمه نیستن و نوشته ی خودمن. اگر داستانی ترجمه باشه حتما زیرشون قید میشه.

  • 🖤Be Mine🖤
    67K 6.9K 20

    جئون جونگ کوک پسربظاهرخشن ومغروری که برای امرارومعاش خودش وخواهروبرادرکوچکترش دریکی ازبزرگترین کلاب های سئول کارمیکنه وپسری به اسم کیم تهیونگ که پسری مفرح و پولداره که توشرکت پدرش مشغول به کاره،ملاقات میکنه... امااین ملاقات سرنوشت جفتشون رودستخوش تغییرمیکنه...

  • darkness touch
    14.4K 1.7K 22

    🔻آینه ها نقش بزرگی تو زندگی ما بازی میکنند ، با اینکه خود واقعیمونو به نمایش میزارند ولی با ظاهری فریبنده و کمی جیوه باعث میشن خودتو بهتر از چیزی که هستی ببینی و شاید حتی به این دروغ آشکار لبخند بزنی و سعی کنی اونو جایی ثبت کنی .... ولی مشکل از جایی شروع میشه که فریبندگی آینه ها تو رو غرق خودش میکنه و حالا این تویی ک...

  • BTS 🌱 Anime Stories
    57.8K 6.6K 70

    اقتباس های کاپلی بنگتن از انیمه هایی که دوست دارم. لطفا درخواست انیمه ی بخصوصی رو نکنید چون لیست خودم به حد کافی پره! ولی اگر لیستم خالی شد حتما می پرسم آیدی تلگرامم @ StoryTeller_mia

  • wrong number 》jjk
    18.9M 699K 75

    the text messages between a girl who doesn't care for labels and a boy who is labeled worldwide as the hottest male alive and it all started from a simple wrong number situation READ AT YOUR OWN RISK LOL

    Completed  
  • Dark and wild
    2.4K 230 6

    taehyung really loves jung kook but at first he dident care and hurt hem feelings... تهیونگ عاشق جونگکوک بود ولی واو بهش پاسخ رد داد و احساسات اون پسر رو خورد کرد.. حالا یه سال گذشته و دوباره همو ملاقات میکنن به عنوان هم گروهی و هم اتاقی⛔

    Mature
  • Is it love?♥️Vkook
    1.8K 221 6

    سلام بچه ها این اولین فن فیک منه.چون اولین بارمه خواستم از ترنسلیت شروع کنم.امید وارم که خوشتون بیاد😉

  • Star Renaissance || VKook ~ Completed
    198K 34.9K 40

    Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...

    Completed  
  • Wicked for Your Voice || Vkook √
    160K 19.6K 33

    عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...

    Completed