7 rings || VKook
[ هفت حلقه ] پایان یافته ژانر : رمنس / اسمات / فلاف / چندشاتی کاپل : اصلی - ویکوک ، فرعی - یونمین "وقتی ببینمت و ازت خوشم بیاد، کافیه دلم بخواد داشته باشمت، اون موقعست که به دستت آوردم آقای کیم!"
[ هفت حلقه ] پایان یافته ژانر : رمنس / اسمات / فلاف / چندشاتی کاپل : اصلی - ویکوک ، فرعی - یونمین "وقتی ببینمت و ازت خوشم بیاد، کافیه دلم بخواد داشته باشمت، اون موقعست که به دستت آوردم آقای کیم!"
" جیمین باکسی دیگه بود، اون لعنتی بوسیده بودش" از تکرار ھربارِ اون صحنه بهش تهوع دست داده بود. " من چیم مشکل داره؟ نگاهم کنید و بگید. راستشو بگید مشکل کجاس؟ اخلاقم؟ هیکلم؟ قیافم؟ چیم مشکل داره؟ با من راحت باشید! فقط میخوام حقیقتو بدونم که چرا از طرف جیمین جدی گرفته نمیشم!" " فقط بهم یه دلیل بده که اون تو نبودی " " دلی...
تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]
⛓Name : I'M NOT YOU'RE SLAVE ⛓Main Couple : Kookv ⛓Sub Couple : Secret ⛓Genres: BDSM , Smut , Angst , Psychology ⛓Start : 25/02/2021 ⛓End : 14/05/2023 لطفا پارت سخنی با عزیزان رو کامل بخونید چون هشدار ها رو توش دادم😶 و لطفا جدی بگیریدشون😐 یه ژانر متفاوت از Z.J😉 ورژن ویکوک رو میتونید توی همین اکانت پیدا کنید😊💖 رنک...
The members open their own instagram accounts and Bang Pd regrets that
"Spread your legs for a lollipop." #5 in FANFICTION✓ © sujinniie 2019-2020 ✓
چی میشه اگه پسر تخس رئیس جمهور کشوری که همجنسگرایی توش رسما ممنوعه، عاشق بادیگاردش بشه؟ 🚫ژانر: درام، اسمات، رمنس، جنایی 🚫کاپل: کوکمین @minblume :نویسنده ❗️این فن فیک همش نوشته خودمه، لطفا این فیک رو هیچ جای دیگه اپلود نکنید❗️
- جایی که سوکجین تنهاست و به تهیونگی که دوستهای زیادی داره حسادت میکنه. و - جایی که تهیونگ متوجه تنهایی سوکجین میشه و ازش متنفره.
يه وقتايي براي اين كه بتوني ادامه بدي بايد يه سري از خاطراتتو دفن كني،هرچند دوست داشتني،هر چند شيرين...🥀 Vmin/minV Kookv Jimin x girl
- دوست داشتنت،دومین کار خوبی بود که تاحالا انجام دادم. + اولیش چی بود؟ - پیدا کردنت...
هوسوک یه گل آفتابگردون بود که زیر سایه ی تاریک و سرد مین یونگی آروم آروم پژمرده میشد. ───────────── Couples: Sope , JinKook , YoonMin , Vmin Genre: angust , Sad Ending Writer: OpalDie -Complited.
یه جا خونده بودم، ما عشقی رو دریافت میکنیم که فکر میکنیم لایقشیم اما من لیاقت داشتنت رو نداشتم
《completed》 شماره ناشناس : هی جانگکوک عشقت داره بهت خیانت میکنه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کیم تهیونگ : سلام جانگکوک من تهیونگم کسی که عاشق دوست پسر برادرش شده و احمقی که برای محافظت از عشقش نهایت تلاشش رو میکنه Original story by : @lostinkth Translating by : @meli19952000
اتاقی به پاکی رنگ سفید که گاهی با چکیدن اشک های اون مرد به سرخی خون آلوده میشه و رنگ گناه می گیره. "لبخندی که روی لب های شکنجه گرم هست، قطعا زشت ترین تصویر برای منه" نام: white room / اتاق سفید ژانر : ترسناک، انگست، درام، رمنس، اسمات کاپل: نامجین #multishot چند شاتی ⚠️اخطار: این نوشته حاوی صحنه های خشن آزار و شکنجه اس...
خلاصه: جانگ هوسوک همیشه شاد و خندان بعد از مرگ خواهرش به فردی تلخ و تنها تبدیل میشه. دوستانش برای سرحال آوردنش روز تولدش یه گربه براش میخرن. ولی هوسوک انتظار دیدن یه هایبرید (دورگه) انسان-گربه که رو مبل نشیمن نشسته رو نداره. پ ن: این داستان فقط فلافه
-درباره گلهای بابونه کاپل اصلی: نامجین کاپل فرعی: یونمین ژانر: عاشقانه، غمگین، تاریخی سئوکجین یه طبیب جوون ۱۹ سالهاس که با برادرش، توی کوهستانی نزدیک به پایتخت زندگی میکنه. اون از اتفاقات گذشته رنج میبره. اتفاقاتی که باعث شدن تا قلبش برای اولین بار عاشق بشه، تا دم مرگ بره ولی به خاطر اون عشق، زنده بمونه. و حالا ت...
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که ای...
▪️عنوان: عشق در کودکستان ▪️ژانر: فلاف، کمدی ▪️گروه: BTS آرمی ها شدیدا مراقب روحیهی خودتون باشید چون قراره با شیرین زبونی های بنگتن در کودکستان مواجه بشید! در فصل اول این فیک جیمین برای اولین بار بعد از جدا شدنش از مادرش وارد مهدکودک میشه و کسی نمیتونه در برابر دوست داشتن این موچی کیوت مقاومتی بکنه!
در اتاق نامجون زده شد **بیا تو** *عصربخیر قربان* **سلام،اینجا چیکار میکنی؟و اون چیه توی دستت؟** *ای دیمه،دارم برش میگردونم چون دارم استعفا میدم.* **نمیتونی اینکارو بکنی،من بهت حقوق خوبی میدم.** *درسته اما من نمیتونم 6 روز هفته کار کنم،من یه زندگیم دارم.* دستیار قدیمیه نامجون دفترشو ترک کرد.آه کشید،اون واقعا به یه دستی...
نامجون هیچ وقت فکر نمیکرد که یه آدم کوچولو توی دیوار اتاقش زندگی کنه. اما وقتی به خاطر اشتباهش اون بند انگشتی بزرگ میشه، باید بهش کمک کنه تا دوباره مثل قبل بشه. برای اونا توی مسیرشون برای عادی کردن شرایط، اتفاقات جالب، بامزه، ناراحت کننده و همینطور رمانتیکی میوفته. یاد گرفتن خوندن و نوشتن، جنگ با زنبورای وحشی (که دشم...
من جزئیات ده سال جنگ و تقلای تو رو نوشتم. برات نوشتم که چشمهات چطور عادت داشتن بدرخشن. چطور تارهای صوتیت با ارتعاش لطیفشون عادت داشتن معجزه بیافرینن. برات از تمام چیزهایی نوشتم که فراموش کردی. برات اسم آدمهایی رو نوشتم که دیگه به یادشون نمیاری. |نامجین - کوکجین| |انگست| |داستان کوتاه| BTS short fanfiction copyright ©...
- اومدی؟ - از کجا فهمیدی؟ -عطرت؛ زود تر از خودت میرسه! sope♡ one shot○ hope and suga◇ ☕⏳
جیمین یه دکتر موفق کاملا استریته (خودش اینجوری میگه) و از گی ها بدش میاد و عاشق دوست دخترشه! کوکی برادر جدید جیمین! یه خواننده گی موفق و خیلی تخس که میاد میشه بلای جون جیمین و تمام برنامه هاش رو بهم میریزه :) (این فیک دیگه توی تو پیج اینستا آپ نمیشه و فقط اینجا میزارمش) جیکوک💜
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
با صدای جیغی که از داخل حمام به گوشش خورد، شیر توت فرنگیش روگوشه ای پرت کرد و بسمت حمام دوید و هوسوک برهنه رو توی اتاق دید که روی تخت ایستاده و به حمام اشاره میکنه. "م... م... ما...ر..."زبونش همراهیش نمیکرد، ترسیده بود، این رو رنگ صورتش که مثل گچ شده بود، فریاد میزد. تهيونگ نگاهش رو از بدن برهنه اش گرفت و به حمام و...
هوسوک هم مثل هر آدمی اومد وابسته کرد و بعد، خیلی راحت رفت [وانشات از کاپل سوپ/یونسئوک غمگین]
"جئون جانگکوک رقصنده اختصاصی بار رو دید و محو زیبایی اون شد ..." "چی میشد اگ این رابطه سه نفره میشد..." "چی میشد اگ همزمان دو نفر عاشق یک نفر میشدند..." ᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥᪥ آهستگی سمت مبل حرکت کرد و شروع کرد به حرف زدن +چطوره اون ناله ها و رقصهایی که معشوقت روت انجام داده روی من تمرین کنی چطوره؟ چشمای کوکی گرد شد و نفس...
هیچکس صدای فریادهای شیطان را، وقتی از آغوش خدا رانده میشد نشنید... فقط یک نفر، یک نفر با قلب معصومش برای اولین بار تهیونگِ لال رو شنید و دل به سکوت گناهآلود و در عین حال اندوهبارش سپرد. اما جونگکوک دیر رسیده بود، خیلی دیر؛ بعد از سالها گناه و جنایت به نجات شیطان امیدی بود؟ ⊱ فیک ⊸ فریاد شیطان ⊱ ژانر ⊸ انگست، روم...
«به خاطر هفت گناه مهلک» قضاوتم نکن! تا وقتی نفهمیده ای چه کشیده و دیده و شنیده ام، خود را جای من نگذاشته و «من» را زندگی نکرده ای، قضاوتم نکن! •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• •عنوان: به خاطر هفت گناه مهلک •نویسنده: DEMIAN •کاپل ها: هوپمین و....سکرت🤫 •ژانر: اکشن، معمایی، رمز آلود، هیجان انگیز، غمگین