↳ 𝖠𝗋𝖾 𝖸𝗈𝗎 𝖧𝖺𝗉𝗉𝗒 ? ᭡
≀ خاطراتِ یک قلب تکه پاره شده. ᴏɴᴇsʜᴏᴛ 「 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴛᴀᴇᴋᴏᴏᴋ ɢᴇɴʀᴇ : ᴀɴɢsᴛ 」
≀ خاطراتِ یک قلب تکه پاره شده. ᴏɴᴇsʜᴏᴛ 「 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴛᴀᴇᴋᴏᴏᴋ ɢᴇɴʀᴇ : ᴀɴɢsᴛ 」
بکهیون یه شرط مسخره با دوستاش گذاشته. اون باید احمق ترین دانشجوی دانشگاه رو اغفال کنه و ازش فیلم بگیره. یا شایدم اون به اشتباه فکر می کنه پارک چانیول احمق ترین دانشجوی دانشگاهه؟ #فلاف #هپی_اند #چانبک
⇢ ˗ˏˋ 𝘌𝘺𝘦𝘴 𝘐 𝘋𝘪𝘥𝘯'𝘵 𝘞𝘢𝘯𝘵 [چشم های که نمیخواستم] ﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎﹍﹎ _سوکی؟ نمیخوای بیای؟ نکنه بخاطر اینکه چشمام نمیبینه نمیخوای باهام دوست باشی؟ اشکالی نداره خندید و پاهاش رو تکون داد _خب حالا که نمیخوای منو ببینی عیبی نداره شایدم هم اصلا اینجا نیستی و توی اتاقتی و همونطوری که برام تعریف کردی مامان و بابات دارن...
(Persian translation) اون فکر میکرد که هیچ کس اونو دوست نداره و هیچ کس دوست نداره با اون هم صحبت بشه. تا روزی که از یک شخصی مسجی دریافت کرد و البته اون پیام برایه یک شخص دیگه ای بود. +Vkook رنگکینگ bangtanwords #11 و vkook #83 * این فیک با اجازه نویسنده ترجمه میشه پایان: 1398.6.21
[Completed] جیمین یه دفترخاطرات پیدا میکنه و... "وقتی که به تو فکر میکنم تمام نگرانیهام ناپدید میشن.تمام چیزی که احساس میکنم،بهاره." •~•~• "طوری که به اون نگاه میکنی،نمیشه به منم نگاه کنی؟طوری که لمسش میکنی،نمیشه منم لمس کنی؟ آغوشت،بوسههات و زمزمه های شیرینت؛نمیشه منم اونا رو داشته باشم؟" •~•~• "عشق ترسناکه.وقتی ک...
•Name: [Ellipsism] 🌑 •Couple: Vkook •Translator: Nelin •Update: Saturdays •Genre: Angst, Romance, Drama, Tragedy, ⚠️Suicidal Ideas •Summery: Ellipsism (n.) Sadness that you'll never be able to know how history turned out. درد آدمها رو تغییر میده و جئون جونگکوک هم از این قاعده مستثنی نیست.
یونگی و هوسوک سرپرستی جیمین کوچولو رو پذیرفتن و یه خانوادهی خوشبخت رو ساختن؛ اما شغل یونگی جوریه که این خوشبختی رو به خطر میندازه.... 🔥اسم داستان : آتش 🔥ژانر: عاشقانه، روزمره، ۱۸+ 🔥کاپل اصلی : سپ 🔥کاپل فرعی : نامجین 🔥سایر کارکترها: 🐣جیمین, 🐯تهیونگ, 🐇جونگکوک و 🔮اعضای اکسو 🔥نویسنده : min.min
ژانر: انگست کاپل: سپ کاپل فرعی:کوکمین لبخند میزد ، لحظه ای که عطر شکوفه های رز کل خونه رو پر کرده بود . سعی میکرد مثل همیشه دردش رو پنهون کنه ، اما چشماش همه چیو فریاد میزد . چشماش همیشه باهام حرف میزدن ، این بار یه چیز متفاوت رو بهم میگفتن . اون عاشقم بود؟
چی میشد اگه یونگی اونو انتخاب میکرد؟ چی میشد اگه بعد از اون دعوا رهاش نمیکرد؟ اگه شرایط فرق میکرد، چه قدر میتونست تو زندگیشون تاثیر بذاره؟ Sope au🍒 hobicfs on twitter 🍃
《completed》 شماره ناشناس : هی جانگکوک عشقت داره بهت خیانت میکنه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کیم تهیونگ : سلام جانگکوک من تهیونگم کسی که عاشق دوست پسر برادرش شده و احمقی که برای محافظت از عشقش نهایت تلاشش رو میکنه Original story by : @lostinkth Translating by : @meli19952000
~Completed~ (texting,real life) تهیونگ : چند وقته معلولی؟ (21:15) *دیده شد* جونگ کوک در حال تایپ کردن.... تهیونگ : چرا دیر تایپ میکنی؟ (21:17) هااا ببخشید ، دستت معلوله مگهنه d:؟ (21:18) Translating by : @meli19952000 Original story by : @hopefordark و خود من نصف به بعد داستان رو نوشتم و تغییر دادم تا بیشتر لذت ببری...
《completed》 چت های عجیب بین جونگ کوک ۱۸ ساله و معلم خصوصی نقاشیِ ۲۲ سالش تهیونگ Taekook , texting Original story by : @nathyoung Translating by : @meli19952000
تهیونگ و جونگکوک بهترین دوستای هم حساب میشدن؛ فقط تا قبل از اینکه تهیونگ بفهمه جونگکوک دو ساله روش کراش داره و بدون اینکه بخواد باهاش بخوابه! 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 Writer & Editor: SAMAR Genre: Comedy, Slice of Life, Smut🔞 𝑻𝒆𝒍𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒏𝒆𝒍: 𝑽_𝑲𝒐𝒐𝒌𝒊
تهیونگ مردی مطلقهست و یک دختر به اسم 'مِی' داره ولی با همه اینها هنوز در حال سر و کله زدن با گرایششـه. جونگکوک، پسر دانشجویی که کار خاصی برای انجام دادن نداره و برای سرگرمی به مردم عکس پاهاش رو میفروشه! ولی چی میشه اگه بین شمارههای رندمی که میزنه، یکیشون شماره کیم تهیونگ باشه؟ 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 TR & Edit: S...
[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکو...
جونگ کوک حتی تصورش هم نمیکرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire
با اينكه كوكي فلج بود... يه قلب پاك داشت مثل همه عاشق ميشد، غصه ميخورد؛ آخه اونم آدم بود...! يه معشوق داشت اسمش تهيونگ بود... عين خودش بود، زندگي تجملاتي نداشت. پس هر روز براش يه شاخه گل ميخريد گلاي زيبا ولي ارزون گلاي سوپرماركتي...!
هوسوک یه گل آفتابگردون بود که زیر سایه ی تاریک و سرد مین یونگی آروم آروم پژمرده میشد. ───────────── Couples: Sope , JinKook , YoonMin , Vmin Genre: angust , Sad Ending Writer: OpalDie -Complited.
[ Completed ] «برنمیگردی، جیمینی؟» 𝖯𝖾𝗋𝗌𝗂𝖺𝗇 𝖳𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗂𝗈𝗇 Couple : YoonMin☽︎ Genre : Romance, Drama, angst Writer : @Rumaisha08
هوسوک عزیز... دوباره به خودم آسیب رسوندم متاسفم -یه ناشناس Sope♡ Yoongi and jhope :) 💌🍨 ~پایان یافته
«کامل شده» «فیکشن ترجمه ای» «اون موقعی که داری داخل تنهاییات غرق میشی و امیدتو از دست دادی در کمال ناباوری دستی تورو میگیره و به سمت خودش میکشونه» +هی من برگشتم _کاش برنمیگشتی +اوه بیبی وقتی اینطور میشی رو دوست دارم کاپل اصلی:ویکوک ژانر:انگست_کمدی_درام_اسمات_هپی اند_امپرگ نویسنده:Malditadiash مترجم:kim_bunny2020 𝗧𝗢...
متاسفم که به اندازه کافی زیبا نبودم متاسفم که به اندازه کافی شیرین نبودم متاسفم که به اندازه کافی مهربون نبودم متاسفم که به اندازه کافی دوست داشتنی نبودم... متاسفم برای خودم بودن ! ولی عزیزم، تو قول دادی که هیچوقت ترکم نکنی -VKOOK- |mpreg |top tae |bottom kookie |no smut tho just angst writer: @unicornwithbraces
اینکه میگن هیچوقت دیر نیست یه دروغ مسخرست که میخوان باهاش بهمون امید واهی بدن.... اگه چیزی رو میخوای بجنب چون اگه دیر بشه... برای همیشه از دست دادیش - JJY ژانر : زندگی مدرسه ای، تراژدی (پایان تلخ/سَد اِند)
یونگی به خاطر تصادف سختی که ۱۵ سال پیش داشته هر شب با خاطرات جدیدش خداحافظی میکنه و به همون پسر بچه ۷ ساله که میخواست با خانوادهش به پیکنیک بره برمیگرده و جیمین باید هر روز دوباره با یونگی ۷ ساله سر و کله بزنه! کاور از: @Emethod ♡ این داستان برومنسه، فرندشیپ! اگه انتظار اسمات و رابطهی همجنس دارید، لطفا اسکیپ کنین
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذر...
هر کس که بخواد با وی وان نات داشته باشه یک نامه تو اون کمد بی صاحاب میزاره وی هم جواب یکیشون رو میده ولی میدونین قشنگی کار کجاست؟؟؟؟ اونجایی که هیچکس نمیدونه وی کیه اون همیشه یک ماسک روی صورتش داره مولتی شات از مکنه لاین #تریسام #ویکوکمین #ویمینکوک