Select All
  • Can't feel my face (l.s persian translation) [Completed]
    71.9K 10.6K 33

    " من گی نیستم! " به پاپاراتزیایی که دورم جمع شده بودن با داد گفتم. " بیخیال هری ، ما عکسارو دیدیم! " یکی از پاپا داد زد. " اون فگوت منو بوسید! " قبل از بوق زدن ماشین منم با داد بهش گفتم. اونا نمیتونن بدونن،من ضعیف دیده میشم و نمیتونم اینجوری باشم نه قبل از بزرگترین مسابقه م.

    Completed  
  • Wings (l.s Mpreg) [persian translation]
    78.6K 11.4K 22

    [Completed] هری روی پله های یه مدرسه ی شناخته شده در دنیا رها شده بود و توسط مدیرش بزرگ شد. اون همه چیز و همه کس رو تا وقتی که پدرش نباشه انکار میکنه؛ تا وقتی که لویی تاملینسون از راه میرسه و هری هیچ وقت همچین چیزی رو حس نکرده بود....

    Completed  
  • CATFISH | Complete
    44.8K 7.3K 30

    [ C O M P L E T E D ] داستانی که توش لویی سعی میکنه کسی باشه که نیست، هری فردی بی توجه و زین فردی مشکوکه و لیام برای همه اونجاست و نایل هم نایله. (یاهم داستانی که لویی به عنوان یه دختر از روی اینترنت با هری که اصلا به چیزی شک نمیکنه و استریته رابطه برقرار میکنه.لویی یه جورایی هریو دوست داره، ولی حتی خودشم نمیخواست این...

    Completed  
  • My Little Psychotic
    146K 15K 37

    ***تو کل زندگیش پوچ بوده،بی معنی بوده،یه عوضی بوده! اگه بخواد حساب کنه با چند تا دختر خوابیده و بدبختشون کرده،حساب از دستش در میره! حالش از رابطه با دخترا بهم میخوره ولی دیگه عادت کرده هرشب با یکی بخوابه! پدرش یه سرمایه دار خیلی بزرگه که میخواد پسر 20 سالشو یه کم عاقل کنه!چجوری؟به عنوان نماینده ی خودش تو یه بیمارستان...

    Completed   Mature
  • Destroyers(LS)
    6.1K 1K 9

    پایان فصل اول: تقدیر..شانس.. یا هر چیزی که اسمش رو میگذاری، بزرگ‌ترین بهونه‌ی بشر در طول تاریخ برای دنبال نکردن آرزوهاشه.. حقیقت اینه که حتی کوچیکترین حرکاتت و زودگذرترین افکارت به زندگیت جهت میده.. تصادفی بودن چیزی نیست که با نظم حاکم در جهان همخونی داشته باشه..پس اگر واقعا دنبال چیزی باشی، شک نکن که سر راهت قرار...

  • The Alpha's Omega (Persian Translation)
    98.9K 16.2K 33

    کتاب اول - عاشق هیولایی مثل اون بودن باعث میشه تا به سلامت عقل خودت شک کنی. [Persian Translation] Original story by @shtyles

    Completed   Mature
  • My Lovely Gray Boy(L.S)
    22.6K 4.9K 45

    هر دوتاشون توی یه روز به دنیا اومدن ولی رنگاشون فرق میکرد لویی سفید بین دنیا مردم سیاه و خاکستری هری خاکستری رو انتخاب کرده به دنیای سیاه و سفید و قلبای رنگینکمونی هری و لویی خوش اومدین

    Completed  
  • Night of appreciation(L.S)(completed)
    26.5K 3.2K 12

    من مجبور بودم اما من واقعا دوست دارم متاسفم

    Completed  
  • Our Destiny (L.S)
    1.1M 127K 134

    "من اسمش رو گذاشتم.... . . . سرنوشتِ ما..."

    Completed  
  • Prince [Persian Translation]
    140K 23.1K 43

    [Completed] «اونی که استخون گونه داره میدونه ک پرنس عاشقشه؟» جایی ک هم لویی و هم هری پرنسایی هستن که سرنوشتشون اینه که با هم ازدواج کنن

    Completed  
  • mask of lies ( l.s persain translation)
    88.9K 11.1K 19

    لویی تاملینسون ، بازیگر معروف، باید وارد رابطه فیک با هری استایلز ،خواننده ی مشهور ، میشد. چی میشه اگه اون احساسات واقعی به خواننده ی جذاب پیدا کنه ؟ منیجمنتشون قبول میکنه ؟ رابطشون اونقدر قوی هست که تو سختی ها بجنگن ؟

    Completed  
  • Sunflower(LS)
    8.8K 1.4K 7

    گمشده لویی تاملینسون آخرین بار دیده شده: 2021-24-12 سن: نوزده جنسیت: مذکر مو: خرمایی چشم: آبی قد:"4'5 (cm 165 ) لویی، ما هر زمان که آماده بودی برای تو این جاییم. ما میتونیم گوش بدیم و در مورد چیزی که به تو کمک میکنه صحبت کنیم و تو رو امن نگهداریم. به 000 116 زنگ بزنید یا پیام بدید. رایگان، 24 ساعته و محرمانه!

  • jackpot (L.S) [Completed]
    84.3K 10.9K 48

    "قمار فقط یه باتلاقه. کافیه گوشه ی پات بیوفته توش تا تورو تا عمق وجودت تو خودش خفه کنه زرنگ باشی دیرتر خفه میشی... احمق باشی زودتر..."

    Completed   Mature
  • My Lovely Mate
    18.2K 3.6K 33

    همه چیز از اونجا شروع شد که خانواده تاملینسون تصمیم گرفتن برای بهتر شدن حال تنها پسرشون - که یه امگاس- پک خودشون رو برای دیدن پک استایلزها و عوض کردن حال و هوا ترک کنن تا شاید لویی -امگای دوست داشتنی و شیرین خانواده- بتونه میتش رو پیدا کنه و اگه نه برای همیشه اونجا بمونه -به دلیل قانون مزخرف پک خودشون - اما هیچ کس ن...

    Mature
  • °THe paIn U GiVe°
    14.9K 2.6K 19

    "Larry Stylinson Sad Short Story" ° تاحالا چند شب ارزو کردی که یه نفر برات بمونه؟° *این فف شامل سلف هارم,خودکشی تدریجی,فحاشی,سد پارتس, می باشد* ******************** #2_death #1_diary #1_gaylove #2_highschool #1_thoughts #1_psycho #2_louisandharry

    Completed  
  • Friends [L.S]
    205K 35.9K 52

    [Completed] [ هرى ادوارد استايلز ، اونطورى بهش نگاه نكن شما فقط دوتا دوستيد ]

    Completed   Mature
  • Truth or courage
    28.5K 3.2K 31

    _گفت : جرأت یا حقیقت؟ +گفتم : مگه فرقی هم داره؟ _گفت : نه +گفتم : حقیقت؟ _گفت : دوسم داری؟ +گفتم : میشه جرأت رو انتخاب کنم؟ _گفت: باشه، جرأت! توو چشام زل بزن... "Cover by :IWontBeThe One

  • *شاهزاده دزد دریایی *لری استایلینسون
    224K 24.5K 43

    این داستان ورژن لری استایلینسون داستان "شاهزاده دزد دریایی" می باشد. لویی تاملینسون، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط هری استایلز، بدنام ترین دزد دریایی، معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. امیدوارم که خوشتون بیاد. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع...

    Completed  
  • Blood Bank [L.S]
    16.2K 2.4K 16

    دنيايى كه خون آشام ها در اون حكومت ميكنند به بانك خون خوش اومديد ، پر از خون هاى تازه و درجه يك ! وان (one) يك بانكدار سخت كوشه كه تحت تاثير فرومن خون آشام ها قرار نميگيره يك روز ، ارباب هرى ، پسر ارباب درد براى بازرسى بانك مياد درحين گذارشى كه وان داشت به ارباب ميداد ، ارباب ؛ تمام مدت به اون زل زده بود و بعد ... او...

  • Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation)
    133K 29.7K 52

    [Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دو...

    Completed   Mature
  • amusement park (L.s)
    7.6K 948 20

    تقدیر بد راهی رو برای اشنایی دو فرد انتخاب‌ کرد انتقامی سرد . پازلی که یک قطعه ش گم شده تیر و گوله و خون . همه ی اینا دلیل نفرت دو شخصیت متضادن یکی برای زنده موندن دست و پا میزنه دیگری برای مرگ . و بین همه ی تضاد ها فقط یه نقطه ی مشترک به چشم می خوره .

  • Camper nowhere(L.S)
    23.2K 2.9K 20

    اردوی تابستانی! لویی باخودش فکرمیکرد از خونه‌ای که براش حکم جهنم رو داره دور شدن ازش بهتره!!ولی چه اتفاقی میوفته که پشیمون میشه و تنها آرزوش برگشتن به همون جهنمه!!! Warning:Self harm and mentions of rape. if these attend you please don't read it.

  • Playboy L.S (Persian Translation)
    322K 35.5K 47

    من اسیرش شده م ؛ اون زیادی تو حرفه ش خوبه.. هری استایلز ⬅ پلی بوی فن فیکشن لری استایلینسون به همراه کمی زیام✌ داستان در پیج اینستاگرام larry_ff_translate هم آپ میشه Best rank : #2 in fanfiction

    Completed  
  • The pregnant lou(larry stylinson)
    104K 9.4K 34

    [ completed ] (لويى يه بچه مثبت به تمام معنا هستش) سلام اسم من لويى تاملينسون هستم حتى شک دارم که فاميليم اين باشه 18 سالمه و تا چند ماه پيش تو پرورشگاه لندن بودم ولى چون به سن قانونى رسيدم ديگه اونجا نموندم الان تو زير زمين ساختمونى که ٣ واحد بيشتر نداره زندگى و کار ميکنم و تغرييبا دو ساعت تا لندن فاصله داره حقوق زي...

    Completed  
  • strong(persian translation)
    95K 10.7K 35

    "ه-هری لطفا" گریه میکردم و دستامو به حالت دفاع جلو صورتم نگه داشتم.چشماش تیره شده بود مچ دستامو محکم گرفت به چسبوند به دیوار نفسش به صورتم میخورد و بوی گند الکل از دماغم بالا میرفت "خفه شو!" ناخونای کوتاهشو تو بازوم فرو کرد و از درد لرزیدم ولم کرد و به جاش یه مشت از موهامو گرفت..پرتم کرد رو زمین و از درد فریاد زدم ا...

  • Take Me To Church [L.S](Persian Translation)
    22.4K 4.3K 10

    [Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17

    Completed   Mature
  • Monstrum (Persian Translation)
    4K 953 7

    *Under Editing* تمام 17 سال زندگیش، لویی تاملینسون فکر می‌کرد که یه زندگی معمولی مثل بقیه داره. اون به عنوان یه پرنس زندگی کرد، و مشخصا انتظار داشت پادشاه بعدی بشه. اما شب تولد 18 سالگیش، لویی متوجه شد زندگیش ساده نبود (و دیگه هیچوقت هم یه زندگی عادی حساب نمیشد) وقتی توسط پادشاه اهریمن از خانواده‌ش جدا شد. لویی سریعا...

    Mature
  • Baby Heaven's In Your Eyes [L/S: Persian Translation]
    94.6K 10.1K 25

    [OnGoing] بیشتر از این نمیتونست تفاوتی بینشون باشه. لویی تاملینسون ۱۷ ساله که آخرین سال دبیرستانش رو تو معتبر ترین مدرسه غیرانتفاعی دانکستر میگذروند.اگه تنها یک چیز باشه که اونو به شدت آزار میده,قطعا مدرسه ی سطح پایینِ دولتیِ خیابون روبرویی هست. هری استایلز ۱۹ ساله,کسی که درحال گذروندن آخرین سال دبیرستانش تو مدرسه دول...

  • Wolve [L.S]
    121K 14.2K 56

    من آسیب دیده ام این زخم از بین نمیره و بزرگتر و دردناکتر از قبل میشه زنجیر اختیارم دست خودم نیست حمله کردن و اسیب زدن به اطرافیانم قسمتی از وجودم شده من انسانی ام از جنس تاریکی گرگها به کسي رحم نميکنن ميکنن؟ حتی وقتی مقابل چیزی قرار بگیرن ازش کم نمیارن اما چرا من تو اقیانوس چشماش سقوط کردم ؟ * این داستان توسط...

    Completed