jungkook and taehyung are blood brothers,yet they have a "special hot" love. once their mom gets a new husband..they also get a new brother..stepbrother. they both get feelings for jimin,jimin dosent know what to do,taehyung and jk still love each other. WHAT WILL HAPPEN???
Jeon Jungkook, your typical bully-type of a student and probably an 'alpha' who loves to bully everyone especially the new student, Park Jimin who's sweet and adorable and is probably an 'omega'. Who would've thought that it was the other way around? Top! Jimin Bottom! Jungkook because why not. i love dominant jimin a...
کاپل:ویکوکمین، بقیه در صول داستان ژانر:کمی ترسانک و رازالود ، کمی کمدی، عاشقانه ، تریسام، اسمات، کرگینه خوناشامی
Polyamory, threesome Warning: boyxboyxboy, 18+ parts ----------------------------------------------------- - So what the fuck is going on? Why are you avoiding us? - the younger asked. - What do you think? I made a huge mistake fucking your boyfriend in front of you, that's why. - It happened with all of our consent...
یه کارخونه شکلات تلخ که تلخی ش رو به زندگی دو برادر هدیه داده. در این بین پسری هست که شاید نتونه شکلات تلخ بخوره ولی تلخی زندگی برادر ها رو به خوبی از بین میبره...
■اسم فیکشن : مردان متاهل تاریکی روز آپ : شنبه ها ■ژانر : مافیایی، دارک، جنایی، پلیسی، فول اسمات و تریسام ■کاپل ورژن اول : ویکوکمین ■کاپل ورژن دوم : کایهونهان ■نویسندگان: Saya & Hades ■زمان اپ: بزودی ... قسمتی از فیکشن: با چشمای تیز و خماری بهم خیره شده بودن. نگاهای تاریکی که تیر های آتشینی به سمت من پرتاب میکرد...
تهیونگ و کوک یکی از بندای موسیقی راک متال که توی همه جای شهر میتونی بنر تهکوک رو ببینی چی میشه اگه یه روز جیمین توی هیتیش به خاطر گرفتن یه نودل بیرون بزنه و باعث پیدا کردن جفتاش بشه! +هی بیب!یالا خجالت نکش یه جوری فریاد بزن توی متال,که انگار آخرین بارته.... -ته بهتره اینطوری براش معنی کنی کوک رو به جیمین کرد -بیبی یه...
با استرس به دستِ پیرمرد خیره شده بودن. پیر مرد بعد از چندبار بررسی سنگ ها ،از بالای عینکش به زوجی که امیدوارانه بهش چشم دوخته بودن و منتظر نتیجه بودن نگاه کرد. چندبار با خودش مرور کرد که دقیقا چی باید بهشون بگه و کلمات رو تو ذهنش تکرار کرد. ایستاد و گفت "تبریک میگم . زوج خوشبختی خواهید بود. فقط یه نکته ای هستش ک...."...
+عشق یعنی وقتی یه نفر قلبت و میشکنه و حیرت انگیزه که با قطعه قطعه‌ی قلب شکستت دوستش داری ! جیمین خوناشامی که به عنوان پرستار به عمارت قدرتمند ترین روسای مافیا یعنی جئون جونگ کوک و کیم تهیونگ میره اما حتی تصورشم نمیکرد شخصی که باید ازش محافظت کنه پسر 18ساله شر و شیطونی باشه که هرکاری برای منصرف کردن و استعفا دادنش انجا...
جیمین وقتی تازه پا به نوجوونی گذاشت به دلایلی مجبور به نگهداری دوتا بچه شد و حالا که اون دو آلفا بزرگ شدن جیمین کاملا احساس خوشبختی میکنه. اما وقتی یهویی سر و کله ی خانواده ی هانول و سئوک(همونایی که جیمین بزرگشون کرد)پیدا شد همه چیز بهم ریخت و جیمین که نگران بود به عنوان خدمتکار پاشو به عمارت کیم ها گذاشت. بنظرتون جیم...
❥︎ 𝐄𝐥𝐞𝐠𝐚𝐧𝐜𝐞🥂⛓ چی میشه اگه جئون جونگ کوک خلبان یکی از بزرگترین فرودگاه های کره پسری سرد و خشن که به عشق هیچ اعتقادی نداره و از همه دوری میکنه و تنها چیزی که هیچ وقت حاضر به انجامش نیست ازدواجه یه شب وقتی که مسته توی بار با یکی بخوابه و بعد از سه ماه وقتی که وسایلش رو برای سفرش به آمریکا جمع میکنه در خونش زده ب...
مولتی‌شات [Completed] ژانر: مافیا/جنایی/اسمات جونگکوکِ مافیا و جیمین عضو نیروی ویژه ♤خلاصه:《پرونده ای که سه سال پارک جیمین عضو نیروی ویژه ی پلیس رو درگیر کرد شاید زندگیش رو تغییر بده.... شاید جیمین بیشتر از چیزی که فکرشو بکنه، ذهن مجرم پرونده شو درگیر کرده》 . . اولین داستانی که نوشته‌مه ^_^ پابلیش: 10 سپتامبر 2020...
🪧 پایان یافته fic: amnesiaphilia🃏 Main couple: kookmin Side couple: kookyoon genre : criminal/angst/romance, smut "از نگاه کردن به خودش میترسه! چرا باید کسی از نگاه کردن به خودش بترسه یونگی؟ بعضی وقتا که به خودم خیره میشم.. منم میترسم اما.. اون احمق چه قدر به کثافتی که بهش تبدیل شده خیره مونده که اینجوری وحشت میکن...
•𝘍𝘪𝘤𝘵𝘪𝘰𝘯• [ خانواده های جونگکوک و جیمین برای دهه ها رقیب هم بودن و توی یه زندگی سرشار از ثروت و موفقیت غوطه ور شدن! اون دو از بدو تولد یاد گرفتن تا چیزی غیر از نفرت و کینه نسبت بهم احساس نکنن علی‌رغم اینکه که میدونن باید رقیب باشن نمیتونن جلوی کشش شدیدی که نسبت بهم دارن رو بگیرن. ] ▪︎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘚𝘮𝘶𝘵 - 𝘍...
خلاصه ی داستان : جونگکوک، که هفت سال پیش در تصادفی حافظه‌اش را از دست داده، با شنیدن نام پارک جیمین، جرقه‌ای در ذهنش شعله‌ور می‌شود. گذشته‌ای که از او ربوده شده، سایه‌ای سنگین بر سرنوشتش می‌اندازد. او مصمم است حقیقت را بازیابد، بی‌خبر از اینکه در این جستجو با گناهی فراموش‌شده روبه‌رو خواهد شد، ظلمی که در حق جیمین کرده...
"دلم می‌خواد از صدای ناله‌هات یه آلبوم موسیقی بسازم! " ˚˙༓ در پاریس -سرچشمه عشق‌های افسانه‌ای- داستان‌های عاشقانه زیادی میتونی بشنوی... اما نه عشق بین دو مرد! این عشق در سال 1965 در ذهن هیچ‌کس نمی‌گنجید، چه برسه به گل سرخی که همیشه در حال زخم زبون زدن به شازده کوچولو بود. برای پارک جیمین، سخت‌تر از ثابت کردن عشق بین...
پایان یافته 🏳 •fic: pupilla opia •Couple: kookmin • angst/ romance/smut " تو تنها شوخیِ خدایی که دارم با دو تا دست‌هام بغلش می‌کنم! تو تنها شوخیِ خدایی که می‌خوام ببوسمش..! "
جیمین امگاییه که از نظر مالی خیلی تحت فشاره... این موضوع باعث میشه که پا بزاره روی خط قرمزش... خوابیدن با آلفایی که جفتش نیست! برای پول!... چی میشه که جونگ کوک، آلفای کمیاب و رئیس یکی از قویترین پک های کره زمین، توی یه مهمونی، رایحه جفتش رو حس کنه و اون رو توی بغل یه آلفای غریبه ببینه؟ کاپل اصلی: کوکمین کاپل دوم: ویهو...
When the biggest ceo's of korea jungkook and taehyung are afraid of their little fiancé whom they can give everything Read to find out more
TAEHYUNG: "jiminaa please love me again" JIMIN: "I don't love you anymore" JUNGKOOK: "jiminssi don't do this to me I'm so weak for you " THIS STORY CAN HURT YOU SO BE CAREFUL" Keep reading it's getting more & more interesting WARNING ⚠️Trigger ⚠️ #vminkook #btsarmy #sad #love #schoollove
jimin and taehyung have been married over past 2 years but taehyung wasn't happy with his marriage he has a lover named jungkook ...... Read to know more .....
A vminkook×yn fanfic The three guys whom she neither forgot nor tried to meet are back into her life again. Read the story for the emotional roller coaster with love and pain. Park Jimin × Reader Kim Taehyung × Reader Jeon Jungkook × Reader
"I love you baby" "I love you sweetheart" "I love you both" Started: 10-02-21 Published: 10-02-21 Ended: 10-10-21 All Right Reserved 2021
Kim Taehyung known as the ruthless crime lord and vigilante V lives his life only to get revenge on the powerful and influential Park family for the death of his parents but his life suddenly gets twisted when he finds himself getting involved with the sons from the Park family, half brothers Jeon Jungkook and Park Ji...
Jimin was in love with the maknae since for ever....so he put up with everything Jungkook throw his way..Jungkook never really hated jimin but he was too clingy and always making him embarrassed . so he does what he can to keep him away...ignore and make fun of him.Finally jimin gives up on jungkook.will jungkook figh...
Taekook are dating. Vmin are soul mates, and jikook are complicated, they are as happy as they can be given that they are all hiding a secret from each other, what secret you may ask? well stay turned to find out. this is my first ever story. sorry for grammar error and misspelled words which might be a lot. Most Impr...
