Select All
  • 🌵Wanderlust🌵
    16.6K 5.3K 5

    🥀 [ • خلاصه داستان • ] 🥀 شناختن یکی چقدر زمان میبره؟ یه ماه؟ چندسال؟ وقتی با تمام وجود تشنه شناخت یکی هستی و فرصتی نداری باید چیکار کرد؟ بکهیون یه مستندساز جوونه که همراه تیمش برای ساخت یه مستند درباره تاثیر طوفان‌های بومی امریکا روی زندگی مردم اومده به ایالت متحده. ولی تو یه بدشانسی پاسپورت و ویزاش رو از دست میده...

    Completed   Mature
  • 😈°Karma Is a Bitch°😈
    459K 83.8K 87

    بکهیون نوجوون نمیدونست که هر عملی یه عکس العملی داره... شاید اگه میدونست وقتی چانیول 15 ساله با اون چشم های معصوم بهش ابراز علاقه میکرد بهش اسون میگرفت... شاید هیچوقت قلبش رو نمیشکست و به خاطر چاق و زشت بودنش مسخره اش نمیکرد...ولی بکهیون خبر نداشت و کارما داشت همه چی رو تماشا میکرد...و کارما فقط وقتی عوضیه که تو یه ع...

    Completed   Mature
  • Lily of the valley: Muguet (COMPLETED)
    122K 23.3K 17

    بکهیون یه پزشک جامعه ستیز و منزویه که با توانایی ماوراطبیعیش میتونه تعداد روزهای باقی مونده از عمر آدمارو به شکل یه عدد بالای سرشون ببینه. اون ازدواج کرده، یه دختربچه داره و درظاهر کلی موفقه اما تو تمام دنیای تیره و تاریکش، فقط یکنفر هیچ عددی بالای سرش نداره و به بکهیون نمیگه چه موقع قراره بمیره. اون شخص کسی نیست جز ه...

    Completed  
  • Serendipity ~🍀
    330K 115K 54

    🌿•~خلاصه داستان ~•🌿 بکهیون عاشق زندگیش نبود ولی تلاش می‌کرد خوب زندگی کنه. هر روز صبح وقتی در گل‌فروشی کوچیکش رو باز می‌کرد به پرنده رویاهاش اجازه بلندپروازی میداد و همین بهش انرژی برای تلاش بیشتر توی تنهایی‌هاش میداد. ولی تمام نقشه‌های بکهیون با پیدا شدن سروکله دکتر پارک تو زندگیش خراب شد. دکتر بدجنسی که از همه جا...

    Completed  
  • 𑁍᪥Spiraea𑁍᪥
    54.6K 12.8K 35

    بکهیون علی‌رغم سختی‌ها امگای خوشبختی بود. تو یه محله قدیمی و صمیمی به همراه برادر کوچیک‌ترش زندگی میکرد و توی زندگیش فقط دنبال یک چیز بود، آرامش. منتظر بود آلفایی که از نوجوونی به‌همدیگه علاقه داشتن بهش پیشنهاد بده تا جورچین خوشبختی ناچیزش، کامل بشه. ولی همه‌چیز شروع به دگرگونی کرد و به ویرانی رسید وقتی رفتار نامزدش...

  • V E N G E A N C E [S1]
    461K 71K 56

    - خلاصه ↓ ورود بکهیون به خونه‌‌ی ویلایی پارک، مساوی میشه با قتل دختر اون خانواده و زندگی شیرین بکهیون، در عرض یک شب، تبدیل میشه به یه کابوس بزرگ و پارک چانیول تبدیل میشه به فرشتهٔ عذابش! ༄•༊Fɪᴄᴛɪᴏɴ : تقاص ༄•༊ Cᴏᴜᴘʟᴇ : Chanbaek ༄•༊ Gᴇɴʀᴇ : Romance , Smut , Mpreg , Angst ༄•༊ Aᴜᴛнᴇʀ: SuperGirl

    Completed  
  • ••✴️Stigma✴️••
    1.4M 219K 171

    بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون ب...

    Completed   Mature
  • •𝑫𝒊𝒗𝒐𝒓𝒄𝒆𝒅 𝑹𝒐𝒎𝒆𝒐𝒔༄
    207K 51.8K 25

    ✤ خلاصه↶ طلاق، بنظر میرسید آخرین راه نجات بکهیون و چانیول بعد از ازدواج فاجعه بار یک ساله ‌شون باشه. ولی چی میشه اگه سرنوشت بعد از دوسال زندگی سینگلی و رابطه های بی ثمر دوباره رومئوهای بد اخلاقو بهم برسونه؟! ‌ ✤ کاپل⇜ چانبک ✤ ژانر⇜ فلاف، کمدی، رمنس ✤ محدودیت سنی⇜18+ ✤ نویسنده ها⇜ Emerald & Jisaw ✤ وضعیت⇜تمام شده #1...

    Completed   Mature
  • Undertaker (COMPLETED)
    389K 100K 86

    ✫چانیول، یه بوکسر زیرزمینی 35 سالست که تو روسیه‌ همه به اسم رایان میشناسنش و از بعد تصادف پارسالش، دنبال گذشتش و شخصی که از بعد تصادف فراموشش کرده میگرده. ✫بکهیون، بهترین بالرین و پاتیناژکار 28 ساله روسیه‌ست که به جز رنگ موهاش، انگار صورت و لحن و رفتاراش هم روکشی از یخ و سرما دارن و این حتی مشکوک‌ترش میکنه اونم وقتی ا...

    Completed  
  • 🐾 • Catnip •🐾
    359K 122K 52

    🏺✨ بکهیون یه هایبرد پاپیه که درست از وقتی که به بلوغ هایبردی رسید و فهمید وقتی زیادی هیجان‌زده میشه دم و گوشاش بی اجازه میان بیرون چشم‌هاش روی گربه همسایه زوم شده بود. درست شنیدید گربه همسایه! ولی خب اقا گربه ما پارک چانیول حوصله پاپی‌ها رو اصلا نداره و فقط ترجیح میده گوشه اتاقش چرت بزنه و هیچکس هم مزاحمش نشه. بکهیو...

    Completed  
  • MAYAN
    229K 47.1K 77

    💎فیکشن: MAYAN 💎کاپل: چانبک ، ویکوک ، یونمین 💎ژانر : رمنس، اکشن، جنایی 💎محدودیت سنی: +۱۸ _ اون شبیه یه شوالیه س...شوالیه ی من _اون لعنتی رو من بهت دادم! تو منو بخاطر شوالیه ای که خودم واست فرستادم پس میزنی؟! _احتمالا اگه بجاش قلبت رو میدادی وضعیتمون بهتر بود...میدونی چیه؟ اون زیاد حرف نمیزنه...مخصوصا وقتی پای احس...

  • 💎••SpotLight••💎
    678K 230K 124

    بکهیون وارث بیچونوچرای شرکت پارکه. اون همه زندگیش رو صرف رسیدن به این نقطه کرده و برای نگه داشتنش از هیچی دریغ نکرده. ولی چی میشه اگه یه روز رقیبی که همیشه ازش میترسید پیداش بشه و موقعیت بکهیون رو به خطر بندازه؟ یعنی بکهیون باز هم میتونه تو صدر بمونه؟ 💎 فیکشن : SpotLight 💎 کاپل : چانبک. ویکوک. کریسهو 💎ژانر : رمنس...

    Completed  
  • •• Supreme ••
    230K 73.5K 55

    آلفاها همیشه نژاد برتر بودن. این یه اصل بود. همه این رو می‌دونستن. اما اگه این جایگاه همیشگی توسط یه نژاد دیگه تکون بخوره دنیا چه شکلی میشه؟ ♟ • فیکشن : #Supreme ♟ • کاپل‌ها : چانبک.ویکوک.کایسو ♟ • ژانر: امگاورس. درام. رمنس ♟ • محدودیت سنی : 🔞 ♟ • نویسنده : @SilverBunny 🐰

  • ⌊☠ Cursed Hour☠⌉
    212K 64.2K 64

    ༻خلاصه؛ پیرمرد مرموزی که تو همسایگی زندگی می‌کرد می‌گفت بعد از مرگ اون پیانیست، واحد طبقه‌ی بالا خالی مونده. ولی من هر شب ساعت ۳ نیمه شب با صدای پیانو از خواب میپرم. صدایی که از طبقه‌ی بالا به گوش میرسه. ساعت ۳ نیمه شب... دقیقا همون زمانی که مرگ پیانیست جوان ثبت شد. 🛑 رده‌ی سنی این فیک +18 و اگه روحیه‌ی حساسی دارید ا...

    Completed   Mature
  • Outlaw
    35.2K 8.1K 20

    بکهیون گیتاریست اصلی یه بند راک و چانیول دانشجوی دکتری زبان فرانسه، درست وسط دل شهر عشاق همو جوری که نباید ملاقات میکنن. قصه‌ی ماجراجویی های دو نقاب‌دار قهار تو کوچه پس کوچه‌های شهر رو، خود پاریس از همون اول براتون تعریف میکنه... 𖤐⃟🎸Fɪᴄ: 𝙊𝙪𝙩𝙡𝙖𝙬 𖤐⃟🎸Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝘾𝙝𝙖𝙣𝘽𝙖𝙚𝙠 𖤐⃟🎸Gᴇɴʀᴇ: 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙁𝙡𝙪�...

    Completed  
  • Juliet Roses (COMPLETED)
    185K 32.2K 20

    سر موضوعات اساسی دعوا میکردن اما خیلی آسون آشتی میکردن. آخرشب بهم فحش میدادن و فردا صبح با یه سکس اوکی میشدن. انگار وقتی لخت و خواب‌آلود زیر ملحفه دراز کشیدی و پچ‌پچ میکنی "ببخشید"، "هرچی تو بگی"، "دوستت دارم" خیلی راحت‌تره. تمام دفاعیات و توجیهات بی‌ارزش میشن و اتفاقا جوری میبوسی و بغل میکنی و میگی اصلا همه چی تقصیر...

    Completed  
  • V E N G E A N C E [S2]
    125K 32.7K 30

    - پیوست ↓ همه چیز تو یه لحظه اتفاق افتاد. دست‌هام رو دور بدنش پیچیدم و وقتی به بدنم چسبوندمش انگار تکه‌ی گمشده‌ی قلبم رو دوباره بهش پیوند زدن اما من جای نگاه کردن به چشم‌های درشتش، جای دیدن لبخندی که چال لپش رو به نمایش می‌گذاشت و جای نوازش کردن پوست نرم و بی‌نقصش اون رو تو سبد گذاشتم و ترکش کردم‌. بعد از اون دیگه هیچ...

    Mature