YOUR HOPE || SOPE
اولین بار دو سال پیش بود؛ وقتی جانگ هوسوک پنجرهی اتاقش رو باز کرد تا از نسیم صبحگاهی لذت ببره و نوازش گرم خورشید رو روی پوست گندمگونش حس کنه... •وانشات امیدِ تو •برگرفته شده از مودبرد •فلاف Credit to liejm on Twitter
اولین بار دو سال پیش بود؛ وقتی جانگ هوسوک پنجرهی اتاقش رو باز کرد تا از نسیم صبحگاهی لذت ببره و نوازش گرم خورشید رو روی پوست گندمگونش حس کنه... •وانشات امیدِ تو •برگرفته شده از مودبرد •فلاف Credit to liejm on Twitter
ᴍᴀɪɴ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴋᴏᴏᴋᴍɪɴ ، sᴏᴘᴇ sᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ɴᴀᴍᴊɪɴ ، ᴠᴋᴏᴏᴋ ɢᴇɴʀᴇ : ʜɪsᴛᴏʀɪᴄᴀʟ ، ʀᴏᴍᴇɴᴄᴇ ، ᴅʀᴀᴍ ، ᴀɴɢsᴛ "عطرشونو حس میکنی ؟ عطر گلای رز... هر کسی حس نمیکنه ، فقط کسایی عطرشو استشمام میکنن که با تمام وجود بپرستنش. اونا رو میپرستم چون رد کسی رو توی زندگیم میندازن که میپرستیدمش. عطرشون ، عطر اونه . واسه همینه که هر کسی...
نوشته ایی که هیچ وقت منتشر نشد ... کاپل :سپ ، تهگی ژانر : رومنس #سپ #یونسئوک از وان شات حمایت کنید 🕊️
وضعیت : به پایان رسیده خلاصه : هوسوک پیانیستی که سرباز جنگی ایی که باعث بیخانمان شدنش میشه جانش رو نجات میده و خیلی دیر متوجه حسی به اسم عشق میشه ، حالا باید تصمیم بگیره ! مرگ یا دوباره نواختن؟ کاپل: سپ ، یونسئوک کاپل فرعی: ویکوک ، نامجین ، کوکمین ، ویمین و.... از فن فیکشن حمایت کنید 🕊️
صفحه نمایشهای غول پیکر آسمون خراشهای شهر نیویورک، به جای نشون دادن بنرهای تبلیغاتی همیشگی، تصویر مرد ماسک پوشی رو به نمایش گذاشته بودند که با آواز کودکانه اما دیوانهوارش، وحشت رو به دل مردمان حاضر در خیابان انداخته بود. تنها کسی که اون بین مانند احمقها لبخند میزد، یونگی مین، مأمور ویژهی افبیآی بود. • یک قرارِ...
"هیچی کثیف تر از دولتی نیست که بچه های نوجوون رو جمع میکنه تا آدم بکشن" دولت یه سازمان مخفی برای نوجوونهای بی خانمان یا گناهکار داره. این افراد رو جمع میکنن تا به بهانهی زندگی خوب و پاک کردن گناه هاشون به آدمکشی تشویقشون کنن. این سازمان بدون نیاز به قانون و حکم میتونه کار کنه؛ فایدهی این سازمان مخفی نگه داشتن تبه...
Couple: sope | yoong-top Genre: Slice of life, Smut, Romance "اصلا به جهنم هر چی دوست داری باش!" *Completed S1*
- دوست داشتنت،دومین کار خوبی بود که تاحالا انجام دادم. + اولیش چی بود؟ - پیدا کردنت...
- تو طعم توت فرنگی رو دوست داری؟ - خیلی! [.وانشات یونسوک .هوسوک تاپ .برگرفته شده از فنآرت .اسمات ؛ فلاف]
-هی...برام یه داستان بگو »یکی بود یکی نبود... گرگیه ها و خوناشام ها دور از انسان ها زندگی میکردند ، ولی متاسفانه از اولین نسلشون تا امروز در جنگ ب سر میبرن -بعدش چی؟ »روزی یه الهه متولد میشه و به جنگ پایان میده چون از همه قوی تره -چطور؟
"طلوع" میگویند گاهی این خود تویی که اجازه میدهی کسی به درونت نفوذ کند و باید بگویم من به او این اجازه را دادم. نگاهش مثل بچهای بود که با نگاهی معصومانه دستت را میکشد و میگوید: «میای با من بازی کنی؟» شاید من آدم احساساتی و پر جنبوجوشی نبودم اما آنقدر بیاحساس نبودم که دستش را پس بزنم! شاید هم دلیلش, لبخندی بود ک...
خلاصه فیک you're Beautiful : بعد از اینکه کیم نامجون رییس و بنیان گذار کمپانی "کیم آر ام" عدم توافقش با شات های مدل معروف این کمپانی یعنی کیم تهیونگ رو اعلام میکنه، شایعات جدا شدن تهیونگ از این کمپانی و استخدام مدل جدید سریعا در بین مردم میپیچه... در این بین، اتفاقی باعث کشیده شدن پای جانگکوک به عرصه پر زرق و برق مد...
خلاصه: یونگی و هوسوک دوستای بچگی بعد از جدا شدن سال ها بعد توی شرایط نه چندان خوب و در دو قطب مخالف دوباره همو میبینن. آیا امکان داره سال ها فاصله، کینه و مخالفت و دروغ بینشون رو کنار بذارن و همدیگه رو ببخشن؟ هشدار: این داستان دارای صحنه های خشونت، اسمات گرافیک، و انگست میباشد.
فیک ترجمه شده.کامل شده. روز شوگا به اندازه کافی بد هست. دیگه لازم نیست دزدیده بشه و برگردونه بشه به همون کاری که خیلی سخت تلاش کرده ازش فرار کنه. مخصوصا وقتی با یه موقرمز پرحرف روبرو میشه که به نظر اصلا از یونگی نمیترسه،یه دکتر خوش قیافه که قبلا میشناخته،یه موچی کوچولوی اغواکننده که واسه این دنیا زیادی عزیز و خطرناکه،...
ʚ Fanfiction ɞ ꒰ Couple: VKook, YoonMin, Sope, Namjin, Chanbaek ꒱ ꒰ Genre: Romance, Supernatural, Vampire, Angst, Smut🔞 ꒱ ″ جئون جونگکوک ۱۶ ساله، یه شاهزاده خون خالص که مکملش یه خون آشام زیبا و فریبنده است اما اگه سرنوشت عجیب و غریب جئون جونگکوک تبدیل به دانشجوی رشته باستانشناسی بکنه و اون رو ۱۲۰ سال از عشق و خانواد...
فصل دوم آگوست دی.فیک ترجمه شده. یونگی داره بیخیال میشه. داره آگوست رو رها میکنه. چون با وجود آفتاب، درخت های نخل و دریا، کی به یه آدم کش نیاز داره؟ ولی به شکل بی رحمانه ای بهش یادآوری میشه نمیتونه از هویتش فرار کنه، نه تا یه میلیون سال دیگه. چون به یه چیز تیره تر، یه چیز سرد تر از آگوست نیازه تا تیم از این مخمصه نجات...
تا وقتی که این زمستون سرد تموم بشه و بهار دوباره از راه برسه تا زمانی که گل ها شکوفه کنن لطفا همون جا بمون اونجا... زیر درخت گیلاس :) ------- - یونگی بهم بگو... دلت میخواد تبدیل بشم به ابدیت زندگیت؟ sope♡ yoongi and hobi♧ minific◇ 🌱🎨 ~پایان یافته
فیک ترجمه شده. در طول روز، یونگی به عنوان پزشک قانونی واسه پلیس کار میکنه. ولی وقتی شب میاد، اون تبدیل به یه کابوس میشه. یه قاتل زنجیرهای. کاپل اصلی: سپ کاپل فرعی: نامجین - ویمینکوک تعداد قسمت: ۴۵
[ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] میدونست که گلهای افتابگردون برای اون چقدر معنا دارن!💫🌻 ▪︎◇𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐞𝐝 𝐌𝐢𝐧𝐢 𝐅𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧◇▪︎ ▪︎𝕮𝖔𝖚𝖕𝖑𝖊: 𝐒𝐨𝐩𝐞 ▪︎𝖂𝖗𝖎𝖙𝖙𝖊𝖓 𝖇𝖞: @𝐬𝐮𝐧𝐤𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧𝐧𝐧
یه فیکشن #فلاف و کیوت از کاپل #سپ🍫✨پسری که از سیاره ش💫 تبعید میشه و #احساساتش رو با تغییر رنگ #موهاش نشون میده🍃 Couples: Sope & Namjin Gener:fluff.romance.smut(maybe)
[ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] همه چیز ازونجا شروع شد که هوسوک خیلی اتفاقی پا به خونه ی مین یونگی گذاشت! مین یونگی همون پسر قد کوتاه با چشم های سرخ رنگ و صورت کبودی بود که با تعریف کردن از رقص هوسوک در اجرای فستیوال هالووین بهش امید و اعتماد به نفس داده بود. هوسوک همیشه بدون اینکه بدونه چرا اونو دوست میداشت و راجع بهش کنجکاو بود اما مت...
من هرروز اینجا،زیر درخت سیبی که باهم کاشتیم میشینم و باهات حرف میزنم. و میتونم بهت اطمینان بدم که این اتفاق قراره تا اخرین روز عمرم تکرار بشه.چون تو میدونی،من عاشق چیزهای تکراری و هیجان انگیزم.همونطور که عاشق زیبایی ام. -همونطور که به شکل تکراری ای به هیجان انگیزترین حالت ممکن عاشق زیبایی تو شدم.- ایده:1398/12/09 You'...
"اگه الان بودی مثل هر سال تولدت برات کیک می پختم و می کوبونرمش توی صورتت..." کاپل: سوپ ژانر: رمنس، درام
" خدا مرده " روایت داستان افرادیست که انگار به دنیا آمده بودند تا تنها باشند . "باور کن یونگی . گاهی یه سری اتفاق توی دنیا میوفته که بعدشون با خودت میگی پس اونی که میگن خداس داره چه غلطی میکنه . و همون لحظس که اطراف چشمتو میگیره و خودت متوجه میشی که خدا ، خیلی وقته ما رو تنها گذاشته ." کاپل ها : سپ ، نامجین ژانر : در...
اوم..اولین وانشات زندگیم....خب نمیدونم...نه خوبه نه بد...هیچ نظری دربارش ندارم ول اگ بخونین و اشکالاتمو بگین خوجال میشم^-^ داستان یونگی عه بعد خودکشی هوسوک اون چوبه ی دار کلید رسیدنش به هوسوکش بود...
- اومدی؟ - از کجا فهمیدی؟ -عطرت؛ زود تر از خودت میرسه! sope♡ one shot○ hope and suga◇ ☕⏳
دو تا آیس امریکانو با یه بستنی توت فرنگی... ^^ یعنی قرار اون کوچولو با چشمای بزرگ عسلیش هر روز به من خیره بشه و تا عمق وجودم سر بکشه؟ A Sope fanfiction Written by VIO Book 1 of The One series [Highest ranking so far] #1 in iran #1 in btsfanfic #1 in cute #2 in fluff #2 in sope #3 in suga #3 in jhope #4 in bangtan