«𝐂𝐎𝐍𝐒𝐔𝐌𝐄𝐑|مصرفکننده»
[ برای اطلاعات بیشتر و خلاصه وارد بوک بشید🏙️] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐂𝐨𝐧𝐬𝐮𝐦𝐞🥃 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬، 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚، 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭، 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
[ برای اطلاعات بیشتر و خلاصه وارد بوک بشید🏙️] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐂𝐨𝐧𝐬𝐮𝐦𝐞🥃 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬، 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚، 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭، 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
◈ BTS VER ◈ 🚫 𝐕𝐈𝐎𝐋𝐄𝐍𝐂𝐄 𝐖𝐀𝐑𝐍𝐈𝐍𝐆 🚫 ♻️_این فیک به شدت خشنه دوستان و به خاطر ژانر روانپریشی که داره،ممکنه برای کسانی که تاثیر پذیری بالایی دارن یا افراد زیر 20 سال مناسب نباشه...لطفا رعایت کنین.این اخطار جدیه... همچنین اگر روی بایستون حساسین یا از صحنه های خونریزی نفرت دارین،بهتره همین الان از خوندنش صرف...
کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: نامجین و هوپمین خلاصه: تهیونگ امگای فقیر و باهوشیه که توسط بهترین مدرسه کره بورسیه میشه، تهیونگ به محض ورودش، توجه قلدر مدرسه که از قضا، ثروتمندترین و قویترین فرد مدرسهست رو جلب میکنه... جئون جونگ کوک، آلفایی که از امگا ها و ضعفشون متنفره... ژانر ها: امگاورس، عاشقانه، مدرسهای، انگست، اس...
تهیونگ امگایی که از بچگی مخالف سرسخت نابرابری جامعه بود به سختی کار میکرد و تصمیم داشت تا جایی که میتونه مسیر متفاوتی از چیزی که به عنوان یه امگا باید باشه بره اما همه چیز با پیدا شدن جفت آلفاش بهم ریخت؛ اینکه اون آلفا یه دلقک بود که توی تمام مهمونی و جمعها همه رو سرگرم میکرد همه چیز رو بیشتر بهم میریخت. **** Couple...
[کامل شده] جونگکوک مجبور شده بود که با یه جادوگر معامله کنه و در ازای خواستهش، اولین بچهش رو به اون بده. ظاهرا جونگکوک معامله رو زیاد جدی نمیگرفت، اما توی کارِ اون جادوگر لجباز که پا پس کشیدن نبود! - هی، جونگکوک! بچه کجاست پس؟ نمیبینم هیچ تکونی به خودت بدی. - کدوم بچه، تهیونگ؟ من که هنوز امگا هم ندارم! 「Firstbor...
توصیف زندگی توی دنیای ویولا، سه کلمه بود: خاکستر، برف، خون - سیب دوست داری ویولا؟ - سیبی که تو برام بچینی، شاهزاده. ژانر: کوکوی🥂تاریخیِ اروپایی🏰 عاشقانه🌨 انگست🌼ماجراجویی⚔️ (قلم ویسکی دیگه، ایف یونو دِن یو نو!) Start: 10.10.1403 End: ?
* خلاصه : در کشور جنگزده ای که مردم براساس طبقهی اجتماعیشون شناخته میشن. جئون جونگکوک امگایی از طبقهی پنجم درحالی که درگیر عشق ممنوعشه، وارد رقابت برای بدست آوردن والا مقام ترین آلفای کشور میشه؛ شاهزاده تهیونگ. • نام : انتخاب | Selection • کاپل : تهکوک (تهیونگ تاپ) • ژانر : عاشقانه، فانتزی، اسمات، امپرگ، امگاورس •...
"الهه ی ماه... چرا اینکارو با من کردی؟ بهترین دوستم و جفتم عاشق هم شدن..." جونگکوک و تهیونگ جفته همن و جیمین بهترین دوست تهیونگه. اما یه مشکلی وجود داره! جونگکوک نمیدونه تهیونگ جفتشه و فکر میکنه جفتش جیمینه و جیمین که قبلا جفت هاش رو پیدا کرده بود اونا رو بخاطر جونگکوک رد میکنه. "تهیونگ حدس بزن چی؟" "چیشده جیمین؟" "...
[Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...
جونگ کوک امگای پرتقالی قصهمون ، روی یکی از دانشجوهای آلفای کلاسش کراش میزنه پس دست به کار میشه و طبق چیزهایی که توی فن فیک ها خونده بود ، تصمیم گرفت با اشتباهی فرستادن نودش ، مخش رو بزنه . ولی پرتقال خنگمون تاحالا از خودش نود نگرفته بود ! پس سراغ هیونگ عزیزش یعنی تهیونگ میره تا ازش کمک بخواد :) Couple: Vkook Genre...
[ پایان یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐢𝐬𝐭 ✍🏻 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
🌆𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑾𝒉𝒐'𝒔 𝑻𝒉𝒆 𝑲𝒊𝒍𝒍𝒆𝒓? 🌆𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑻𝒂𝒆𝑲𝒐𝒐𝑲 🌆𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑩𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆/𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚/𝑻𝒊𝒎𝒆𝑻𝒓𝒂𝒗𝒆𝒍/𝑪𝒓𝒊𝒎𝒊𝒏𝒂𝒍/𝑻𝒓𝒂𝒈𝒆𝒅𝒚/𝑫𝒆𝒂𝒕𝒉 🌆𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° 🌆قاتل کیه؟🌆 🌆خلاصه: حادثهی غم انگیزی در 27 نوامبر سال 2022 رخ میدهد.. جئون جونگکوک، افسر ویژ...
لبهای خیس مرد بوسهی آرومی روی گردنش نشوند و باعث شد تمامِ سیستم عصبی بدنش مختل بشه. چنگی به دستهای چفت شده دور کمرش زد و سعی کرد خودش رو آزاد کنه که با صدای آلفا از حرکت ایستاد. _تقلا نکن جونور، تا وقتی من نخوام نمیتونی از دستم خلاص بشی. . . . خلاصه: آدمی را دلیبال صدا میزنند که نه توان تحمل دوریش را دارند و نه...
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شدهات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم میلرزید گفت و جونگکوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چیکار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگکوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...
چشمهاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمیخواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمیخواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمیخواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم میشدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیشقدم میشدند و حالا اینطور تحقیرآمیز باهاش رفتار میکردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دستهاش بسته بودند...
«جئونجونگکوک برای نجات پدرش دست به انجام هر کاری زد ، حتی امضاء کردن قرارداد بردگی خودش...» ❈ناماثر: |پــاکـــ| ❈کاپل: ویکوک ❈ژانر: روانشناسی / دارای صحنههای ناقض حقوق انسانی +18 / انگست / پایانخوش ❈وضعیت: [پایانیافته]✓ •رفتار تمام شخصیتها ریشهی روانشناسی دارد. درصوتی که قادر نیستید با این ژانر ارتباط برقرار ک...
- اینها همهاش تقصیر خودته. من فقط میخوام مال تو باشم، درست مثل لباسهایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون میگیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشمهام از خودم میپرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم)
زندگیِ اون رو زندگی کن! توجه: این مینی فیکشن پیش نیاز میخواد. بدونِ خوندنِ فیکشن های "کاپکیک های آبی"، "کیوی" و "گری" نمیتونید ازش لذت ببرید💙💚🩶 ژانر: دنیاهای موازی، روانشناسی، تخیلی، انگست، پایان خوش 开始:16.09.1403 结束:04.10.1403
「 ایبوی در مقابل پسر خوب 」 • ژانر: درام، عاشقانه، مدرسهای، محدودیت سنی . . کودکی، خردسالی جزئی از مهمترین دوران زندگی ما انسانها به حساب میاد. ما یاد میگیریم و با هر زمین خوردنی دوباره بلند میشیم و تجربه کسب میکنیم. ما به دنیا اومدیم تا یاد بگیریم و از دانستههایی که داریم استفاده کنیم. ما اینجا نیستیم تا زنده...
هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ،...
در دنیایی که قدرت در سایه مافیا پنهان شده، مردی از خاندانی قدرتمند، زندگی پرمخاطرهای را در پیش گرفته است. او در کنار دخترش، در تاریکی امپراتوری خود گام برمیدارد. اما یک شب، راز هولناکی از اعماق دریا سر برمیآورد. در اعماق تاریکی، رازهایی نهفته است که فقط دریا میداند.... موجی از فلسهای آبی، در تاریکی شب میدرخشد...
بهت قول میدم هروقت دوباره سر و کله ی کانورس های سفید رنگت توی زندگیِ من پیدا شد، کنار زیباترین بابونه های جهان بغلت میکنم و بهت میگم، "دلم برات تنگ شده بود." •kadota: To be lost, Vanish, Go missing, To disappear• [Book 3] •Couple: Vkook •Completed
beauty and the beast ╎دیو و دلبر «تمام شده» ∘₊✧──────✧₊∘ جونگ کوک شرخر محلههای فقیر نشینه. بعد از اینکه توسط پلیس دستگیر میشه و مدتی توی زندان میمونه، تصمیم میگیره برای خودش شغلی دست و پا کنه و از شرخری در بیاد؛ برای همین دوستش بهش پیشنهاد میکنه که پرستار بچهی تازه متولد شدهی تهیونگ بشه! ∘₊✧──────✧₊∘ کاپل: کوک...
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اص...
به آرام ترین شکلی که میشد بهم نزدیک شدی، آنقدری حرفه ای و چیره دست، که حال نمیتوانم تو را دور از خود تصور کنم. آنقدری که باور دارم مال منی،گرچه که من آنقدر بی عرضه ام که نتوانم از اموالم محافظت کنم. همانگونه که کمی پیشتر تمامت را میخواستم،مدتی که گذشت ،قلبت را،پس از آن افکارت ،قانع تر شدم و لب هایت را التماس کردم ،سپس...
- این گرگ یاغی شغالصفت، زیادی برای تو رام و دستپروردهست که اینقدر جنم پیدا کردی؛ وحشیم نکن تهیونگ. - وحشیت هم کاری به کارم نداره یاغی. - زخمات این رو نمیگن! - بوسههات چی؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: In The Colour Of Acacia 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Sport, Romance, Smut, Supernatural ،Fantasy 𝗨𝗽: جـمعهها «این فیکشن، امگاورس نیست»
"زن بودن" یک نقش نبود بلکه یک زندگی بود و جونگ کوک انگار این زندگی رو یاد گرفته بود! نویسنده : RÊVE نوع داستان : کوتاه
[کاملشده] «میگم... اگه دکتر باهاش حرف بزنه، شاید قبول کنـ...» با صدای برخورد محکم بشقاب و تکون خوردن شدید میز، توی جاش پرید و با شنیدن فریاد مرد چشمهاشو بست. «ساکت شو جونگکوک، گفتم نمیخوام! دهنتو ببند!» هول محکمی به میز داد و با قدمهای بلندش سمت اتاق رفت و در رو بهم کوبید. جونگکوک با ناباوری، شوک زده نگاهش ر...
برده داری،سیستمی قانونی و به رسمیت شناخته شده که در آن انسانها بهشکل قانونی ملک و دارایی ارباب خود در نظر گرفته میشدند... کیم تهیونگ، یکی از برده های عمارت والکین ، پسری احساسی و وابسته بود...اما سرنوشت ، گذر او را به اتاق پسر عمارت والیکن باز میکند....اتاقی گرم و پر از حس زندگی ...و در آینده دیوار های همان اتاق ا...
مـــوهیـتو! تی. کیم، نویسندهی معروف داستانهای کلیشهای نوجوانان بود. پس از اتفاقی، یکی از کتابهاش ازش عصبانی میشه و اون رو به داخل خودش تبعید میکنه و نویسنده به مدتی نامعلوم داخل کلیشهای ترین کتاب خودش، موهیتو، گیر میکنه. ──────⊹⊱✫⊰⊹────── ژانر:کمدی، ایو، فانتزی، امگاورس. کاپل:کوکوی.