FATE'S GAME | | BTS FF (18+)
FATE'S TRIOLOGY/BOOK ONE FATE'S GAME || DARK ROMANCE (18+) You were my everything but Fate had other plans.
FATE'S TRIOLOGY/BOOK ONE FATE'S GAME || DARK ROMANCE (18+) You were my everything but Fate had other plans.
FATE'S TRIOLOGY / BOOK TWO -can't be read as standalone (Read FATE'S GAME /FIRST BOOK for better understanding of the plots) A tale of dark romance.
Taekook [completed] شایعه ای به گوشتون خورده؟ که میگه جونکوک تو سن ۱۷ سالگی خودکشی کرده... و تهیونگ یه نسخه ازش ساخته... ... این شایعه واقعا وجود داره...بین ارمیا و طرفدارا... شاید واقعیه هوم؟ تا حالا بهش فکر کردین؟ که جونکوک ما فقط یه نسخه ی کپی شده باشه... ... اما اگه حقیقت چیز دیگه ای باشه؟ اگه جونکوک برگرده ؟ ... ...
Taekook [completed] می ترسم از دوستت دارم هات . وقتی نمیدونم با بوسه صورت چند نفر رو بریدی... . که لب هات این چنین خونه ..... ............................................ چی میشه اگه مدام نگاه یه نفرو روی خودت حس کنی...ولی نبینیش... ندونی کیه... ندونی کجاست... چی میشه اگه نفر بیاد بهت بگه تو تا ابد مال منی... بگه خودت...
🔞 چی میشه اگه یک هیولای آدم خوار یک روزی عاشقه شکار دلبرش بشه؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: سکرت ژانر: عاشقانه، اسمات، دارک، جنایی و... وضعیت فیک: کامل شده.
Zoe is a rogue who is forced to attend a school for werewolves for a year thanks to a new law. There she meets her mate, a certain Alpha who holds a grudge against all rogues. Will he get the life he has always craved or will his pride get the better of him?
« زمانی که غرق خوابم...یکنفر من رو میبوسه و برهنه م میکنه» Couple: vkook Genre: Lovely. Super natural. Angst. Smut. M preg.
[پایان یافته] یوهان دستش رو پشت گردن گائون برد و سرش رو به جلو هول داد. لبهاش رو روی لبهای گائون کوبید و باعث شد حرفش نیمهتموم بمونه. تماسی که میون لبهاشون رخ داد خیلی کوتاه و سطحی، اما پر از قدرت و سلطهگری بود. یوهان سرش رو عقب کشید و به چشمهای گرد گائون خیره شد: «من نمیخوام به چیزی خاتمه بدم... اگه میخوای ا...
[Completed] ♡نام فیک : Home (خونه) ♡ژانر : رومنس،زندگیروزمره،اسمات ♡نویسنده : Feranki7 خلاصه: تهیونگ از طرف پدرش مجبور به حمل مواد مخدر میشه و توی یکی از دردمندترین روزهاش با جونگکوک، دانشجوی موسیقی مواجه میشه... ~~~~
-(completed) "choose you : من تورو انتخاب میکنم" GENRE : ROMANCE,OMEGAVERSE,SMUT COUPLE : KOOKV قبیله جئون جونگکوک با کمبود اب روبه رو شده و جونگکوک دنبال راهیه تا این مشکل و در مهمونی که امپراطور کارتیور ترتیب داده حل کنه. اما چی میشه که برای حل این مشکل چیزی رو که متعلق به امپراطوره رو انتخاب کنه؟ _چرا منو انتخاب کر...
Death is My BFF is now published as a Hardcover, Paperback, and E-book with W by Wattpad Books! As Wattpad reader you can access the original rough draft version here, and published version details inside. This is a VERY rough, early draft of "Death is My BFF" and the published version looks very different! :) ...
جئون جونگ کوک و جئون جونگهیون دو آلفای حقیقی که پسرخاله و جفت هم هستند و به دنبال امگایی که قراره جفت سومشون باشه میگردن. کیم تهیونگ امگایی که زندگی سختی داره و معتقده هیچکس تو دنیا دوسش نداره و مطمئنه اگر روزی الفاش رو ببینه اون مثل بقیه ردش میکنه. چی میشه اگه تهیونگ به جای یه الفا ، دو تا الفا پیدا کنه که عمیقا دوس...
به ماه خیره شد و با لبخندی گوشهی لبش زمزمه کرد . + نمیدونم صدام رو میشنوی یا نه . گمون کنم اینهم بخشی از دیوونهبازی هایِ خودمِ اما امتحانش ضرری نداره مگه نه؟! دلم میخواد بهت زنگ بزنم . دلم میخواد باهات صحبت کنم , حتی امتحانش هم کردم , هزاران بار برات نوشتم و بعد تمام کلماتم رو تکه تکه کردم . دلم میخواد ه...
هیچکس صدای فریادهای شیطان را، وقتی از آغوش خدا رانده میشد نشنید... فقط یک نفر، یک نفر با قلب معصومش برای اولین بار تهیونگِ لال رو شنید و دل به سکوت گناهآلود و در عین حال اندوهبارش سپرد. اما جونگکوک دیر رسیده بود، خیلی دیر؛ بعد از سالها گناه و جنایت به نجات شیطان امیدی بود؟ ⊱ فیک ⊸ فریاد شیطان ⊱ ژانر ⊸ انگست، روم...
- اسم بابابزرگت چیه؟ + کیم تهیونگ... آقای کیم الان دیگه پدربزرگ شده. پسرش انگار فراموشش کرده و نوهش بعد از سالها قراره یه هفته پیشش بمونه و چی بهتر از این که توی این مدت براش داستان عشق اولش و اون پسرِ خرگوشی رو تعریف کنه؟ این فیک حول محور خاطرات گذشته و اتفاقاتی در حال که به همون خاطرات مربوط میشن میچرخه و داستا...
جئون جونگ کوک پسربظاهرخشن ومغروری که برای امرارومعاش خودش وخواهروبرادرکوچکترش دریکی ازبزرگترین کلاب های سئول کارمیکنه وپسری به اسم کیم تهیونگ که پسری مفرح و پولداره که توشرکت پدرش مشغول به کاره،ملاقات میکنه... امااین ملاقات سرنوشت جفتشون رودستخوش تغییرمیکنه...
عشق بین پرنس اسلیترین و باهوش ترین دختر گریفیندوری ... گاهی آنقدر نگاهت را روی زمین نگه میداری که متوجه نمیشوی ، به دروازه های جهنم رسیدی ... حتی وقتی گرمای شعله های اتش را احساس میکنی نیز متوجه نمیشوی ، حتی وقتی بوی دود را میشنوی ... حتی وقتی خوده شیطان به استقبالت میآید . " مگه میشه جهنم هم برات قشنگ باشه ؟ " " همج...
- ترسیدی؟ اونموقع که جلوی دانشگاه لبهایی که متعلق به من بودن رو روی لبهای یه حرومزاده قرار دادی که نمیترسیدی! + کوک... قسم میخورم. قسم... میخورم... هیچی اونطور که تو... - هیس... بذار بدنت نشون بده متعلق به کیه... بذار بدن سرکشت ثابتکنه متعلق به کیه!
• 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐍𝐃𝐀 • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 • 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐒𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 • 𝐆𝐧𝐫𝐞 : 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 , 𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 , 𝐇𝐢𝐬𝐭𝐨𝐫𝐢𝐜𝐚𝐥 , 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐭𝐢𝐜 ,𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 مقام و جایگاه ، املاک و جواهرات با همه چالش هاش قطعا تو هر کشوری آلفای لایقی مثل جونگکوک رو جذب میکنه + ته...
²⁰²⁴ - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اونموقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همهشون به من تعلق داره... همه بهم میگفتن بهت اعتماد نکنم... میگفتن شدم عروسک اختصاصیت... ولی باورم نشد... میخواستم داد بزنم و بگم شما هیچی نمی...
سیاره بنفش🍸 زوج : کوکوی یونمین ژانر: تخیلی عاشقانه امپرگ سیاره وایولت سیاره ای خارج از منظومه شمسی جایی که تا به حال کسی ندیده پادشاهی که به یه انسان دل داده
Kookv 🧁سرزمین کوتوله ها^^ •completed• • راستی! داستان بند انگشتی هارو شنیدین؟ نشنیدین؟؟پس بیاین باهاشون آشنا شیم^ •°اینجا سرزمین کوتوله هاست🍰 بند انگشتی هایی که زیر بوته های توت فرنگی پارکا و جنگلا و خیلی جاهای دیگه زندگی میکنن ولی ما ازشون بی خبریم🍭 و حالا میخوایم با هفت کوتوله داستانمون آشنا شیم و ببینیم این بند...
Name•°V is for violinist Genre•°multishots•romance•artistic•smut Couple•°Taekook Writer•°Silver°Sly •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• تهیونگ، ویالونیست معروف و محبوب، اسطوره زندگی جونگکوکه. جونگکوک، نقاش کوچولوی تنها، که کاراش توجه تهیونگ رو جلب میکنه. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•...
مدل معروف کره "کیم تهیونگ" با کمپانی فعلیش به مشکل برخورده و به زودی قراردادش هم تموم میشه. اما بخاطر شهرتش بهترین کمپانی کره که خیلیم سر و صدا کرده بهش پیشنهاد کار و بستن قرارداد میده. و اینجاست که تهیونگ و جونگ کوک باهم ملاقات میکنن...
[Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...
[Completed] "- این موضوع به تو مربوط نیست جئون. بکش کنار. ارباب کیم با سردی گفت و قلب تهیونگ با وحشت توی سینه اش کوبید. اسلحه مشکی توی دست پدرش پر بود و تنها چیزی که بین اون و مرگ ایستاده بود جئون جونگ کوک بود. - اسلحه رو بزار کنار کیم. جونگ کوک با خونسردی گفت و این بار ارباب کیم با عصبانیت فریاد کشید: - بکش کنار عوض...
تهیونگ با حسرت به چشمای خروشان مردش خیره بود. سریع دستشو از دست هیونگش ازاد کرد و سمت جونگکوک دوید. خودشو تو بغلش پرت کرد و دستای جونگکوک بلافاصله دور کمر پسرش حلقه شد. همونجور که صورت پسرشو به سمت مخالف میچرخوند اسلحه ای که همیشه تو کمرش بود و دراورد و سر تهیونگو رو سینش فشرد تا اون صحنه رو نبینه. !گفته بودم که انتقا...
◞کامل شده◜ درست همه چیز برای پسر رئیس جمهور جئون خوب پیش میرفت تا اینکه پدرش تصمیم گرفت تا برای محافظت بیشتر از تک پسرش یه محافظ شخصی براش بگیره! قطعا اگه شبانه روزت رو بافردی بگذرونی و ازش مراقبت کنی احساساتت بهش تغییر میکنه! −−−−−−−−− -بیبی! -من بیبی تو نیستم! −−−−−−−−− 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:𝖳𝖺𝖾𝗄𝗈𝗈𝗄 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖱𝗈�...
*روياها پيغام هايي از ناخودآگاه هستند و او يك رويا بود كه در من زنده شد * _نرو ، اگه حتي به اون پيشنهاد فكر كني يه گلوله تو قلبت خالي ميكنم ! _اگه نرم چي تغيير ميكنه ؟ تو ؟! استريپ كلابِ مصادره شده اي با ورود رقصنده ي جديدش "پارك جيمين" دستخوش تغييراتي ميشود ... ↳Gener: Slice of Life ,Romance , Smut , Angst , Sexual...
[Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی...