خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
اسم: امگای شیرینم🎠 خلاصه: کیم نامجون، تنها آلفای باقی مانده از خاندان کیمِ. بخاطر یه شرط 500 میلیون دلاری، که پدر بزرگش براش گذاشته، مجبور به ازدواج میشه! نامجون مدعیه که هیچوقت عاشق نمیشه...! اما عشق که این چیزا حالیش نیست. ژانر: رمنس، امگاورس، اسمات، امپرگ 🍼 کاپل اصلی: نامجین کاپل فرعی: یونمین، ویکوک وضعیت: به پا...
کیم نامجون پسریه که دنبال کار میگرده.. بعد کلی دنبال گشتن تو یه گی کلاب مشغول به کار میشه.. شبی که برای آشنا شدن با گروهش میره توسط یه پسر بوسیده میشه و... جینجون^~^ شاید یه کوچولو اسمات داشته باشه... نخونین اگه نمیخواین! #1 jin *-*
-Persian Translation- -زمانی که خانوادهی فقیری مثل خانوادهی پارک این قصد رو دارند که دخترشون رو در ازای گرفتنِ پول، با پسر آلفای بزرگ قبیله معامله کنند، تصورش رو نمیکنن که فرار اون دختر همهی برنامه هاشون رو نقشه بر آب کنه! اون ها در برابر آلفای خشمگین قبیله، کیم نامجون، چه پاسخی برای دفاع خواهند داشت؟! Couple : Nam...
- تولد شیرین یه فانتزی شیرین از کیوت ترین فیک بنگتن، هدیه ی 18 سالگی :′) • ᴡʀɪᴛᴛᴇɴ ʙʏ : ᴀʀᴍʏ-ɴ • ᴏɴᴇ sʜᴏᴛ - ɪᴍᴀɢɪɴᴀᴛɪᴏɴ • ғʟᴜғғ - ᴄᴏᴍᴇᴅʏ - ɪᴛs ᴍʏ ʙɪʀᴅᴀʏ...ɪᴍ ɴoᴛ ɢᴇᴛᴛɪɴɢ oʟᴅ...ɪᴍ ɢᴇᴛᴛɪɴɢ ʙᴇᴛᴛᴇʀ ;)
چی میشه اگه یه فرمانده که از کشورش طرد شده بخواد انتقام بگیره؟ ژانر:معمایی. ومپایر. سوپر نچرال. یه ذره طنز کاپل:کوکوی. سپ. نامجین
چی میشه اگه یه فرمانده که از کشورش طرد شده بخواد انتقام بگیره؟ ژانر : معمایی،ومپایر،سوپر نچرال،یه ذره طنز کاپل:کوکوی،سپ،نامجین
°•+وانشات از بی تی اس با هر کاپل و هر ژانری که درخواست بدین+•° برام درخواست ها تون رو کامنت کنید 💫🌙 🪐وضعیت آپ= نامعلوم🪐
عطر من و رنگ تو چه ترکیب قشنگی برای به گند کشیدن زندگی و دنیامون فقط کافیه نفس عمیق بکشی و جمله ی افسانه ای رو درحالی که به چشمای منتظر مشتاقم زل زدی بگی : «دوست ندارم» [completed]
نامجون و جین بعد از سه سال زندگی مشترک، حس میکنن روابطشون سرد و سردتر میشه تا اینکه یه شب نامجون متوجه میشه که دوست صمیمیش و همسرش که به شدت عاشق هم بودن بعد از جدا شدن از همدیگه دوباره ازدواج کردن. از این فکر دیوونه میشه و وقتی به خونه بر میگرده...
{𝘖𝘯𝘦𝘴𝘩𝘰𝘵} دارید اشتباه میکنید... چطور میتونید بگید من جینو کشتم!؟ ❁𝙽𝚊𝚖𝚓𝚒𝚗❁
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...
The moment he saw him . He wanted to make him his . He had lost him once and now he will never let go of him . ................... Contents •fluff •a bit of angst •kookmon .•minjoon #1 kookmon #1 subjoon #2 namjooncentric #8 bottommamjoon #4 bottom joon #1 bottomjoonie #15 namkook #10 Joonie
this is a namkook book (i used decide wheel so here we are) jungkook has always been obsessed with namjoon for nine years since trainee year and debut intill now. he can't help but get jealous every time idols would touch him specialty when jackson his so called best friend don't get me wrong there friend ship is true...
"What do you think it's like to have sex?" Jimin asked. Contains: -smut -some angst -boyxboy -a lot of Minjoon -bottom Namjoon -top Jimin -and other things I don't remember -slow updates(?) -bad grammar
We're all gonna say "Kim Namjoon is a bottom" on three ok 1,2,3 "KIM NAMJOON IS A BOTTOM." UwU - Mostly Imagines
Jungkook: I'm trying to see that 🅱️ussy if you know what I mean 🤑😈 Namjoon: Who the fuck are you?? Jungkook: I'm Jungkook the father of our future k...
کیم سوکجین، تنها وارث مجموعه MK، نگران زندگیش شده..به عنوان یک پسر 27 ساله با هیچ زنی تحریک نمیشه و از اون بدتر، هیچ رابطه ای نداشته!! ماجرا از روزی شروع میشه که مشکل شو با صمیمی ترین دوستش درمیون میزاره... Name: Do i taste like candy?! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / Slice of life / Sexcam Start: 1399/8/24 End...
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذر...
کیم نامجون، پسری که روحش پاک پاکه... حتی شفاف تر از آب زلال! عاشق یه پسر شده. ولی مشکل این نیست! مشکل اینه.. اون پسر یه "فرشته" است و فرشته ها حق عاشق شدن ندارن! کنار اومدن با عشقی که بهت علاقه نداره راحته؛ ولی کنار اومدن با شیطانی که تشنه به خونته نه! از نظر نامجون، رابطه بین شون مزخرف ترین مثلث عشقی دنیاست... تو...
پسری که عشقشو به خاطر مسائلی فراموش کرده اما زمان عشق گذشته رو به یادش میاره ولی مجبوره دوباره فراموشش کنه!
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} -بقیه کجان؟ +نمیدونم خبر ندارم -یعنی چی؟ +از بعد اون روز دیگه ندیدمشون -اون روز؟ کدوم روز؟ +فردای خاکسپاری تو... ❁Couple: Namjin❁ ❁Side Couple:Vkook❁ ❁Genre: Romance,Slice of life,Drama❁ ⟭⟬1 in #Jin ⟭⟬ ⟭⟬2 in #Namjin⟭⟬ ⟭⟬1 in #جین⟭⟬
That damn experience خلاصه: با دیدن اون صحنه جلوی چشمامو خون گرفته بود باید بیشتر فکر میکردم نباید خرابش میکردم همش تقصیره خودمه اینکه دیگه ندارمش...:) ژانر :رمنس، کمی اسمات~~ کاپل اصلی: نامجین کاپل فرعی: تهکوک، سُپ نویسنده:@Mahtina9 وضعیت: تموم شده
سکوت، چیزی نبود که آزارش بده. بهش عادت کرده بود و اون رو جزئی از خودش میدونست. -Namjin story✔ Started: October 2019 Finished: Agust 2020
Our time is up.. Your eyes are shut...! ───────────── Couples: Friendships Genre: angust Writer: OpalDie -Complited.
[کامل شده، فصل اول] کاپل: نامجین، ویکوک ژانر: درام، رمنس، فلاف، اسمات نویسنده: SHin خلاصه: کیم سوکجین، پسر یکی از بزرگترین سرمایهداران کره است. که البته با پدرش هم مشکل داره. البته اون نه! بلکه این پدر جین هست که از اون خوشش نمیاد و دلیلش هم رازیه که تنها سه نفر در دنیا ازش خبر دارن! این راز چیه؟ نمیدونه! تنها چیز...
اتاقی به پاکی رنگ سفید که گاهی با چکیدن اشک های اون مرد به سرخی خون آلوده میشه و رنگ گناه می گیره. "لبخندی که روی لب های شکنجه گرم هست، قطعا زشت ترین تصویر برای منه" نام: white room / اتاق سفید ژانر : ترسناک، انگست، درام، رمنس، اسمات کاپل: نامجین #multishot چند شاتی ⚠️اخطار: این نوشته حاوی صحنه های خشن آزار و شکنجه اس...
نامجون وقتی پاش رو توی اون خونه ی قدیمی و متروک گذاشت، فکرش رو هم نمی کرد که قرار نیست راه خروجش رو به راحتی پیدا کنه! خیلی دور از انتظار نبود که تا ابد کنار اون مجسمه ی طلسم شده بشینه و حسرت بخوره... حسرت بخوره... و حسرت بخوره... چون *life is the beauty charm* نام: طلسم زیبایی ژانر : فانتزی ، رمنس، فلاف کاپل: ن...
{𝘛𝘰𝘸𝘴𝘩𝘰𝘵𝘴} کاری جز نگاه کردن به پسرک گل فروش بی نامو نشون ازم بر نمیاد تنها آرزوم اینه که یه روزی بین این همه روز گذرا اونم چشمش بهم بیفته فقط واسه یک لحظه یه لحظه کوتاه... ❁𝙽𝚊𝚖𝚓𝚒𝚗❁