Select All
  • 𝐂𝐚𝐧 𝐘𝐨𝐮 𝐁𝐥𝐨𝐰 𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐮𝐛𝐛𝐥𝐞𝐠𝐮𝐦?
    824 217 7

    ~ اوه سهون برای این آزمون استخدامی خیلی تلاش کرده بود، خیلی خیلی تلاش کرده بود! اون‌قدری که روی جون خودش شرط بست و با خودش قرار گذاشت اگر این‌بار هم قبول نشه، خودشو از بالاترین طبقه‌ی ساختمون اون اداره پرت کنه پایین! و یک ثانیه بعد از این فکر بود که بوی خوشایند قهوه‌، زیر بینی‌ش زد و پسر جوونی با لبخند دندون‌نماش، کن...

    Completed  
  • 𝙲𝚊𝚗 𝚈𝚘𝚞 𝙱𝚕𝚘𝚠 𝚃𝚑𝚎 𝙱𝚞𝚋𝚋𝚕𝚎𝚐𝚞𝚖?
    55 15 3

    ~ اون برای این آزمون استخدامی خیلی تلاش کرده بود، خیلی خیلی تلاش کرده بود. اون‌قدری که روی جون خودش شرط بست و با خودش قرار گذاشت اگر این‌بار هم قبول نشه، خودشو از بالاترین طبقه‌ی ساختمون اون اداره پرت کنه پایین! و یک ثانیه بعد از این فکر بود که بوی خوشایند قهوه‌، زیر بینی‌ش زد و پسر جوونی با لبخند دندون‌نماش، کنارش ا...

    Completed  
  • ~The Smell Of Green~
    373 93 4

    [ بوی سبزه ] پسرک بوی سبزه می‌داد، همان عطری که کیونگسو را وادار کرد برای اولین‌بار بعد از مدت‌هایی طولانی، با لبخند نفس بکشد و آرامشی را در وجودش احساس کند که سال‌ها، بی‌ثمر دنبالش دویده بود. طروات قلب پسرک، روح کیونگسو را در آغوش گرفته بود... وان‌شات ژانر: فلاف، برشی از زندگی، هیلینگ(درمان‌گر) سه ورژنی: چانسو / کای...

    Completed  
  • ~The Smell Of Blue~
    182 45 3

    [ بوی غم ] " پسرک بوی غم می‌‌داد، چیزی که کیونگسو را وادار کرد تا هرکاری برای برگرداندن نور زندگی و عطر خوشحالی به قلب او بکند وگرنه، زندگی مرده‌ی پسرک، کیونگسو را هم می‌کشت...‌ " ⸝⸝⸝✿⸝⸝⸝ این وانشات، فصل دوم وانشات The Smell Of Green (بوی سبزه) هست و ادامه‌ی اونه. پس طبی...

    Completed  
  • °• روزمره‌نویس متوهّم اکسو •°
    3.5K 869 50

    " سناریوهای کوتاه اکسو از کاپل‌های مختلف " توی این بوک‌ هرچیزی از هر کاپلی پیدا می‌شه. دوست داشتم اینجا هم توی یه بوک با اسمی که دوستش دارم (اسم چنل تلگراممون هم هست)، جمعشون کنم و بعدها سناریوهای بیشتری هم بهش اضافه بشه. سناریوهایی که ممکنه تبدیل به وان‌شات یا حتی فیک بلند بشن🌱 اکسو × اکسو ؛ Exo×Exo ؛ Exo Scenar...

  • GAME
    6 6 1

    سوال خوبی بود. -وقتی یه بازی بین من و تو شروع میشه،اگر من کسی نباشم که شروعش کرده پس دیگه کی میتونه شروع کننده اش باشه به جز تو کوچولوی من؟ چشماش باز شد و لبخند از روی لب هاش رفت.

    Completed  
  • our hands
    4 5 1

    "حس لمس دستانت،حس پرسه زدن در یه صبح بارانی روی پل رنگین کمان است."

    Completed  
  • my stupid boyfriend
    11 5 1

    +میخوای ببخشمت؟پس بهم بگو چرا انقدر نوشیدنی خوردی،تو که هیچ وقت اینکار رو نمیکردی. راحت بود که،فقط دلیلش و باید میگفت.

    Completed  
  • Happy Halloween
    31 15 3

    زمین بازی امسال یه هزار توی درختیه،تعقیب شونده ها اول وارد میشن و با چند دقیقه تاخیر تعقیب کننده ها. فکر میکنم دیگه همه چیز رو گفتم ... پس لطفا تو دو دسته توی قسمت مشخص شده بایستید.اوقات پر از وحشت و لذتی براتون آرزو میکنم. توی زمین بازی میبینمتون.

    Completed  
  • BLUE
    20 8 1

    این بار به جای خودم لنز و پوشوندم و اونم دوربین و پایین آورد. میخواست از زیر بحث کردن در بره اما دیر شده بود. پس فقط سرش و کج کرد و پرسید: +چیه؟ بهش گفته بودم وسط صحبت های جدی اینجوری کیوت بازی در نیاره اما کو گوش شنوا

    Completed  
  • Friend or boyfriend
    141 48 4

    کاپل: چانسو، کایسو، مخفی ژانر: ، رومنس ، درام 🍁 خلاصه: چانیول عاشق دوست صمیمیش شده ولی یه مشکلی اینجا هست...

  • «سناریو کیپاپ»
    4.9K 886 28

    هر پارت یک وانشات📘 سناریو و وانشات های کوتاهی که ارزش فیکشن شدن دارن🗨️🩵 کپی از سناریو ها و نوشتن اون ها،به هر نوعی ممنوع🗝️ اینجا کاپل های مختلف،با هر ژانری میتونی پیدا کنی🪩 ❄️«کاپلی که ووت بیشتر میگیره، سناریو بیشتر ازش مینویسم.پس کاپل مورد علاقتون رو حمایت کنید»❄️

    Completed  
  • 𝚑𝚊𝚙𝚙𝚒𝚗𝚎𝚜𝚜
    2.2K 581 16

    «شادی | happiness » کیونگسو پسری خوش قلب، خوشبین و مهربونِ. دقیقا چیزی که چانیول به عنوان یک پدر مجرد توی زندگیش نیاز داره تا بتونه دختر کوچولوش رو بدون هیچ نگرانی، خوب بزرگ کنه. پس بهش پیشنهاد داد تا پرستار تمام وقت دخترش باشه.اما آیا فقط بخاطر دخترش اینکارو میکنه یا خودش هم شیفته ی اون خنده های قلبی شکل شده؟! 🧸کا...

  • kiss me,I don't know who I am.
    93 32 1

    "وانشات قدیمی" "یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود " "من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی چیزی نمیدادنم از این دیوانگی و عاقلی" "وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد" "من بودمو چشمان تو نه آتشی و نه گِلی چیزی نمیدانم از...

  • 8:00 p.m. [ChanSoo]
    69 18 1

    [سناریو] میتونست به راحتی حس کنه کیونگسو یه چیزیش هست. اخم کمرنگی کرد و بعد از خارج شدن از آسانسور توی پارکینگ، با قدمای بلند سمت ماشینش رفت. باید هرچه زودتر به خونه میرسید. کاپل: چانسو ژانر: ریل لایف Telegram: @BambiFiction

    Completed  
  • Scenario Exo Couple
    955 147 18

    ONESHOT

  • {...Rhodante...}
    278 106 11

    ✾ #Rhodante Couple:chansoo....layhun.... ⚜ خلاصه: پارک لویی که علی رغم مخالفت خانوادش رشته‌ی تاریخ رو برای درس خوندن انتخاب کرده حالا به عنوان دانشجوی سال آخر باید پایان نامه‌اش رو به دانشگاه تحویل بده. این قرار بود فقط یه تحقیق ساده باشه، پس چرا وقتی تصویر نقاشی شده‌ی خودش رو توی یکی از کتاب های کتابخونه پیدا کرد هم...

  • You and Me
    586 83 6

    یک زندگی عاشقانه ی آرام پایان یافته

  • Unread[ChanSoo, SeBaek]
    1.6K 390 27

    [تکمیل شده] کیونگسو به همخونه‌ی خودش یعنی چانیولی که با شخص دیگه‌ای توی رابطه‌س، علاقه داره و وقتی اون رابطه بهم میخوره، کیونگسو همراه با بکهیون و سهون نقشه میچینن تا......... کاپل‌ها: چانسو، سهبک ژانر: رمنس، اسمات، زندگی روزمره کانال آپ: چانسو سیتی کانال نویسنده: Telegram: @BambiFiction 🦌

    Completed   Mature
  • Chansoo History |BooK no.⁶¹²|
    646 165 4

    • i never believed in angels... and that's why i really hate you my love... for breaking all the beliefs i had.. Genre : romance, fiction, ect. Couple : Chansoo ~|oneshots|~ (وانشات های چانسویی من*)

  • Wake Up!
    79 19 1

    "مراسم بیداری" "آنگاه که تابوت را گشوده و جسم خون آشام نمایان میشود، بیدارکننده نیتی که به سببش تقاضای بیداری دارد را در ذهن پندارد، سپس سه قطره خون از دست چپش را روی لب های خون آشام بریزد." کیونگسو کتابو روی زمین گذاشت و مجدد بالای تابوت ایستاد و دستای عرق کردشو به سمت درب چوبیش برد و با گرفتن دو طرفش، تابوت رو باز ک...

    Completed  
  • block
    672 236 9

    کاپل: چانسو، سهبک ژانر: رومنس ، درام، طنز، اسمات 🦄خلاصه:کیونگسو چانیول رو توی توییتر بلاک میکنه، چون اون خیلی هاته و نمیخواد تا توییتاشو راجع خودش رو بخونه

    Completed  
  • 𝗚𝗹𝗮𝗻𝗰𝗲
    719 227 8

    𝗘𝗽𝗶𝘁𝗼𝗺𝗲; کیونگسو یه جراح حرفه ای و جدیه که کارش رو دست نداره.. چانیول که خیلی وقته پرستار بخششه تا به حال توی اتاق عمل برای عملای زیادی همراهش بوده و پیوندای متعددی رو انجام داده.. اما چی میشه اگه یه روز یه بیمار کوچولوی استثنایی پیدا بشه و روند زندگیشونو تغییر بده؟

  • Opportunity
    956 255 21

    کاپل: چانسو، سهبک، شیوچن، سولی ژانر: رومنس، انگست، درام، طنز 🎸خلاصه: پارک چانیول، نوازنده معروف، با منشی یه شرکت بزرگ در کره جنوبی، دو کیونگسو، وارد رابطه میشه. ولی چه چیزی در مسیر عشق اونا قرار میگیره؟

    Completed  
  • 𓁹𝑪𝒉𝒂𝒏𝒔𝒐𝒐𝒊𝒔𝒎 𝑰𝒎𝒂𝒈𝒊𝒏𝒂𝒕𝒊𝒐𝒏𝒔𓁹
    1.7K 451 23

    تصورات و نوشته های چانسویی من シ

  • Gaurdain
    1.1K 253 6

    Couple: Chansoo Genre: Action, Romance, Smut دو کیونگسو یه نگهبان زندان پارک چانیول یه زندانی نچندان معمولی "چشم بند روی چشم کیونگسو کنار رفت.با اینکه اتاق با نور کمی روشن شده بود ولی برای چشماش که چندین ساعت تاریکی رو تحمل کردن ناخوشایند بود.چانیول به صورت جمع شده ی کیونگسو خندید. _سلام گربه ی وحشی.همونطور که بهت قول...

  • Shine My Destiny
    1.7K 778 23

    Couple:ChanSoo Genre: Romanc Drama Omegavers Mpreg Smut زندگی کیونگسو سختی و پستی و بلندی زیاد داشت. اما بعد گذروندن یه گذشته پر ماجرای تلخ و شیرین حالا زندگیش به یک آرامش و ثبات نسبی در کنار دختر کوچولوش رسیده بود. البته.... این آرامش مال قبل از ورود پارک چانیول به زندگیش بود. یا بهتر بگم ورود دوباره پارک چانیول به...

  • PRISONER IN LOVE (زندانیِ عشق)
    446 107 4

    🦋این داستان فصلِ دوم "زندانی بهشت" ــه 🌈 کاپل : چانسو ، هونهو ، بکسو ، ---بک ژانر : عاشقانه ، انگست ، ماجرایی ، اسمات روزهای آپ : پنجشنبه عشق بود ؛ تمام آن چیزی که در بندش بودم ... عشقی که نفسم را گرفت و قلبم را زندانی کرد. اما برخلاف بهشتی که تو برایم ساخته بودی ، این زندان دیگر راه فراری نداشت... و تو تا ابد...

  • ~ Not Friend ~
    98 26 1

    « رابطه ای که ما داریم فقط دوستی بود ... ولی یه روزی ، یک لحظه ، وقتی صدای ضربان قلبمو شنیدم ، فهمیدم این رابطه برام دوستی نیست ... حسی که دارم بیشتر از یک دوسته ... »

    Completed  
  • My Sky
    264 70 1

    Chansoo Romance, Mpreg, Omega Vers, تمام جذابیت زندگیش به نشستن تو کابین خلبان هواپیما و تماشا آسمون از پشت شیشه اون کابین بود.اصلا از اول برای همین این شغل و انتخاب کرد . چون عاشق آسمون بود ، عاشق پرواز ...... اما همه چی با اومدن اون کمک خلبان جدید و تازه کار عوض شد .

    Completed