
#1
من نِوشت by 𝓢𝓶𝓮𝓻𝓪𝓵𝓭𝓸
در این تاریکی ، تو را نوشتم
او مرا ننوشت
مجموعه ای از نوشته هایی که شاید هرگز خوانده نشدند ، ولی هر کدامشان تکه ای از من بودند

#2
存在する;to existₒby 薔薇
❝Her hand in his, he became her tomorrows.
He left her,and, her existence faded.❞
⌜poetry╶ from the deepest...

#4
Non-existence Absurdity Void by I'm alive and breathing
"رحلة داخل أفكار مشوشة بين العدم والوجود، بين رغبة في الاختفاء وحتمية الاستمرار. نص يتأرجح بين العبث والبحث عن معنى، في عالم رمادي بلا يقين."
"A raw strea...