خلاصه: جونگکوک، تک امگای خاندان آلفا پرست جئون. زمانی که به درخواست خانوادهاش، قراری مبنی بر ترک خونه و رفتن به سئول گذاشته میشه، همه چیز به هم میریزه. تمام ایندهاش وابسته به تصمیمی بود که در اون لحظه باید میگرفت؛ به سئول میرفت و با فردی که پدربزرگش انتخاب کرده بود، تشکیل خانواده میداد؟ یا راهی برای بیرون اومدن از زیر سایهی جئون بزرگ پیدا میکرد؟ _____________ " همیشه فکر میکردم؛ زندگیم روال خوب و معمولیای داره و تقریبا ازش راضی بودم...البته تا مدتی! اما وقتی که چشمهام رو روی دنیای واقعی باز کردم، فهمیدم اونقدرها هم خوب نیست! اون روال عادی به بدترین شکل ممکن گذشت و سخت بود؛ البته که اون شرایط، با تصمیم خودم رقم خورد؛ اما خوب پیش نمیرفت. درست زمانی که با خودم گفتم :« پسر! دیگه بدتر از این نمیشه! دوتا خط قرمز که نشون میداد یک زندگی دیگه توی وجودم رشد میکنه، بهصورت خیلی قوی، خلافش رو بهم ثابت کرد. حالا اون زندگی که یک دونه هم نبود، مهمترین دلیل ادامه دادنم شدن؛ پس مینوشم به افتخار وجودشون! " genre: omegavers-angst-smut- couple:vkook-nammin-supe-