mavi_opa

ژانر:رومنس،درام،انگست،جنایی،کراس اُور،اسمات
          
          من میخواستم به سرنوشتم تو این دنیا پایان بدم غافل از اینکه سرنوشت من جایی پشت آینه با تو گره خورده...
          
          _تهیونگ کیم
          
          **************************
          
          _داستان ما مثل داستان رومئو و ژولیته ولی میدونی فرقش چیه؟
          _چی؟
          دستشو تکیه گاه سرش کرد و به دو گوی کهکشانی که خیلی وقته خودش رو درون اونها گم کرده بود خیره شد:
          _ما نویسنده داستان خودمونیم،تلخ و شیرینش رو خودمون رقم میزنیم،داستان رومئو و ژولیت بیشتر شبیه داستان قلب هاست؛ اگه قلب یکیمون نباشه قلب دیگری خودشو میکشه.
          
          ***************************
          -چیکار کردی عوضی!
          همونطور که نفس نفس میزد با صدای خشداری گفت:
          _از قلبم محافظت میکردم.
          https://www.wattpad.com/story/315680364?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=mavi_opa&wp_originator=czVb1Qyn1mWKfy%2BWCFg9VPmJKYmzVQj1pTUwV9qdf58eubZDaqm6FD0DsRBOnZ8vUYs26ELEY4%2BN28ywY6za2cjhtZtw0aJ8DzfEkyJbYtSX1%2BimhupgrBI2q4HcgtCR