سلام رفقا ✿
بابت غیبت طولانی و آنپابلیش شدن یهویی داستانا متأسفم. دلیل، مشکلات شخصی بود.
اگر دایرکت واتپد به من پیامی دادید و جوابی نگرفتید من بابتش عذرخواهم ازونجا که اکانتم طوری شد که همهی پیاما پریدن و من فقط نوتیفیکشن پیاماتونو گذرا دیدم اما به هیچکدوم دسترسی ندارم متاسفانه. ممنونم اگه اونجا برام پیامی گذاشتین ❥
هیدن بیوتی ریپلابلیش شد و اگر کسی اینجا منتظر من بود قلبا ازش ممنونم
چراغ این کلبه دوباره روشنه ✧
دوستدار شما
بلک کندی ♡
@Black__Candy پ.ن: اونموقع آخرین پارای که آپ شده بود درواقع پارت آخر هم نبود بلکه پارت پنجاه بود و مهم ترین اتفاقی که میخواست بیوفته رو از دست داده بودم:')
@Black__Candy وای نمیدونی چقدر خوشحالمಥ‿ಥ
موقعی که داشتم هیدن بیوتی رو میخوندم نتونستم قسمت آخرش رو بخونم و وقتی دیدم آنپابلیش شده فکر کردم هیچوقت نمیتونم بفهمم تهش چی میشه
ببخشید که بدون اجازه شما اینجا چیزی تایپ میکنم اما بعد از مدتی تصمیم گرفتم یک فیکی بنویسم که واقعا زمانم رو روش بزارم :)
اگر دوست داشتی رز سفیدم در خونه "میراث" رو بزن و کمی مهمونش باش و با میزبان های مهربونش همراه باش :)
" میراث "
دکتر کیمی که سعی کرده بود بعد از فوت پدرش تمام خانواده کیم را به دور هم جمع کند اما ...
نوه کوچکتر کیم بزرگ که طی سال ها غیبش زده بود چی ؟
یک دایی مسئولیت پذیر ، برای برگرداندن خانواده اش تا اسپانیا هم میرود .... درسته ؟
اما واقعا آن پسر گمشده ، حاضر به پذیرفتن خانواده ای که روزی با پای خودش آنها را طرد کرده بود ، میشد؟
https://www.wattpad.com/story/374561364?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=SarinaMehrabi
سلام عزیزم ببخشید بی اجازه توی مسیج بوردت پیام میزارم ..
من تازه کارم رو توی واتپد شروع کردم و خوشحال میشم اگر دوست داشتید یه سر به فیکم بزنید..
داستان جونگ کوک پنج ساله ای که توی یتیم خونه رها میشه بی خبر از سرنوشت پر تلاتمی که در انتظارشه و حالا با بیست ساله شدنش و رهایی از اون جهنم به دنبال راهی برای تغییر زندگیشه اما چی میشه اگر این بین با افرادی اشنا بشه که ادعاهای عجیبی نسبت به اون دارن ؟
چی میشه اگر هیچ چیز جوری که اون فکر میکرد نباشه ؟
https://www.wattpad.com/story/374360976?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=VK-Cheri
سلام من ونته هستم اسم هنریمه
ولی گلبرگ صدان کن
من عاشق هیدن بیوتی شدم
هنوزم دارم میخونمش
پرستیدنی ترین
زیباترین چیزیه که خوندم
من خودمم نویسندم
نمیدونم شاید دلت بخواد کارای منم امتحان کنی
ولی باید میومدم و میگفتم هیدن بیوتی خیلی قشنگه پرستیدنی
وقلب من رو مال خودش کرد...