Sign up to join the largest storytelling community
or
Story by Sahar Ramezani
- 1 Published Story
Love with guns
89
32
11
بعد از حموم رفتن و انجام روتینش دفتر خاطراتشو باز کرد :
[امشب هم مثل شب های دیگه... تقریبا دو ساله که دارم دن...