Sign up to join the largest storytelling community
or
پر و بالم را شکستند و هیچ یک حتی خم به ابرو نیاوردند....شیشهای شکسته شدم که هربار ترمیم شد اما باز جای شکستگیها معلوم شدند....کلاغی شدم سیاه پوش که به داغ کفن پوش شدن زمستان نشستشاید این گونه به...View all Conversations
Stories by narsilia
- 2 Published Stories
DARK SNOW | Vkook
129
37
6
برف تیره
نویسنده: nil_mo
---
تهیونگ... اسمش یعنی وحشت، یعنی قدرت، یعنی خونی که همیشه جاریه.
جونگکوک... کسی که...
Pandora′s box | kookv
866
201
16
جعبه پاندورا
نویسنده: Nil_mo
کیم تهیونگ با DNA یک ببر ساخته شده ؛ موجودی بین انسان و حیوان ، طراحی شده برای ف...