Jewel_32

میخوام یه خاطره از بچگی هام بگم که کل فامیل و خوانواده میدونن: 
          	راستش مامانم و خالم این خاطره رو گفتن
          	چون خیلی بچه بودم
          	
          	تقریبا یک سالم یا شایدم دو سالم بوده، و شب همه خاله هام خونه ما بودن، قرار بود بریم مسافرت(مشهد) بعد من این جوری بودم که وقتی میخواستم بازی کنم، باید وسایلمو میاوردم می ریختم وسط خونه و بازی میکردم
          	ولی اون شب خبری ازم نبوده
          	مامانم و خاله کوچیکم خونه رو میگردن و میبینن من تو اتاق خواب مامان و بابام نشسته بودم و همینجوری به زیر تخت خیره شده بودم
          	(خونمون دقیق رو به رو یه باغ خیلی بزرگ بود) 
          	مامانم و خالم خیالشون راحت میشه و خالم منو دوباره میبره تو حال
          	مامانم میگف که من هی تو رو میاوردم از اتاق بیرون که بازی کنی، ولی تو هی میرفتی تو اتاق
          	بعد خالم میگف که شنیدم صدای خنده ات از اتاق میاد، رفتم تو اتاق دیدم نشستی و داری با مار بازی میکنی(  :/  ) بعد خالم میگف فکر کردم توهم زدم رفتم بیرون دوباره اومدم تو اتاق دیدم نه واقعنی داشتی با مار بازی میکردی
          	خالم میدوه و میره به همه میگه، بعد تا زنگ بزنن به آتش نشانی طول کشید و وقتی میان تو میبینن من خواب بودم، بعد اون مار هم تو بغلم خواب رفته بوده•-•
          	آتش نشانی گفته بود که ازین مارهایی بوده که اگه نیش میزده درجا میکشته و آره خلاصه شانس آورده بودم : "

strawsherry

@Jewel_32  تو کلا عجیبی...
Reply

Mikmooni

@Jewel_32 
          	  جر اره
          	  نمیدونم کیوت بود دیگه TT
Reply

mahdiehb2008

سلام هانی ببخشید وارد مسیج بوردت شدم
          میشه از من تازه کارم حمایت کنی لطفا‌(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩
          ممنون هانی‌(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁠❤⁩
          دو کیونگسو و پارک جیمین  دو پسر که با تمام دردهاشون بهم پناه میبرند و فرار میکنند ... از چی یا بهتره گفت از کی؟؟
          .... این یه رازه  ......
          رازی که در پایان به یه نفرین تبدیل میشه .....
          در همون دوران با ۳ پسر دیگه هم آشنا میشن شو مینگهائو 
          شاهزاده خلع شده ....
          و لی مارک و لی فلیکس دو برادری که تو آتیش گیر افتادن و هر لحظه به مرگ نزدیک میشدن.....
          حالا هر ۵ تای اونا برای اولین بار در black diamond  عضو یک پک ان پکی که همه امگا ان 
          اگر در بین تمام راز ها و عجایب این پک یک دفعه سر کله جفت های دو عضو اصلی...... کیونگ و جیمین پیدا شده چه اتفاقی می‌افته ؟؟
          اونم نه یکی جفت ...۶جفت حقیقی جیمین.... و ۴جفت حقیقی کیونگ 
          آیا اونها  میتونن در کنار راز ها و نفرینی که گرفتارشن با جفت هاشون باشن ....یانه 
          .ٖ⃔༺ོ༅ི༙ ‌‌ ‌‌༅ྀ༙༻⃘⃕⃟ٜٖ
          https://www.wattpad.com/story/399167436?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=mahdiehb2008

jeon_jehowa

درود، امیدوارم روزت عالی باشه!  
          یه داستان فیکشن نوشتم که فکر می‌کنم ممکنه خوشت بیاد  اگه وقت داشتی، خیلی خوشحال می‌شم بخونیش و نظرت رو بدونم. ❤️
          https://www.wattpad.com/story/392804389?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=jeon_jehowa

Jinisbackhome

خیلی خوش حالم میکنی اگه نگاهی به بوکم بندازی و نظرت رو راجبش بهم بگی ❤
          
          
          https://www.wattpad.com/story/396817868?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Jinisbackhome

miss_m_2818

آن که رخسارِ تو را رنگِ گل و نسرین داد
          
          صبر و آرام توانَد به منِ مسکین داد
          
          وان که گیسویِ تو را رسمِ تَطاول آموخت
          
          هم تواند کَرَمَش دادِ منِ غمگین داد
          
          من همان روز ز فرهاد طمع بُبریدم
          
          که عنانِ دلِ شیدا به لبِ شیرین داد
          
          گنجِ زر گر نَبُوَد، کُنجِ قناعت باقیست
          
          آن که آن داد به شاهان، به گدایان این داد
          
          خوش عروسیست جهان از رهِ صورت لیکن
          
          هر که پیوست بدو، عمرِ خودش کاوین داد
          
          بعد از این دستِ من و دامنِ سرو و لبِ جوی
          
          خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
          
          
          عیدتون مبارک باشه 
          بهترین هارو براتون آرزو میکنم در کنار خانواده