نویسنده صدام نزنید. من نویسنده نیستم، من تنها می‌نویسم شاید که آرام بگیرد چیزی در من.

« ای خاطرات،
نمی‌دانم!
از من چه می‌خواهید به محض آمدن پاییز؟
ای خاطرات قدیمی این پروبال زدن برای چیست؟
خود را به پنجره‌ها کوفتن برای چه؟
گمان نکنید غنچه‌ها گل می‌دهند،
آوازی که هست برای بلبل نیست،
این بادی که می‌وزد، باد دیگری‌ست‌‌...»

- جاهد ستکی تارانجی؛ فارسیِ فرید فرخ‌زاد.


یک‌جرعه برهان‌تراشی؛
« ممنوعه » نوشته شد تا با عاشقان بی‌وصال همزاد پنداری شود.
« متعلق به من » نوشته شد تا از زخم‌های جان آدمی، به راحتی چشم پوشی نشود.
« پرتو » نوشته می‌شود تا پیچیدگی عجیب سرنوشت به سان کلمه در چشم، به لمس تجربه شود.
« جانکاه » نوشته می‌شود تا بدانیم که عشق، همواره و هیچ‌گاه کافی نبوده.
  • نکاوید مرا، بخوانیدم.
  • JoinedMay 27, 2020


Last Message
Manelios Manelios Dec 18, 2024 08:47AM
سلام بر شما.به قول جان کیتینگ تو فیلم « انجمن شاعران مرده »،Copre Diem!که به زبان فارسی ما می‌شه دم را غنیمت بشمار، یا به اصطلاح از هر فرصتی استفاده‌ (ـی‌خوبی) بکن!اینجام که بگم می‌خوام از این ار...
View all Conversations

Stories by ᴊᴜꜱᴛᴇ.
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S² by Manelios
تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing...
مبادا که اشتباهی از فصل اول این فیکشن گذشته باشید📍 خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به ق...
ranking #7 in انگست See all rankings
Ongoing | پـَـرتو by Manelios
Ongoing | پـَـرتو
خلاصه‌ی قصه این است: « _ چرا نمی‌فهمی؟! من نمی‌خوام برم زیر سلطه‌ی کسی. من بتا بودم... من بیست و دو سال مثل ب...
ranking #21 in romance See all rankings
Coming Soon | جــآنکاه by Manelios
Coming Soon | جــآنکاه
جانکاه؛ بسیار رنج دهنده. آنچه از جان بکاهد. ❄️ « نگاه کن، نگاه کن تو نگاه من... چه بارونی‌... تو راهه!» خلاصه...
ranking #45 in tragedy See all rankings
1 Reading List