« به نام کلمات، که التیام میدهند زخمهای مصرّانه مانده بر جان آدمی را.»
نویسنده نیستم،
تنها مینویسم شاید که آرام بگیرد چیزی در من.
از غم هم بسیار مینویسم،
همان غم را هم بیپایان مینویسم.
- میان ابرها و سرگردان.
- JoinedMay 27, 2020
- website: www.telegram.me/isthegrayrainless
Sign up to join the largest storytelling community
or

قسمت جدید ¹² ندلین، با عنوان " مرزها " تقدیم شد.روز شما سبز.https://www.wattpad.com/story/375665700?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=ManeliosView all Conversations
Stories by ᴊᴜꜱᴛᴇ
- 4 Published Stories

تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing...
92.8K
11.6K
43
اشتباهی از فصل اول این فیکشن نگذرید.📍
خلاصهی قصه این است:
²⁰²⁴
« - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش...

Ongoing | پـَـرتو
7.5K
1.2K
14
خلاصهی قصه این است:
« _ چرا نمیفهمی؟! من نمیخوام برم زیر سلطهی کسی. من بتا بودم... من بیست و دو سال مثل ب...

مــمنـــوعه | Completed
39.7K
4.7K
48
خلاصهی قصه این است:
« - این چشمها تو رو میکُشن... بازی نکن.
+ من بازیای که تهش هر بار برای چشمهات میمیر...