Dana :|
:]
50thousand tears I’ve cried
پنجاه هزار قطره اشک برات ریختم
Screaming, deceiving and bleeding for you
فریاد زدم، خودمو گول زدم و بخاطرت اظهار نگرانی و درد کردم
And you still won’t hear me
ولی تو حتی صدای من رو نمیشنوی
.....
خوشحال میشم کتابام رو توی کتابخونه هاتون ببینم
لطفا داستان سم
(poison)
@dana_abرو از پیج خودم
و داستان
او(Her)
@1Diran واندی ایران بخونید
......
من آدم افسرده ای نیستم
فقط دوست دارم ب کسی دروغ نگم
دنیا کثیف تر از اونچیزیه ک فکر میکنید
- My dream..
- BergabungDecember 16, 2014
- website: instagram.com/_dana_arman
- facebook: Profil Facebook Dana
Daftar untuk bergabung dengan komunitas bercerita terbesar
or
Dana_ab
Sep 10, 2015 07:56AM
بچه ها رای ها خیلی کمهخیلیاتون می خونید رای نمی دید واقعا اینقدر سخته رای دادن؟من ادامه نمی دم اگ رای ندیدLihat semua Percakapan
Cerita oleh Dana :|
- 2 Cerita Terpublikasi
Poison(Zayn Malik)+18
12.6K
1.6K
13
یه نفس عمیق می کشم معامله رو قبول می کنم
بهم گفت
"آروم بگیر...اگه بخوای بازی در بیاری، با زندگیت بازی کر...
Her...(louis & Harry)
2.1K
328
8
مثل یه شایعه ای می موند که هرکسی شنیدتش
شهر به شهر گشته بود والان....
نوبت شهر منه....
.
.
.
Dana-
+15 lagi