چپتری که امشب میذارم رو واقعا دوست دارم. حتی باورم نمیشه همچین احساسات مخملی و خوبی توی کلمههام ذخیره داشتم. برخلاف درد خفیف و لذت بخشی که همیشه موقع نوشتن دارم، این بار فقط لبخند زدم. مثل تراپی بود..
منتظرش باشید3>
من برنامه داشتم حداقل امروز پارت جدیدو بنویسم و تا فردا آپ کنم ولی امان از مهمون ناخونده-_-
لطفا من رو یادتون نره. سعی میکنم تا آخر هفته برگردم.
(تو چنل با اسپویلر خدمتتون هستم.)