وقتی که "فریاد شیطان" شنیده نشد
"گل زردی" از عشق رویید و "دریا" متلاطم شد
"آسمان" هنوز هم آبی بود اما "زخمها" دوباره سر باز کردند.
مردم "با درد لبخند میزدند"
و "دیوانگی" رواج یافته بود.
و من، بیخیال هیاهوی درون و بیرونم، گوشهای نشسته بودم و از "بستنی شکلاتی" لذت میبردم...
فیکهایی که نوشتم ☝︎
و البته از بعضیهاشون خبر ندارید چون هنوز منتشر نشده
☘︎ آیدی چنل تلگرامم. اگه دوست داشتید بیاید: @its_azin_fika
- سرزمین داستانهای ناشناخته ☁︎
- JoinedJanuary 1, 2020
Sign up to join the largest storytelling community
or
nazafarin_
Feb 28, 2024 01:48PM
پارت اول یه دوشاتی خوشگل آپ شده که توی این روزهای سرد زمستونی گرمتون میکنه. بهش سر بزنید ^^✨https://www.wattpad.com/1037131372?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=read...View all Conversations
Stories by ПΛZI
- 7 Published Stories
Sunken
144
25
2
توی تاریکی غرق شدم. این چیزیه که من هستم، یه ویولنیست ناشنوا...
دوشاتی: Sunken (غرق شده)
ژانر: درام، رومنس
کا...
#133 in dram
See all rankings
Pada x Hanel "Sea & Sky" (KookV)
13.8K
3K
38
تو هنوز همون پیانیست غمگینی هستی که عاشق زل زدن به دریا بود و من، هنوز عاشق نگاه کردن به لبخندهای توام.
☘︎...
Anthesis (VMin)
7.3K
1.8K
16
- من هیچ چیز خاصی ندارم.
+ چرا فکر میکنی حتما باید چیزی خاصی داشته باشی تا بخوام باهات قرار بذارم؟
آنثِسیس...
#12 in fakechat
See all rankings
2 Reading Lists
- Reading List
- 6 Stories
- Reading List
- 3 Stories