فنفیکِ in the hate of the night رو دوباره شروع به ترجمه کردم
لیامِ ومپیر که قاتل و هیولایِ بچگیِ زین
اونایی که بخاطر اپ نشدن دیگه نمیخوندن خودشون و برسونن
فنفیکِ in the hate of the night رو دوباره شروع به ترجمه کردم
لیامِ ومپیر که قاتل و هیولایِ بچگیِ زین
اونایی که بخاطر اپ نشدن دیگه نمیخوندن خودشون و برسونن
هیچی حس نمیکردو چشمای اشکیش،تنها ایکاروس رو میدید که بین دست های سرباز،بیجون بود و خون،مثل ابشار روی زمین میریخت.
یعنی به همین زودی،عشقش به پایان رسید؟
****
هی دوستم.
ممنان میشوم اگه یه داستان یک تازه کار نگاهی کنی.
موضوع متفاوته و نمونش توی واتپد نیست.
پسسسس.
با تچکر.
=)
https://my.w.tt/HitDuobkwX
بیب من یه چنل تو تل زدم...آیدیش:
emptyroomswithoutus هستش....
اونجا از متن آهنگ و نقل قول و قسمتایی از کتابا و ففهای مورد علاقم و نوشته های خودم میزارم...ممنون میشم جوین شید❤
سلام نویسنده عزیز ... نمی دونم با گفتن این که اعصابم خراب میشه ناراحتت کردم یا نه اما واقعا منطورم این نبود نوشتت بدون شک زیبا و دوست داشتنی و دوسش داشتم که نظرم رو برات گذاشتم و کاملا هم با حرف هات موافقم دنیای امروز حتی اتفاقات تلخ تر از اینم توی خودش داره اما امیدوارم قبول کنی نارو خوردن از برادرت خیلی خیلی ناراحت کنندست این یه داستان که خوندنش تحت تاثیرم قرار می ده قبول کن داستانت با تمام زیباییش غمگینه دلم برای زین داستانت خیلی می سوزه و از جورج به خاطر بد بودنش خوشم نمیاد
موفق باشی دوست عزیز
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.