https://www.wattpad.com/story/392119065?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=saraasgary
"سیاتل همیشه در مهی از راز و سرما پیچیده بود، اما ایزابلا هرگز فکر نمیکرد که این شهر او را به دنیایی تاریک و ناشناخته بکشاند. از لحظهای که با دیمین استوارت برخورد کرد، زندگیاش از مسیر عادی خارج شد. پسر مرموزی که چشمانش رازی پنهان داشت… رازی که میتوانست همه چیز را تغییر دهد. آیا ایزابلا آماده است تا حقیقت را کشف کند؟ یا این ماجرا پایان خوشی برایش نخواهد داشت؟"
✨ اگر عاشق داستانهای رازآلود و پر از هیجان هستید، "Red as the night " را از دست ندهید!
@AINAZ_8187z سلام خوبم هستم... ولی انقدر وضعیتم بهم ریخته و درهم برهم شده
داستان به تعویق افتاده. از اونطرف چون کلا ۱۰_۱۵ قسمت ازش مونده می خوام یه جابنویسم چون بهم مربوطن و احتمالا اگه نوشته شه توی یه ماه می ذارمش. احتمال زیاد تا آخر تیر انجام می شه وتوی تابستون می ذارمش براتون. ببخشید دیر شد