دو

1.7K 315 135
                                    

هیونجین به خاطرِ میل جنسی غیرقابل کنترلی که نسبت به مینهو پیدا کرده بود؛ ناخودآگاه احساس نزدیکی و راحتی بیشتری با پسر بزرگ‌تر می‌کرد و ساعت بیشتری رو کنارش می‌گذروند. مینهو توی حرف زدنش یه جور طنز جالب داشت و همین ویژگی، همیشه هیونجین رو به می‌خنده می‌نداخت و کلا هم صحبتی با مینهو تازگی‌ها حس بهتری به هیونجین می‌داد.

اون‌ها زمان بیشتری رو کنار هم توی خوابگاه می‌گذروندن و با استفاده از اکانت نتفلیکس چانگبین، کلی فیلم‌ و سریال توی بغل همدیگه نگاه می‌کردند. هیونجین وقت‌هایی که مینهو گیم می‌زد، سرش رو رو پاهای پسر بزرگ‌تر می‌ذاشت و از پایین تماشاش می‌کرد، وقتی که با ضربات پی‌در‌پیش به کیسه بوکس می‌کوبید؛ هیونجین کیسه رو براش نگه می‌داشت. بعضی شب‌ها مینهو برای خودشون اسنک سفارش می‌داد و هر ازگاهی برای هیونجین آشپزی هم می‌کرد. هیونجین تمام مدت در کنارش می ایستاد و اگه مینهو اجازه می‌داد، سس مخصوص سرآشپز رو درست می‌کرد. پسر کوچک‌تر از هیچ فرصتی برای گرفتن لایو با مینهو دریغ نمی‌کرد و بعضی وقت‌ها که توی سالن رقص تا دیروقت تمرین می‌کرد؛ مینهو دنبالش میومد و با هم به خوابگاه برمی‌گشتن. همه‌ی این لحظات برای هیونجین ارزشمند بودند. از اینکه لازم نبود خیلی دور و بر مینهو تلاش کنه خوشحال بود. می‌تونست خودش باشه و از لحظاتی که کنار پسر بزرگ‌تر داره لذت ببره.

لازم نبود برای رابطه‌ای که داشتن تصمیمی بگیره یا درمورد خودش و کارهاش وسواس به خرج بده. نیاز به تلاش برای ایجاد مکالمه یا بهتر کردن فضای بین خودش و مینهو نداشت. اون‌ها همدیگر رو تحت فشار نمی‌ذاشتن و فقط از رابطه‌ای که داشتن لذت می‌بردن.

در واقع هیونجین وقتی که کنار مینهو قرار می‌گرفت؛ خودش بود. خود واقعیش. بدون هیچ شیله پیله‌ یا فیلتری که دوربین‌ها روش می‌ذاشتن.

فقط هوانگ هیونجین.

از وقتی که پروموت آلبوم جدیدشون شروع شده بود؛ پیدا کردن زمان و انرژی برای سکس واقعا سخت و غیر ممکن به نظر میومد. بعد از تمرین و دوندگی‌های فراوان تو کل روز، در حالیکه از شدت خستگی نای تکون خوردن هم نداشتن، بهم دیگه روی مبل تکیه می‌دادند و هیونجین فن‌کم‌ها و فن‌میدهایی که طرفدارها درست کرده بودند رو به مینهو نشون می‌داد. توی تاریکی خوابگاه و نور کمی که از صفحه‌ی گوشی روی صورت مینهو افتاده بود؛ زاویه فک خوش‌تراشش در نگاه هیونجین بی‌نهایت زیبا و پرستیدنی به نظر می‌رسید. کافی بود لب‌هاش رو کمی بالا ببره تا بتونه اون قسمت رو با بوسه‌هاش خیس کنه.

هیونجین بدون هیچ فکری لب‌هاش رو زیر گلوی مینهو گذاشت و با بوسه‌های آروم تا روی لب‌هاش بالا اومد.

بوسیدن مینهو مثل بهشت بود و هیونجین عاشق چشیدن لب‌های پسر بزرگ‌تر بود. تقریبا از هیچ موقعیتی برای بوسیدن دریغ نمی‌کرد. بوسه‌ی صبح بخیر، بوسه‌ی شب بخیر، بوسه‌ی 'تو کارت موفق باشی' ، بوسه‌ی 'امروز کارت خوب بود' و یا بوسه‌های یواشکی توی پشت صحنه و بوسه‌های پر حرارت توی راهروهای خلوت کمپانی و از همه بهتر، بوسه‌های بی‌دلیل.

𝖫𝗈𝗏𝖾 𝖬𝖾 𝖭𝗈𝗐 | 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗁𝗈 🔚Where stories live. Discover now