کندیس بیهوش شده بود و پسرا هم مونده بودن چیکار کنن
زین:خب این الان مرده؟
لویی:عنتر مگه با موز آدم میمیره؟
زین:باشه بابا فکر کردی خیلی باهوشی؟
*جیجی زنگ میزنه-زین:سلام بنال
جیجی:زینی یه خبری برات دارم
زین:چی میگی سلیطه بدو
جیجی:من حاملم
زین:مبارکه باباش کیه؟
جیجی:تو دیگه پتیاره
زین:من که اصن کاری بات نکردم
جیجی:خب من نمیدونم من حاملم
زین:خب به دیکم
جیجی:بابام میگه باید بیای ببینی موقع زایمان بچرو
زین:خواهر من الان لیام داره از اونور میکنه توم چجوری بدون شلوار پاشم بیام ببینم بچت عنه یا گوه؟
جیجی:خب به دوستت بگو ولت کنه بیای اینجا
زین:بیام اونجا که چی تا ببینیم دو قلو بزایی؟
*زین قطع میکنهلیام:چی گفت؟
زین:ددی دوس داری کارتو ادامه بدی و سوال نکنی؟
لیام*لبخندی به پهنای کون زن عمومهری:آخی این خانومه که هنوز بیهوشه
لویی:خب با موز زدی تو سرش افتاده زمین غش کرده
هری:وای یعنی تقصیر من بوددددد؟؟؟؟
لویی:ن...زین:آره دیگه همه بدبختیا سر توعه
لویی:خفه شو نه هز هیچی تقصیر تو نیست بخاطر لیامه
*لویی رو به لیام
نمیخوای بس کنی دیکهد؟*هری به سمت کندیس میره و براش لالایی میخونه
سنجاب لالا گنجشک لالا آمد دوباره مهتاب لالا لالالالایی لالالالای...لویی:اینجوری که تو با این رفتارمیکنی چهار روز دیگه بهش کون میدی
هری:نه من فقط به آقاییم هر چی بخواد میدم
زین:وایسید زنگ بزنم راجر بگم بیاد اونموقع کار میکنه*زین به راجر زنگ میزنه-
زین:سلام خوبی؟
راجر:میشه بگی یه لحظه نکنتت که با مکث حرف میزنیزین:ولی بچ..اه خواستم بگم پاشو بیا اینجا
راجر:چرا بیام؟زین:من و هری و لیام و نایل و لو...
راجر؟لویی؟لویی اونجاست؟
زین:آر...
راجر:همین الان آدرس بفرست
زین:وات د فاک...*هری گوشی رو میگیره
هری:دو کیلو موز یک کیلو انار و یه هندوانه از دم در میوه فروشی بگیر بیارراجر که به یه ورشه قطع میکنه
بعد پنج دقیقه:
*صدای زنگ
من اومممدمممم
*راجر وارد خونه میشه که یهو لویی رو میبینه
لویی:سلام راجر
راجر:شما گوگل هستید؟
لویی:چطور؟
راجر:آخه هر چی بخوام تو شما پیدا میکنمهری:مردک کثافت پفیوز دیوث کونی از آقاییم فاصله بگیر
کندیس:من کجام اینجا کجاست
نایل که داره تو آشپزخونه انار میخوره و میبینه کندیس زندست
نایل:وای هیووولا
هری: وایکووووشششش
هری هندونه دست راجرو میگیره و پرت میکنه برای نایل که بزنه روی سر هیولا و نایل میزنه روی سر کندیسلویی:نایل....ریدی-
نایل:هیولا شکستتتت خوردددد
هری:آرههههه
لویی:از این زندگی متنفرم همتون دیکهدید....
هری:حتی من آقایی؟
لویی:......
کامنت بزارین کصکشا
YOU ARE READING
live like sandis
Fanfictionساندیس خیلی قشنگه هر کی ساندیس شیپ نمیکنه جم کنه از ایران بره 🖤❤