Chapter 2

1K 176 61
                                    

لوسیل_میدونی که خیلی راحت میتونم آبروتو بین تمام دوست‌ها و خانواده‌ی جادوگرت ببرم ... اونم فقط با گفتنِ اینکه تو قبلاً با یه ماگل -که من باشم- قرار گذاشتی ...

لوسیل نیشخندی روی لب‌هاش داشت که مخاطبش از پشت تلفن نمیتونست ببینه، با این حال میتونست اخمِ پنسی رو به خاطر اضطراب پشت تلفن تشخیص بده.

پنسی_چقدر میخوای؟

لوسیل_هشتاد هزار تا!

پنسی_چی؟ دیوونه شدی؟ من به زور ماهی سی هزار تا از کارم درآمد دارم!

لوسیل اخمی روی سرش نشست و به میز رو به روش تکیه داد، طوری که انگار پنسی رو به روش نشسته داره عصبانیت لوسیل رو میبینه.

لوسیل_مادر و پدرم رو از دست دادم، به خاطر تو! ماشینم رو فروختم، به خاطر تو! نزدیک بود خونم رو توی یه مزایده از دست بدم، به خاطر تو! و حالا داری به من میگی سی هزار تا هم نداری بهم بدی، چه برسه به هشتاد هزار تا؟

لوسیل میتونست صدای نفس‌های سنگینِ پنسی رو پشت تلفن بشنوه و اینقدر اون دختر رو میشناخت که بدونه چیزی تا ترکیدنِ بغضش نمونده.

پنسی_اگه ذره ذره بهت بدمش چی ...؟

لوسیل دوباره به صندلیش تکیه داد و به ناخن‌های بلند و خوش فرمش نگاه کرد.

لوسیل_قبوله ... امروز چهل هزار تا میریزی به حسابم و آخر هرماه ده هزار تا میدی ...

پنسی_اما ...

لوسیل_منتظرم!

لوسیل گفت و تلفن رو قطع کرد. نفسش رو بیرون داد و پیش دریکو برگشت.

دریکو_این پنسی همون پارکینسونِ خودمونه ...؟

لوسیل یه تای ابروشو بالا داد و به دریکو نگاه کرد.

لوسیل_اوهوم ...

دریکو چشماش رو توی کاسه چرخوند و با اخم به لوسیل نگاه کرد.

دریکو_من دارم با لوسیل حرف میزنم!

لوسیل اخماش تو هم رفت و با هیسِ خفیفی که کشید پلکاش رو روی هم فشار داد.

لوسیل_آخرش به خاطر این راهیِ تیمارستان میشم ...

گفت و با دستش پشت گردنش رو مالید.

دریکو_خوبی ...؟

لوسیل_خوبم خوبم ...

دریکو بلند شد و سمتِ اون دختر مو فرفری رفت.

دریکو_چرا دوره‌های درمانت رو متوقف کردی ...؟

روی میز رو به روی لوسیل نشست و دستش رو بین دستاش گرفت. لوسیل قطره اشک رو قبل از ریختن از چشمش پاک کرد.

لوسیل_چون اونا منو مقصر میدونستن ...

دریکو موهای لوسیل رو بوسید و اونو توی بغلش کشید.

Has llegado al final de las partes publicadas.

⏰ Última actualización: Apr 01, 2021 ⏰

¡Añade esta historia a tu biblioteca para recibir notificaciones sobre nuevas partes!

Some Guy (Drarry)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora