مرد کاملا جدی بود لباسهای تنش کت و شلوار سرمهای رنگی بود و به جذابیت هرچه بیشترش کمک میکرودر سمت راستش دختر قد بلند با موهای تقریبا کوتاهی در حالی که وسیله ی عصا مانندی به دست داشت با اقتدار و اعتماد به نفس ایستاده بود ، سرش بالا بود و بی هیچ حسی به جمعیت رو به روش نگاه میکرد .
کنار دختر پسر مو نارنجیی که عینک و تتو های زیادی داشت ایستاده بود اون هم با اعتماد به نفس اونجا بود سرش رو بالا گرفته بود ، پیرهن و شلوار جین مشکی رنگی تنش بود توی دست راستش چیزی شبیه به اسلحه بود و به کمربندش هم مهمات کمی وصل شده بود .
در طرف دیگر مرد دو پسر ایستاده بودند نفر اول پسر برنزه ای بود که قد متوسطی داشت جلیقه ی کتانی آبی رنگی به تن داشت که به جذابیت بالا تنه برنزه و پکهای بزرگش اضافه میکرد ، موهای مشکی رنگش حالا که رنگ بلوندی نداشتن به زیبایی تمام پشت سر پسر جمع شده بودند و انگار جای پیرسینگ براقی روی پره ی بینیش خالی بود . تیر و کمان بزرگی به پشتش وصل بود و توی دستش هم وسیله ی الکتریکی نه چندان کوچیکی به چشم میخورد .
آخرین نفر روی سکو پسر قد بلندی بود که تیشرت و شلوار تنها پوشش بدنش بودند ، موهای قهوه ای رنگش تازه کوتاه شده بودند ، چشمای شکلاتی رنگش به آرومی چرخ میخورد و به همه ی حضار اون جمع نگاه میکردند و در آخر روی زمین ثابت میموند .به کمربند اون هم مهمات وصل بود ولی توی دستهاش بجز یک شوکر بزرگ چیزی نبود و البته روی هر دو دستش تتوهای زیبایی به چشم میخوردند و یکی از اونها شباهت زیادی به تتوی پسر برنزه ی کنارش داشت .
اونها به ترتیب از سمت راست : دیزی ، ادوارد ، ریکی ، ریچارد و لیام بودند که معمولا با اسم های مخفف شده شان صدا زده میشدند :
: D,E , R , R &L .
اسم گذاری شده بودن ، اینطوری برای همه راحت تر و آسانتر بود .
البته این کلمات مخفف شده مخصوص لیدر ها نبود این قانون برای همه پایدار بود .
این تنها برای این بود که سر شماری آسان باشد چرا که آنجا نظم خاصی نداشت .
ریکی_ طبق چیزیایی که از تحقیق های ریچ فهمیدیم افراد بیشتری وجود دارن که زنده ن و قابل نجات دادن هستن ، ازتون میخوام هر کدوم شروع کنید به یاد گیری آموزش های لازم ، همتون میدونید که برای زنده موندن و شکار کردن لازمه که بتونید از خودتون دفاع کنید پس نفری یه اسلحه انتخاب کنید و پیش دیزی اد ریچ و یا لیام شروع به یاد گیری کنید ، این میتونه خسته کننده باشه تعدادی که میتونن در بقیه موارد کمک کنن یا استعداد خاصی توی زمینه ای دارید که میتونه به درد بخوره میتونین برین پیش لویی و ازش بخواین بهتون کمک کنه . همین دیگه میتونین راحت باشین .
ریکی که انگار فقط برنامه ریزی شده باشه تا اینهارو به زبون بیاره گفت و از روی سکو پایین رفت تا داخل محوطه ی باز اونجا بشه و هوای بشدت تمیز رو به ریه هاش بکشه .
YOU ARE READING
SURVIVAL CONFLICT
Science Fiction[ دژاووی بی انتهای آغاز یا پایان دنیا . در تنازع بر سر بقا ] ●○●○●○●○●○●○●○●○●○ ‼️داستان دیالوگ محور هستش . 🚫 ژانری استوری کاملا تخیلیه !