.3.

523 79 52
                                    


+الو؟

-....

+اهوم

-.....

+نه

-....

+دارم میام

-......

+باش، بای

اینترنت تهش کار دستم داد

دیشب تا چهار صب بیدار بودم
داشتم دوتا فیلم سینمایی میدیدم
دان کرذم بعد دیدم..

تهش صب حتی با صدای الارم گوشیم بلند نشدم
یکی از دوستام زنگ زد منو از خاب بیدار کرد

لاکپشت تنبل خنگ خود منم

میتونستم بعدا ببینم
ولی خدایی خیلی خوب بود

بلند شدم ب طرف دسشویی رفتم
کشون کشون

مسواک زدم
صورتمو شستم

با موهای ژولیده رفتم سمت کمدم
امروزو صبحونه بیخیال شدم
میرم اونجا میخورم

موهامو شونه کردم

«آیششش مویه یا سیم ظرف شویی»

ی پیرهن گلبهی پوشیدم
زیرشم ی شلوارک ک از پیرهنم در نیاد
ی کفش مشکی (مدل با خودتون)
ی ارایش ملایم زدمو
دینگ دونگ تمام کردم

کیفمو ی وره گذاشتمو از خونه درامدم

امروز با پسر همسایمون رفتم
همزمان پسر همسایمون امد بیرون
منم از فرصت استفاده کردمو باهاش رفتم

در باز کردمو مثل همیشه زنگوله ها ب صدا درامد
نمیدونم چرا ولی رو مخم بود، خیلیی

کیفمو گذاشتم رو میز و مشغول کار شدم
بار جدید داشتن منم باید میچیدم

داشتم بیسکوییتارو میچیدم ک احساس کردم یکی کنارمه، برگشتم ببینم

+یااااا سکته کردم!

-اها

+ایشش بفرما

همون پسر یخچاله بود چشش دوتا خط بود
ولی یجورایی جذاب میزد

«کیش کیش افکار منحرف کیییششش»

مثل کسایی ک انگار دارن مگس کیش میکنن
منم داشتم مزخرفیاتمو از ذهنم دور میکردم میکردم

-اممم ببخشید!

ولی انگار منو داشت میدید

+بله؟

-نودل میخام، مثل دفعه قبل!

+تو اون ردیف هست

-متشکرم

اگ یکم چشاشو باز میکرد میتونست ببینه
اصلانم سخت نبود پیدا کردن قفسه نودل
ایش

بیسکوییتارو چیدمو رفتم یکم نشستم
سرمو بردم سمت خیابون ک پسره رو دیدم

Love In One Second..♥Donde viven las historias. Descúbrelo ahora